پس از زمان فردوسی که زبان مادری ما آلوده شد، ( اکنون نزدیک ۷۰% واژگان تازی در آن هست)، اندیشه و فرهنگ ما نیز سترون گردید
و هزار سال است که جز آبگوشت بزباش، قرمه سبزی و البته آفتابه، چیزی بیرون نداده ایم، چرا که زبان و اندیشه در پیوند دیالکتیکی
با هم هستند، ولی همین ایرانیان تا به اروپا و آمریکا رفته و با یک زبان پیشرفته و بسامان آشنا میشوند، فراورده های اندیشه و دانش
از آنها دیده میشود و به رده های بالای آکادمیک میرسند.
هفت فرنود مهادین (دلیل اصلی) ناسازگاران با پاكسازی زبان پارسی :
١- زبان، زبان است دیگر چه این، چه آن ، آماج (هدف) تنها پیوند میان مردم است.
٢- زبان پاك و سره هیچ جای جهان نداریم و داشتن وام واژه یك چیز بهنجار است
۳- نیمی از زبان انگلیسی وام واژه است ولی زبان انگلیسی بسیار كامیاب هم هست.
۴- زبان "فارسی" به انگیزه ی واژه های اربی ، زبانی فاخر است و بی آنها، لخت و برهنه و "الكن" !
۵- زبان پارسی سره خنده دار و ریشخندی است(مسخره است)
۶- زبان چون پویاست، پس ولش كنیم كه واژه ها با روند "طبیعی" بیایند و بروند.
۷- زبان در پیشرفت و یا واپس ماندگی گویندگان آن زبان، هنود (تاثیر) ندارد





پاسخ با نقل قول

علاقه مندی ها (Bookmarks)