بسم الله الرحمن الرحیم
حقیر فقط ب بخش مربوط ب خود پاسخ می دهم...
بله.... حضرت موسی کنجکاو بودند.... ایشان توانایی صحبت با خداوند را داشتند از ایشان می پرسیدند و پاسخ می گرفتند... ولی ما ک دیگر با منبع علم کامل در ارتباط نیستیم... بنده این قضیه اطاعت کورکورانه را در بحثی قبلا مطرح نموده بودم ک باز لازم شد از اصل بگویم.... انشاالله دیگر لازم نشود....
خیلی از مطالب دینی هست ک علمی بودنش صدها سال بعد مشخص شده... یعنی صدسال قبلش مردم چون دلیلش را نمی دانستند نباید اطاعت می کردند چون کورکورانه تلقی میشد ؟؟؟؟ خیر....
ما از علم مطلق شاید ذره ای از آن را هم نداشته باشیم.... یعنی ظرفیتش را هم نداریم.... امام زمان ما هم غایب اند.... پس منبع استفاده از علم الهی انبیا گذشته و قرآن اند.... همان چیزی ک پیامبر در غدیر خم فرمودند : قرآن و عترت....
حالا عزیزانی "مراجع تقلید"رفته اند در احادیث و قرآن جستجو کرده و اصل حکم را بیرون آوردند..... حالا ما وظیفه داریم از آن ها اطاعت کنیم.... درست است.... ما دلیل خیلی از واجبات روزمره را نمیدانیم ولی آیا حاضرید بگویید اگر علتش را بدانید آن را قبول کنید ؟ آمدیم و ظرفیتش را نداشتیم... مثلا اگر در گذشته کسی می گفت زمین گرد است طرف مقابل با مشت میکوبید توی صورتش ک شکوفه نگو... حالا مطمئنید ک این قضیه ب شکل دیگری تکرار نمیشود.... ما این ها را می دانیم.... می دانیم ک خدای ما مارا آفریده..... پس خیروصلاح مارا میخواهد.... میدانیم اگر امر می کند کاری را انجام دهیم فردایش مخالفش را واجب نمی کند..... میدانم خدای من بهترین ها رابر من واجب می کند.... حال ک او از همه داناتر و خیرخواه تر است پس آیا اگر دلیل کاری را ک ایشان واجب کرده ندانم باید زیر همه چیز بزنم ؟؟؟؟ نه.... این رسمش نیست....من خدایم را اعلم می دانم..... نمی گویم ب دنبال پاسخ پرسشتان نروید.... بروید ولی زیرش نزنید.... اگر خدا فرموده اند امری واجب است ب دنبال چرایش بروید ولی از انجام واجب کوتاهی نکنید
متشکرم ک ب صحبت های حقیر توجه کردید
در پناه حق باشید![]()







پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)