دوست آشنا
دوست آشنا
ز کار هر که یک مشکل گشایی / به خود صد مشکل آسان کرده باشی
کاربر جدید
یارب از ابر هدایت برسان بارانی
پیشتر زانکه چو گردی زمیان برخیزم
ویرایش توسط tavous34 : 8th December 2014 در ساعت 01:18 AM
کاربر جدید
ماجرای دل خون گشته نگویم با کس
زانکه جز تیغ غمت نیست کسی دمسازم
دوست آشنا
ما در ره عشق تو اسیران بلاییم /کس نیست چنین عاشق بیچاره که ماییم
کاربر جدید
من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان
قال و مقال عالمی میکشم از برای تو![]()
دوست آشنا
وگر مراد تو اینست بی مرادی من / تفاوتی نکند چون مراد یار نیست
کاربر جدید
ترک عاشق کش من مست برو رفت امروز
تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود![]()
همکار تالار مذهبی
در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد ک عزم سوی ما کن
در آستانه مهر قلم ها گوش تیز می کنند تا در دفتر انتظار اینگونه دیکته کنند ، ابری نیست ، ماه پشت ابر نیست ، او آمد ، او در باران آمد ...![]()
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)