صبح شنبه کلاس برندارید دوستان،برندارید...نکنید این خیانتو در حق خودتون
خواب صبح شنبه به همه چی می ارزه
صبح با بدبختی و کتک پاشدم،وقتی داشتم مانتومو اتو میکردم،به خانوم بچه ها گفتم این خط این نشون،کلاس امروزم تشکیل نمیشه...
ولی خب یه حس بود...
تا رسیدم دم دانشگاه بچه ها زنگ زدن و گفتن استاد نمیاد
این همه راههههههههههه رفته بودم...پول تاکسیو بگووو
نتیجه گیری:به حس شیشمتون گوش فرادهید




پاسخ با نقل قول









خیلی دلم موند براشون...
آب!!؟ اون لحظه هات و اون وجودت که به همراهی گذشت.. میشنون !؟؟ شایدم نیستن و در سفرن تا شبنمی شن برا خلوت با سبزه زار باغچه ها ....و شایدم تن تشنه ی خاک توو سحرگاه.... خلاصه ازت ممنونم .. از خودت از لحظه هات از وجودی که گذاشتی برا همراهی....









علاقه مندی ها (Bookmarks)