يکي از راهکارهاي بسيار موثر در تهاجم به يک اجتماع ايجاد عواملي است که از درون باعث فروپاشي آن گردد.
تهاجم از اين طريق هزينه بسيار پايين ولي برنامه ريزي دقيقي را مي طلبد.
طبعا" لازمه مقابله با آن نيز برنامه ريزي دقيق جامعه براي کشف و شفاف سازي نقطه ضعف هايي است که از آن طرق حملات فوق انجام خواهد گرفت.
يکي از مواردي که در جامعه ما به وضوح ديده مي شود ايجاد غرور ملي از نوع کاذب در جامعه و رفته رفته سوق دادن آن به سمت نوعي نژاد پرستي (يا پان ايرانيست) است.
اين روال به صورت کاملا" برنامه ريزي شده و با استفاده از مغلطه هاي ظريف و مهارت خاص انجام مي گيرد، متاسفانه قشر عظيمي از جامعه هر روز بيش از پيش به آن دامن مي زند.
البته براي اينکه کسي نتواند در جهت برملا کردن اين تهديدات گام بردارد هم برنامه ريزي دقيقي مي شود، و تهديدات درست در نقطه اي برنامه ريزي مي شود که بتوانند "افشا کننده فرضي" آن را در حالت آچمز قرار دهند (آچمز اصطلاحي است در شطرنج که در آن حالت فرد نه راه پيش دارد و نه راه پس و هر حرکتي انجام دهد در مرحله بعد کيش و مات مي گردد).
مثلا" همين غرور ملي واقعا" نقطه حساسي است، به نکته اي که تحت يک گفتگو بيان مي کنم دقت کنيد:
گفت: اين توطئه که خليج فارس را مي خواهند خليج عربي جا بزنند بايد باهاش مقابله بشه
گفتم: آره داداش ولي حواست باشه دقيقا" با چي بايد مقابله کني!
گفت: چطور مگه؟
گفتم: اگر ما درياي عمان را بياييم اسمش را از فردا درياي ايران جا بزنيم! آيا براي ما افتخار حساب مي شود؟
يک کم فکر کرد و بعد گفت: ...... نه، اسناد تاريخي دقيقا" نشان مي دهد که نام آن درياي عمان بوده و جعل نام آن نشان مي دهد که ما کمبود داشته ايم! يعني عقده داشته ايم يک دريايي به نام ما بشود و بعد آمده ايم يک واقعيت تاريخي را دستکاري کرده ايم تا عقده ما بر طرف گردد!
در اصل اگر کسي دقيق نگاه کند اين عوض کردن اسم نشانه خواري و تحقير ما حساب خواهد شد نه دليل عظمت ما!
گفتم: آفرين، خوب ..... حالا وقتي سعي مي شود خليج فارس را خليج عربي بنامند هم نشانه ضعف طرف مقابل حساب مي شود، اصلا" اسمش را بگذارند: "خليج از بيخ عرب!!" نبايد با اين امر از ديدگاه جريحه دار شدن يا دزديده شدن هويت ملي ما برخورد کني! نه! اگر با اين ديد برخورد کني دقيقا" در جهت منافع دشمن حرکت کرده اي، نکته خيلي ظريف است، خوب توجه کن، بايد صد در صد و با تمام قوا با آن برخورد کنيم ولي دليلش غرور ملي نبايد باشد بلکه دليلش بايد مقابله با اين سياست انگليسي تفرقه بيانداز و حکومت کن باشد.
اگر افکار عمومي منطقه هوشيار باشد برادران عرب زبان ما هم همين ديدگاه را داشته باشند خواهند دانست که خليج عربي براي آنها هم غرور حساب نمي شود بلکه همانطور که در مورد درياي عمان مثال زدم به نوعي تحقير ايشان هم حساب مي شود. بلکه مراد دشمن تشکيل يک جبهه پان عربيست و يک پان ايرانيست و قرار دادن آنها روبروي هم است.
اسناد تاريخي دقيقا" بر خليج فارس و درياي عمان دلالت دارد و در گذشته اصلا" همچين بحث هايي نبوده.
فکر کنم در قالب مثال فوق توانسته باشم مفهوم مورد نظرم را برسانم.
اين موضوع در قالب خيلي چيزهايي ديگر در کشور در جريان است، از جمله تقديس کوروش!، جملات گهر بار از وي! عدالت گستري وي در جهان!
يک سوال دارم: همه کشورها ظلم بود و کوروش رفت که به آن کشورها عدالت ببرد و همه با آغوش پذيرفتند و مملکتشان را دو دستي تقديم کردند؟ يا وي يک جنگجوي جهان گشاي بود که به کشورهاي پيرامون خود حمله کرد و آنها را گرفت، و البته براي اينکه آن حيطه پهناور را اداره کند يک ديسيپلين خاص هم اعمال کرد؟
هيچ به ترجمه اين خطهاي ميخي توسط خارجي ها شک کرده ايد؟ خيلي مفصل و خوب است!! قانون کار و دستمزد و .... اصلا" با ديوان حافظ برابري مي کند!!
نمي خواهم همه چيز را مثل اين افراطي ها زير سوال ببرم، منظورم اين است که يک کم بيشتر تفکر کنيم.
البته گفتم که دشمن مي داند کجا توطئه ايجاد کند، همين چند خط هم که راجع به کوروش با ديد شک نوشتم مي توانند به من بتازند! که آي هوار ... اين دشمن است و دارد غرور ملي را پايمال مي کند!
ولي حکايت آنها حکايت آن دزد است که داشت فرار مي کرد ولي خودش هم داد مي زد: "دزد را بگيريد" که کسي بهش شک نکند و خيال کنند خودش هم دارد دنبال دزد مي دود که بگيردش!
پس عزيزان من نکته خيلي حساس است، کمي هوشيارتر به محيط اطرف خود نگاه کنيم.
باور بفرماييد من هم از داشتن تمدني بزرگ و مردان بزرگ پشت سر خود احساس افتخار خواهم کرد، ولي نکند اين محملي براي ورود "اسب ترواي" دشمن باشد.
پاينده باشيد.
در پناه حق.
خدانگهدار.
علاقه مندی ها (Bookmarks)