دوست آشنا
دوست گرامی؛ من به شخصه نمی خواهم بگویم مطالب قرآن خلاف علم است (اگر چه، اگر روزی کسی پیدا شد و با دلیل محکم تشکیکی در برخی مطالب آن ایجاد کرد، ضمن گذاشتن احترام بسیار زیاد به وی، سعی می کنم یک دلیل واقعا علمی برای پاسخ به وی بیابم)؛ بحث بر سر همین مطالب بی نام و نشان و یقینا بدون مرجع و منبع درست و درمون است.
به عنوان مثال در نوشتاری که ذکر فرموده اید :
_ واژه «پالس» در اینجا غلط است چون مربوط به سیگنالهای دیجیتال (موج مربعی) است
و ما در فیزیولوژی گیاهان، تنها امواج الکتریکی آنالوگ (Bioelectricity) داریم.
_ عبارت «مافوق صوت» در اینجا غلط است چون ما، فرکانسهای صوتی بالاتر از 20000 سیکل در ثانیه را فرکانس مافوق صوت می شناسیم و نه 100Hz را.
_ در بیو فیزیک، آستانه شنوائی انسان بین 20 هرتز تا 20KHz است. یعنی اگر صدائی با بسامد بالاتر از 20 نوسان در ثانیه ایجاد شد، گوش شما از طریق یک میکروفن متصل به یک دستگاه تقویت کننده صوتی، قادر است مستقیما آن را آشکار کند. به عبارت ساده تر، اگر گیاهی یک نوسان صوتی با فرکانس 100Hz ایجاد می کرد، شما آن را می شنیدید.
_ همانطور که فرموده اند، ما الکتریسیته نوری نداریم و برای اندازه گیری دامنه و فرکانس یک موج صوتی هم، اساسا نیازی به تبدیل آن به نور نیست و می توان تنها با یک آمپیلیفایر و سپس با استفاده از یک دستگاه Audiometer اینکار را انجام داد.
.
آئینه چو نقش تو بنمود راست _ بفهم که از ماست که بر ماست!
سلام خدمت دوستان عزیز
لازمه چند مطلب روشن بشه
قرآن قداست و حقانیت و بزرگی خودش رو از انسان ها و اثبات یا تطبیق علوم نمی گیره. بلکه قرآن کلامی است از طرف خدای عالمیان و معجزه ایست که شکی در او نیست و نیاز به اثبات علمی جهت حقانیت و .. نداره.
بله اگر دریچه ای از علم به روی انسان باز شد که منطبق بر کلام الهی بود, این امر تایید به حساب میاد و میشه دلها رو با اون مستحکم تر کرد.
باید حواسمون باشه گاهی بعضی مطالب رو به عنوان مصادیق آیات الهی پخش می کنند که اتقان علمی و مستند علمی نداره بعد اینجوری می خواهند قرآن رو ضعیف جلوه بدهند که از هیچ یک مسئله ای بسازند که یک مسئله اثبات شده علمی بر خلاف آیات قرآن است. این رو خیلی ما بچه مسلمونا باید حواسمون باشه. لذا تا وقتی مسئله ای برامون اتقان و استناد علمی دقیق نداره نقل نکنیم.
البته انصاف هم بدم به استارتر محترم که از کلمه "شاید" استفاده کرده و بصورت قطعی حمل بر واقعیت نکرده بودند.
گاهی اگر مسائلی در ظاهر با قرآن جور در نمیاد نباید سریع عکس العمل منفی نشون بدیم چون قرآن طبق نظر اهل بیت علیهم السلام و همچنین علمای ادب دارای ژرف معنایی است که هم ظاهر دارد و هم باطن های متعدد . لذا همانطوری که نظریه های علمی و گاهی اثبات شده های علمی هم مورد نقد قرار می گیرند شاید مسائلی که در ظاهر با قرآن مطابق نیست بعدا اصلاح بشوند و تطابق آنها معلوم شود. و این احتمال قوی رو هم بدیم که قرآن کریم نیاز به مفسری از جنس اهل بیت علیهم السلام دارد تا ژرفای معنایی اون رو نشون بدهد و اگر چیزی بر ما مخفی است دلیل بر نبودن یا ضعف نیست.
(ظاهر قرآن برای همه حجت و قابل فهم است و خداوند از ما انسان ها عمل به همین ظواهر -محکمات- رو می خواد تا به سعادت برسیم و دقت در معانی مستحب است).
سلام
بااجازه بنده هم چند خطی بنویسم اگه اشتباه بود شما بفرمایین
به نظرم فرق هست بین اینکه آیا میخواهیم از قرآن به علم برسیم یا از علم برا اثبات حقانیت قرآن استفاده کنیم
اگه بخواهیم از قرآن به علم برسیم باید روش تفکر و تحقیق رو در پیش بگیریم اما اینکه بخواهیم از علم برا اثبات حقانیت قرآن استفاده بکنیم در واقع علم را اصل و قرآن کریم رو محتاج علم ناقصی که به مرور با گذشت زمان تکمیل یا رد می شود دانسته ایم.که در این صورت قرآن کتابی مثه کتب بشری هست که محتاج کشف ما انسانهاست.
علم می تواند دلالت بر رجوع به سوی حقیقت کند اما از اثبات حقیقت کلی عاجز است چون خودش ناقص هست.
بعنوان مثال برا اثبات وجود حقیقی و اندازه قد یه آدم اگه رجوع به سایه اش بکنیم اشتباه مرتکب شده ایم گرچه سایه دلالت بر وجود یک نفر دارد.چون سایۀ فرد تحت تاثیر علتهای گوناگون هست و خود معلول علتهای دیگری چون آفتاب؛ زاویۀ قرارگیری منبع نور با فرد و... است.
چون بشر احاطۀ کامل بر تمامی علوم حقیقی و اثبات شده ندارد نمی تواند با برخی علم ناقص به اثبات حقیقت کلی بپردازد.
کتاب قرآن کریم کتاب علمی محض نست که یک دانشمندی نوشته باشد که با کشف برخی علوم دیگه حقانیتش تغییر کنه یا کامل بشه و برخی آیاتش تغییر کنه. کتابی است که تمامی آن چیزی که برا سعادت و خوشبختی هرفرد لازم هست رو دارد.
برا اثبات یک کلیت رجوع به برخی یافته های ناقص کاری بس اشتباه هست.اینو هر عقل سلیمی می تواند دریابد.
و قرآن هیچ نیازی به علوم دیگر برا اثبات حقانیتش ندارد. این علوم هستند که باید کامل بودن خودشان را اثبات کنند.
ویرایش توسط عبدالله91 : 7th September 2014 در ساعت 09:24 PM
با عرض سلام و احترام به همه دوستان،
من همه مطالب پست را خواندم، تقريبا" همه عزيزان مطالب متين و قابل تاملي را بيان کرده اند.
من هم با اجازه مطالبي را بيان مي کنم:
اول يک آيه از قرآن بيان کنم:
هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ(آل عمران: 7).
این خداوند است که اين كتاب [قرآن] را بر تو فرو فرستاد. قسمتهايي از آن، آيات محكم [صريح و روشن] است. آنها اساس كتابند و [قسمتهايي] ديگر متشابهاتند [كه تأويل پذيرند]. اما كسانى كه در دلهايشان انحراف و کجی است، براى فتنه جويى و طلب تأويل آن [به دلخواه خود،] از متشابه آن پيروى مي كنند، با آنكه تأويلش را جز خدا كسى نمي داند. و ريشه داران در دانش [آنان كه] مي گويند: «ما بدان ايمان آورديم، همه [چه محكم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست»، و جز خردمندان كسى متذكر ني شود.
اين يکي از زيباترين آيات قرآن است، که ما را به تدبر در آن وا مي دارد. نه اينکه "ملا لغتي وار" درباره آياتش قضاوت کنيم.
در مورد "علم" و "قرآن" واقعيت امر اين است که در آگاهي ما نسبت به آنها نقطه هاي مجهول بسياري وجود دارد.
مثلا" در علم امروز مستندات زيربنايي چيزهايي است که هيچ تفسيري براي آنها نداريم! .... مثلا" ماهيت ماده! انرژي! جاذبه! الکتريسيته! کوارت ها! زمان! و ....
(همين جا جواب اونهايي که با علم مي خواهند قرآن را رد کنند هم بدهم: آقا جون اين علم که خودش را يکي بايد ثابت کند! چطور مي خواهد قرآن را رد کند! به قول معروف: تو اول برادريت را ثابت کن ...)
يا مثلا" درباره همين موضوع محل رسيدن دو دريا به هم در قرآن به طور قطع ما نمي توانيم اظهار نظر کنيم.
ولي به دليل نداشتن آگاهي نه "علم" را رد مي کنيم و نه "قرآن" را. چون نتيجه عملي آنها را در زندگي ديده ايم.
وقتي يک دارو مريضي ما را خوب مي کند آن را مي خوريم، حتما" نبايد بدانيم چطور عمل مي کند که ما خوب مي شويم!
فقط نکته مهمي که هست انحرافاتي است که ممکن است در اين ميان رخ بدهد، و اون اين است که عده اي بخواهند وسط اين ابهامات مطالبي خرافاتي را جابزنند.
مثلا" همين چند روز پيش چند موردشان در سايت مطرح شده بود، که البته ازشان نام نمي برم.
لذا در اين موارد من پيشنهاد مي کنم زياد به موضوع دامن نزنيم، اصلا" محل نگذاريم. چون اغلب هم مواردي هستند که به کار زندگي روزمره ما نمي آيند.
در آخر يک نکته را عرض کنم: به نظرم شروع کننده اين مطلب در کل يک جورايي اصل منظورش اين بوده که با ديدن آن تصوير آدم ياد آيات قرآن مي افتد.
من که اين حس را داشتم، از سويي عظمت طبيعت خداوند وقتي که در محل گرفتن اون عکس باشي آدم را مي گيرد (هرجا و به هر دليل که اتفاق افتاده فرقي نمي کند)
و از سويي ناخودآگاه ياد داستان حضرت موسي و خضر هم مي افتم، اونجا که در محل رسيدن دو دريا به هم ماهي خود را فراموش کردند و .... که در آن ماجرا هم يک مفهومي بزرگ پشت يک رويداد تاريخي دارد براي ما بازگو مي شود.
اتفاقا" چه جالب است، در آن داستان هم بحث سر همين بوده که در مورد چيزهايي که آگاهي نداريم اظهار نظر نکنيم.
موفق باشيد.
ویرایش توسط علي پارسا : 8th September 2014 در ساعت 05:14 AM
[SIGPIC][/SIGPIC]
کاربر جدید
ببخشیداگرمن اشتباه کردم وبدون منبع مطلبی رو بیان کردم.من هیچ وقت برای نظراتم تعصب اضافه والکی ندارم واگرببینم نظرات دیگران براساس منطق وعقل باشه بعداز تحقیق بیشترباکمال میل قبول می کنم.
از تمام بچه هایی که درباره ی تایپیک من نظر دادن ویا بچه هایی که خیلی خوب منوراهنمایی کردن بسیارممنونم.از این پست خیلی چیزا یاد گرفتم. درسته قران نیاز به اثبات نداره.
قدر آب و زندگی را بدانیمکه آب مایه زندگیست و زندگی تکرار نشدنیست.
مدیر تالار مذهبی
با تشکر از همه عزیزانی که در بحث شرکت کردند
بنا داریم که بحث هایی که به جمع بندی مناسبی می رسند بسته شوند
اگر مطلب بخصوصی بود با هماهنگی مدیر بخش در این تاپیک ارسال می شود
ویرایش توسط مدیر تالار مذهبی : 14th September 2014 در ساعت 01:31 AM
>پاسخ به سوالات شرعي/
>پيامكي به خدا .../
>سوال و جواب خصوصی (مشاوره مذهبی)پاسخگوی بخش مذهبی جناب kamanabroo می باشند
شادی روح شهدا صلوات
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)