متولدين مرداد ماه:
ماه هاي جور با شما:
فروردين ماه(عاطفي)، اذر(حساس)،مهرو بهمن(دلسوز)(ستایش و سمــانه و زهـــرا و..)
ماه هاي ناجور با شما:
اسفند(بي قرار و نا ارام)،ابان (طعنه زن)،دي (محافظه کار)
قبل از اینکه اینارو بدونم،خودم ایمان داشتم من هیـــــــــــــــــــــــ ــــچ وقت نمیتونم با یه ابانی کنار بیام...به جان خودم جدی میگم...همو میکشیم!همش باهم دعوا داریم،اونم نه دعواهای ساده!از شانس بدمم هرچی ادمه دورو برم ابـــــــــــــــانیه!
اون از رفیق چندینو چند سالم(خیلی صمیمی بودیم)...مردشور ریختشو ببرنبد ضربه ای بهم زد!خیال نکنید یه داستان ساده هست...از 6 سالگی باهم بودیم تا اینکه سال سوم راهنمایی دیگه دوست نداشتیم ریخت همو نگاه کنیم...
تا از مدرسه میرسیدم خونه زار زار گریه میکردم
اخرش سال اخر از هم جدامون کرد(خود مدرسه اقدام کرد)
الان اصلا از هم خبرم نداریم!!!
ستایش برای توام همینارو نوشته ....احساس مشترک جفتمون نسبت به ابـانیا درسته
وای من چقـــــــــــــــــــــــ ـدر خوشبختماز هرچی ابانیه متنفرم!
اوم امروز با عمم قرار شد بریم شهر موش های 2 رو ببنیم
من اصلا دوستش نداشتم و نمیدیدم اما خب عمم دهه شصدیه!گناه داره بزنم تو ذوق کودک درونش!
راضی شدم که بریم باهم...
وقتی وارد سینما شدیم انگار پامونو گذاشتیم تو مهد کودک...که یه دفعه دو عدد ادم گنده میان اون جمع به چش میان..اونم بدووووون همراه کودک!
من فقط وسط سالن وایساده بودم،پشت عمم میخندیدم
دل دل میکردم زودتر درا باز شه بریم تو تاریکی سالن بشینیم!
از اول تا اخر فیلم هیچ کس جیک نزد!در صورتی که فیلم خعـــــــــــــلی هیجان میطلبید!فقط منو عمم یه کوچولو دست میزدیم!اون اخرا که پیشو و مامانش بهم رسیدن و شهر موشا نجات پیدا کرد،یه کوچولو ملت دست زدن!
کلی خاطره برای عمم زنده شد!
منم دوسش داشتم دیگه...خــــعلی حرفه ای درستش کردن!دم کارگردانش خانوم مرضیه برومند گــــــــــــــــــــــــ ـرم!![]()








بد ضربه ای بهم زد!خیال نکنید یه داستان ساده هست...از 6 سالگی باهم بودیم تا اینکه سال سوم راهنمایی دیگه دوست نداشتیم ریخت همو نگاه کنیم...
تا از مدرسه میرسیدم خونه زار زار گریه میکردم
اخرش سال اخر از هم جدامون کرد(خود مدرسه اقدام کرد)
احساس مشترک جفتمون نسبت به ابـانیا درسته


پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)