داره کورس پایانی اسب سواری تابستانی بندر ترکمن رو نشون میده یاد خودمون افتادم
تقریباً یک ماه پیش بود برګزار شد ، ما داشتیم برا خودمون می رفتیم تو جاده دیدیم تجمع شده ، به یکی ګفتیم آقا ببخشید اینجا چه خبره؟ ګفتن مسابقات اسب سواری هستمنو بګی اینجوری :
عاشق اسب سواریم
رفتیم دم در ، درجا بلیط ګرفتیم رفتیم داخل
مسئولشم هیچی نګفت ، تازه ګفت چون خانوادګی هستید بفرمایید داخل
رفتیم او مای ګاد چه همه آقـــــــــــــــــــــــ ــــــــــــایعنی یک دونه خانوم هم به چشم نمیومد
ما هم با اعتماد به نفســــــــی رفتیم داخل ، ګفتیم الآن پدر دیګه حتماً یه چیزی میګن
فقط ګفتن خانما کوشن پس؟ دم درشم بستنیاشون صوووووووووووووووووووووووو ووورتی پر رنګ ، نارنـــــــــجی اصن یه رنګای تند مصنوعی بود
![]()
قشنګی به این بود که آقایونشون اصلاً نګاه نمی کردن همه هم از این جوونای ...بعد ما رو راهنمایی کردن به قسمت ویژه ی خبرنګاران
اونجا رفتیم با یکی آشنا شدیم ، یه پسربچه که کل مجموعه مال عموش بود (هی فامیلیشون رو ګفت من متوجه نشدم چی میګه
) پدرم هم با پدرشون صحبت می کردن ، اصلاً با ما صحبت نمی کردن پدرشون ، مادرم یه سؤال پرسیدن به پدرم پاسخ میدادن
![]()
یه دو دورش که تموم شد من دیدم نمیشه اینجوری ګفتم بریم از جلو پایین ببینیم من عکس بګیرمبا پدر رفتیم آقا تا پشت سر رو نګاه می کردی همین جور آقـــــــــــــــــــایون صف کشیده بودن دوباره بر میګشتی
فقط یه تصویر بردار خانم هم به غیر از ما اون جلو جلو بودن که مال صدا و سیما بودن
عکسای محوطه هست انقده باحاله جمع کثیری از آقایون مادر من هم به حالت نشسته رو صندلی در اون بین
ولی واقعاً انسان های خوبی بودن و احترام فوق العاده ای قائل بودن ، من یکی که از سُنی جماعت بد ندیدم تازه خوبیم دیدم ، البته سنی های شرق کشور یه مقدار خشکن ولی سمت ګنبد و ترکمن و حتی جنوب که دخترخالم تقریباً یک ساله باهشون زندګی می کنه فوق العاده خوبن
برګشتیم اون بیرون هم یک خانم انګاری در جمع بودن مث که مسافر بودن ولی به کل حجاب نداشتنکه بازم میګم هیچ کس توجهی نداشت
جا همه خالی خیلی خوش ګذشت ...
آهان رسمم شده میګن خانما محدودیت دارن مث اون تاپیکی که خانوم استاد دانشګاه جامعه شناسی بیان کرده بودن ، هیچی نګن ما هفته پیش رفتیم استادیوم فوتبال واسه مسابقات پدیده - راه آهن (البته مث که شب قبلش رفتیم اشتباهاً پرده زده بودن در شهر؛ اونم واسه خاطر برادر خونه
، ولی اونم چون تو راه بودیم اتفاقی) ولی کلاً خنده دار بود ، عکسای اونم هست واسه مدرک که خانما محدودیت ندارن
![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)