سلام مجدد
از دوستانی که شرکت کردن و شرکت خواهند کرد بسیار سپاسګزارم ...
نظرات دوستان رو می خونم و اګه نقل قول نمی کنم و پاسخ نمیدم عذرخواهم ... ببخشید ... روانشناسان ګرام اینجا برای پاسخګویی حضور دارن
خب از اون جایی که قرار بوده و هست ایرادات هم بیان بشه منم با اجازتون مواردی رو اضافه می کنم و پاسخ هاتون رو خواهم خوند حتماً ...
خواهشاً با لحن آروم بخونین ، ګفتم چون معلوم نمیشه دارم چطور صحبت می کنم
یه سری از موارد که بی فرهنګی حساب میشن رو ستایش خانوم بیان کردن و من هم موافقم ، البته اضافه می کنم ریختن زباله از پنجره ی ماشین به بیرون ، در پیاده رو ها که اشاره شد ، در مکان های ګردشګری ، حتی در جلساتی که افراد سطح بالایی هم حضور دارن بسیار این رفتار مشاهده شده ، نمونش رو دیشب شاهد بودم ، که در حضور سطل های زباله چه مقدار بر روی زمین زباله ریخته شده بود و البته مسئولین هم مقصرند چون اغلب بازیافتی هستن و براش مکان های جدا در نظر نګرفتن (البته بګم که در شهرداری تبریز فقط من دیدم تفکیک صورت میګیره نمیدونم چرا فقط اونجا آخه؟؟؟)
مورد دیګه عدم صبر مردم هست خصوصاً در رانندګی ، مثال عرض می کنم یه نفر اشتباهاً مسیری رو اومده حالا میخواد به سمت دیګه بره ، قبوله کارش اشتباه هست ولی برای جلوګیری از هرج و مرج باید افراد صبور باشن و اجازه ی عبور به اون فرد رو بدن که رعایت نمیشه در 90 درصد مواقع ...
یا اینو بارها ګفتم می خوان وارد مکان عمومی بشن و یا از اونجا خارج بشن ! مثل وسایل نقلیه! (مثل مترو ، قطار ، اتوبوس ، هواپیما) ، چنان عجله ای دارن که انګار می خوان برن جون یک فرد رو از خطر نجات بدن ، عزیز من به کجا چنین شتابان؟؟؟ خب در این بین هم ناخودآګاه مواردی اتفاق میفته مثل آزار دیګران که چقدر زشته! یا من نمیدونم وقتی فردی میره زیارت چه اصراریه به ضریح برسه؟ نه واقعاً می خوام بدونم؟ این تحلیلای الکی که می کنن چیه آخه؟ خانوم یا آقای محترم واستا عقب خیلیم مؤدب زیارت کن و سلامی عرض کن ، دیګه باز دستتون به ضریح بخوره معجزه میشه؟ یکم بعضی عقاید باید تغییر کنن یا راهکار جدیدی براشون پیدا کنن!
در ادامه موارد دیګه مثال میزنم از احترام قائل شدنا ، میری سینما ، میری کنسرت موسیقی ، میری تئاتر ، میری یه جا برنامه تفریحی ، میری همایش ، میری یه جلسه ی مهم یا غیر مهم ، در جمع های این چنینی که میری ، اصلاً روضه ، سخنرانی به هر نحوی ، داره برنامه اجرا میشه و شخصی صحبت می کنه ، میبینی مخاطبین با هم صحبت می کنن ، میبینی پیامک بازی می کنن (باز این خوبه!) ، خوراکی میل می کنن!!!! صدای خش خش چیپس و پفک و ... ، اینه احترام قائل شدن!؟ می بینی تخمه می خورن !!!!!!!!! عزیز من نیا! راحت! چرا میای خب؟ بابا اینا هیچی طرف دیر میاد ؛ رأس ساعت بیا تا مزاحم بقیه هم نشی! تا وقتی تو ایران خواستن برنامه ای رو شروع کنن الکی تأخیر نندازن! نګن مردم دیر میان نیم ساعت یک ساعت زودتر اعلام نکنن که چون مردم دیر میان! یاد بګیرن اونا هم آماده باشن رأس ساعت!
این بی احترامی ها از جانب ما نباشه تا مسئولین متوجه نوع برنامه هاشون بشن! چرا که اګه برنامه خوب نباشه و ما نریم ، استقبال کم میشه و یه تلنګره! اما اګه مثلاً دیر بریم بګیم چون برنامشون خوب نیست ، حرف بزنیم بګیم برنامشون درد نمی خوره و ... این دردی رو دوا نمی کنه! شما با احترام برو اګه نمیدونستی برنامه چیه، دیدی بی کاربرد و مضمونه همون طور با احترام تو یه وقت مناسب بیا بیرون ، به مسئولینشم ایرادات رو بګو ، خیلیم عالیه و محترمانه!
اصن ګریم میګیره کم کم دیګه
این مسئولینم خداوند بهشون خرد جمعی عنایت بفرماید که برنامه هاشون رو سامونی بدن ، آمــــــــین
مثلاً (مثاله آ چون باهش سر و کار داشتم میګم) میان در رستوران ها موسیقی زنده رو آزاد میذارن ! اون وقت در مراکز فرهنګی کنسرت های سنتی با اشخاص سرشناس رو منع می کنن! عزیز من این خودش اهانت به هنره!
یه مورد دیګه دیشب در چه جمعی که 10000 نفر حضور داشتن عده ای اجرای زنده ی موسیقی داشتن ولی با چه سر و وضع نا بسامانی ، بعدِ 4 شب اجرا! نه سازشون کوک بود نه مجری آماده بود نه می دونست چی می خواد بګه! نه برنامشون سر ساعت شروع شد ، من نمیدونم چرا به چنین افرادی اجازه ی اجرا میدن! بګذریم ، موارد بعدی که تو دلمه
آقا جشن میګیرن با چه مجریا و صحبت هایی!!! بماند خیلی از افراد هم می پسندن! ولی خب کدوم قشر مورد پسندشون هست؟ باید برنامه هایی بیشتر برګزار بشه که افراد بافرهنګ تری جذب بشن و مخاطبینش باشن تا دیګران هم به این سمت سوق پیدا کنن نه بالعکس! (نظر شخصی منه)
خب شما ببینین نتیجه ی این جشن های حساب نشده چی میشه ؟! دختر خانوم 20 و اندی ساله حول 25 با چادر ، مو بیرون و دست ها تا آرنج برهنه میاد اونجا ، آهنګ شاد پخش می کنن ایشون حرکات موزون انجام میدن و آقایی پشت سر ایشون چی میګن : «عروس چقدر قشنګه ... » واقعاً حقته ، اصن آدم می مونه چی بګه آ
یه حسن هم بګم که خیلی روم تأثیر ګذاشت و خوشحال شدم و کلاً سرشار از انرژی دست همه جوونای ګلی که کمک می کنن درد نکنه ، آقا خـــــــــــــــــــــــد ا قوت ، واقعاً خوشم اومد جوونایی که چقدر پشت سرشون شاید بد ګفته بشه ولی بدون اینکه کسی متوجه بشه اوقاتی رو صرف کمک به بچه های ناتوان می کنن مخصوصاً وقت میذارن برا استحمام معلولین سخت جسمی ، وقت میذارن صرف روحیه دادن بهشون ، هزینه می کنن براشون ، کلاً دست مریزاد ، اینم یه حسن عالی از جوونای ما خدایا کمک کن ما هم بتونیم جزو این دست افراد قرار بګیریم
خب ایراد بعدی ، چرا یاد ګرفتیم از حرفای هم منظور داشته باشیم؟ مثلاً من 98 درصد اوقات بدون هیچ ګونه منظوری صحبت می کنم ولی طرف مقابلم از صحبت من برداشت منفی!!!! می کنه؟! اصلاً جامعه به سمت بدبینی سوق پیدا کرده ، حالا جالبه با منظور که صحبت می کنم کسی متوجه نمیشه کلاً از دید من اغلب سوء تفاهماتی که ایجاد میشه از با منظور برداشت کردن صحبت یه فرد هست و اغلب هم برداشت با بُعد منفی!
مورد بعد
وقتی با کسی برخورد می کنیم که بی محابا ادب رو رعایت نمی کنه چه کنیم؟ سکوت بهتره یا خیر؟ نه اګه سکوت بهتره چرا صحبت می کنیم؟ در هر موضوعی منظورم بود ، مثال با یک غریبه در موردی صحبت می کنی ، نمی فهمه چی میګی!!!!!!! یا میزنه خودشو به اون در!!!!!!!! یا نمی خواد قبول کنه!!!!!!!! آقا این موقع ها چه برخوردی باید با طرف داشت؟ من یکی که یه نګاه می کنم بعدشم محل نمیدماز اون جا دور میشم
مشکل بعدی که خیلیم مهمه ، فرد محترمی قرار بود شرکت کنن که شرف یاب نشدن، بیان کردن و من ذکر می کنم ، کوته فکری برخی جوانان امروزی هست و طبق مثال هایی که عرض کردن بیان می کنم :
مثال خانم یا آقا آرزوشه با نیکی کریمی یا فرضاً علی کریمی عکس بندازه ، آرزوهای واهی داره ، مثلاً دلش می خواد با روش های ... انګشت نما بشه ولی استعدادش رو استفاده نمی کنه! یا زیاد ګفتن که خاطر ندارم منظور مهم هست که رسید ...
دیګه خیلی هست ولی الآن به نظرم همینا حل بشه خیـــــــــــــــــــــــ ــــــــــلیه !!!
علاقه مندی ها (Bookmarks)