مجموعه اشعار طبري تحت عنوان پارپيرار ( همراه با معني ) - قسمت دوم

[plarak12]

بَعيمه اَتّا پيرزِنا / سال وِنِه كِرمَك كِلا

پيرزني را ديدم كه بر سرش كرمك كلاه داشت.

( فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 2 ( ناري ناري ناري كا ))

[م.محسن]

كوُوِه قديمِ مَحلِه سر/ چوُيِ كِليمال داشتِه دَر

محله هاي قديمي دهكده كه درهاي خانه ها كليد چوبي داشتند چه شدند؟

( فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 1 ( چراغ موشي ))

[plarak12]

​وقتِ لَت وُ كَل چُو بِوردِه / مَحلِه رَنگ وُ روُ بُوردِه

وقتي خانه هاي چوبي دهكده از ميان رفت، رنگ و روي اين ديار نيز از بين رفته است

( فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 1 ( چراغ موشي ))

[م.محسن]

سَر يشتمِه دياره / قديمِ يادگاره

ديار خود را جا گذاشتم آنچه از قديم به يادگار داشتم

(فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 2 ( ناري ناري ناري كا ))

[plarak12]

دِم بَدائِه جِت و اَزال/ وَرزا هم بُوردِه وِ دِمال

وقتي وسايل شخم زني خود را دور انداخنتي، گاوها نيز از ميان رفتند

( فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 1 ( چراغ موشي ))

[م.محسن]

وقتِه اسب و چينگا بُوردِه / كَرشَري صفا بُوردِه

از وقتي كه اسب و خرمنگاه رفت صفاي خرمن كردن از ميان رفت

( فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 1 ( چراغ موشي ))

[plarak12]

نارنه نَنا و گَدَّوا / نوينّه اون صلح و صفا

اكنون پدر بزرگ و مادربزرگ از دنيا رفته اندو ديگر آن صميميت و صفا به پايان رسيده است

( فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 1 ( چراغ موشي ))

[plarak12]

وقتي شُونِة‌ ویلايِ پِش / باغِبوني رِه ياد نكِن

وقتي بر آستان ويلاي خويش قدم می نهی ، ياد كن زماني را كه باغبان ديگران بودي

( فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 1 ( چراغ موشي ))

[plarak12]

گيتار وُ تارِه ياد بَيير / شِه پِس پِسي رِه ياد نَكِن

نواختن گيتار و تار را بياموز ولي صداي سرناي قديمي را فراموش نكن

( فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 1 ( چراغ موشي ))

[plarak12]

ديما مثلِ مِه جونِ / بِلبِلِ آشيونه

وطن چون آشيانه بلبل و بالاتر از او چون جان من است

( فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 2 ( ناري ناري ناري كا ))