صندلـــِی داغ با حضور جنـــاب مازرون

[م.محسن]

سلام جناب مازرون عزیز!
سلام بر شما

اینم یه سری از سوالات بنده!
در خدمتم

حستون رو راجع به تک تک این عکسا به صورت مفصل بگین!طفره نرین ها!مفصل!
اطاعت امر

يه دنيا آرامش، هيچ صدايي آرامش بخش تر از صداي آب نيست مخصوصاً تو همچنين خلوت و طبيعتي، هوايي شدم برم دهاتمون و چشمه هاي زلالش ...

حيف كه زياد اهل غذاي چرب نستم اما اين يكي خيلي وسوسه كننده هست، نمشه ازش گذشت

ايده آل ترين محلي كه براي زندگي ميشه انتخاب كرد، اون مه كه اونجاست من رو مي بره به دهاتمون كه هميشه صبحگاهش مه آلوده ...

افسوس براي آز خواهي بشر، وقتي كه در رد پاي فعاليتش ويراني محيط زيست خود نمايي مي كند ...

يه شغل مهيج اما پر خطر كه بايد تو اين شغل خيلي چيزها رو مد نظر داشت، من جمله حفظ حريم خصوصي حيوانات

وقتي كه هيچ راهي نمي توان يافت، بايد راهي ساخت ...

تبعيضي كه بين انسان هاي رنگين پوست وجود دارد اما مان حيوانات رنگين پوست نه ...

وسعي مي كنم خود را به هر بهانه اي به خواب بزنم بلكه گذر لحظه هاي بي تو بودن را كمتر حس كنم

سرگرمي هاي مجازي، آفت بلاي بعضي افراد در دنياي واقعي ...

يك دنيا نا اميدي در بدو امر و در نهايت استادي كه همه دانشجويان رو به يه چشم ميبينه ...

و ناگهان چه زود دير مي شود، پس قدر همديگر را بدانيم ...

و گاهي خود را از فرزندان و خانواده مان دور مي كنيم، به واهي ترين بهانه ها ...

واسه نونه كه تو بخندي مثل رسم شاه و تلخك ...

همدلي از همزبوني بهتره ...، سواي رنگ و زبان

يك دنياي صادقانه، فارغ از اينكه در آينده اي نه چندان دور حتي وجودت در كنارم را به هر بهانه اي برنخواهم تابيد ...