سلام دوستان میخوام براتون یه خاطره بگم هنوز اون روز رو یادمه که بابام برام چادر خرید و به مامانم داد که برام بدوزه هنوز تو ذهنم هست اولا چادر رو دوست نداشتم ولی بعدها اتفاقاتی برام افتاد که فهمیدم برای اینکه راحتتر باشم و ازادی بیشتری داشته باشم باید حجاب کاملتری داشته باشم شاید بعضیا بگن ماچادر نداریم ولی ما هم ازادی داریم میدونم شما ازادی دارین ولی حرفا و نگاههایی که به من میشه کمتره من به خاطره شرایط درسیم محیطش مدونست و بیشتر با پسرا سروکار دارم ولی به خاطره حجابی که دارم برا دوستی جلو نمیان همه من رو میشناسن و به چادرم نگاه میکنند البته یعضی ها هم هستند که به من نصیحت میکنند اسم من رو بابام انتخاب کرد در بین خانوادم اسم من با بقیشون فرق میکنه ولی محجبترینشون منم هر کسی من رو نمیشناسه یا اسم من یادش میره به طور ناخداگاه میگه اسمت یا زهراست یا فاطمه دوستان من از اول دبیرستان حجابشون مانند من نیست یعنی 180 درجه با من فرق میکنند یه دوست داشتم بهایی بود دختری بسیار عالی مهربان و با معرفت بود این رو میگم که بدونید به حجاب ادما نگاه نکنید به دلشون نگاه کنید اخه دل ادما مهمتره دو تا حدیث براتون به یادگار میزارم من خودم دوستشون دارم امام حسین فرمودند:اگر دین ندارید ازاده باشید و دومی از امام علی:اون چیزی رو که برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسند.من خواهرم ایران نیست ولی در کشور دیگه هم حجاب داره هم نماز میخونه هم روزه میگیره هم به دیگران کمک میکنه اینو گفتم بدونید حجاب مانع پیشرفت ادما نیست.در مورد هم قضاوت نکنیم و به هم احترام بزاریم
علاقه مندی ها (Bookmarks)