یه لحظه فک کردم از ذهنم رفته.. داشتم از خودم ناامید می شدم که یه هو یادم اومد
خانم خاکسار!
ان شاء الله هر جا هست به سلامت بادا
قد بلند و چهار شونه با مانتوی موشی رنگ و گاهی اوقات عینکی.
خیلی جدی.. کمتر پیش می اومد محبتی در نگاهش و کلامش دیدولی مصمم بودنش و محبتش رو از کارش بعدها فهمیدم
البته ما هم به اندازه کافی کلافه اش می کردیم![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)