سلام،
بحث هاي اجتماعي بحثهاي بسيار پيچيده و داراي جوانب خيلي زيادي است،
من فقط چند نکته به عنوان مثال عرض مي کنم:
عقايد من بيشتر فرد گرايانه است.
از نظر من يک انسان به طور طبيعي وقتي سير رشد خود را طي مي کند به مرور به مرحله اي مي رسد که از خودش مي پرسد، من از کجا آمده ام؟ به کجا مي روم؟ هدف از زندگي چيست؟ و از اين قبيل سوالات. لذا از اين ديدگاه، اين رفتارهاي امروزي افراد در مورد نحوه پوشش و همچنين بي بند و باري هاي ديگر برايم خيلي نامفهوم است! مگر مي شود انساني درباره خودش فکر کند و اين قبيل رفتارها هم از او سر بزند؟
................. بله البته فکر کنم فقط در يک مورد همچين اتفاقي مي افتد و اون اين است که:
"اول درباره خودش و آفرينش فکر مي کند" بعد آنقدر بي شعور تشريف دارد که سريعا" به اين نتيجه مي رسد: "اصلا" هدف اين دنيا را نمي توان فهميد، ولش کن به من چه! همين دو روز دنيا است و بعدش معلوم نيست چي بشود!، پس بهتر است که اين دو روز را خوش باشيم!"
از طرف ديگر متأسفانه افکار عمومي عوام نيز در اين مقولات خيلي راحت فريفته مغلطه هاي موجود مي شود (که البته خيلي از اين مغلطه ها "با منظور" و به صورت "طراحي شده" از طرف بعضي ..... در بين مردم رواج داده مي شود و مردم هم بدبختانه به آن دامن مي زنند)، به عنوان مثال به اين گفتگو توجه کنيد:
گفت:
قبل از انقلاب يارو ميني ژوپ مي پوشيد کسي نگاه نمي کرد! حالا يک کم مانتوش کنار مي ره همه نگاه مي کنند! تقصير اينها است که با سخت گيري مردم را تحريک مي کنند! هر جا اجبار باشد همين است!
گفتم:
ببخشيد! ملاک شما نگاه مردم است؟
فرض کنيم همه لخت مادر زاد راه بروند و عادي بشود و کسي نگاه نکند، بعد اگه همه ميني ژوپ بپوشند و يک کم ميني ژوپ کنار برود و همه نگاه کنند دليل بر اين است که لخت مادر زاد بهتر از ميني ژوپ است؟! يا اينکه بايد اول کرامت انسان و هدف انسان از زندگي را تعريف کنيم و بعد خوب و بد را از روي آن محک بزنيم؟
گفت:
اينها به دليل فقر است، خوب بچه چيزي مي خواهد و مادر نمي تواند تامين کند و مجبور است ......
گفتم:
ببخشيد شما اگر بچه خودتان چيزي بخواهد و نتوانيد تأمين کنيد دست به ......... مي زنيد؟ (طرف همچين سرخ شد که نگو!)
گفت:
جوانان تفريح ندارند و ال و بل و جيمبل!
گفتم: مگر دنيا جاي تفريح است؟ مگر به دنيا آمده ايم که اينجا تفريح کنيم؟
(البته به يکي از دوستان گفتم مگر دنيا جاي تفريح است؟ گفت بله در قرآن هم گفته شده: ان حيات الدنيا لعب و لهو!!!)
ميبينيد؟! امثال اين مغلطه ها بسيار است!
البته مردم بندگان خدا حق دارند ها! به قول معروف تا نباشد چيزکي مردم نگويند چيزها!
هر کدام از موارد فوق که تحت عنوان: "گفت" مطرح کردم در اصل بيانگر وجود يک نقص در سيستم فرهنگ جامعه است ولي مسئله اين است که دقيقا" آن نقص را بشناسيم و بر طرف کنيم نه آنکه با لج بازي کاري کنيم که از آن طرف پشت بام بيافتيم!
مثلا" وقتي مي گويند "تفريح نيست" بندگان خدا حق دارند، ببينيد دين را بعضي ها چگونه دارند در جامعه تبليغ مي کنند! همش گريه و همش زاري! چند روز پيش داشت از بلند گوي يک اداره دولتي صداي مداحي مي آمد، به اطرافيانم گفتم: امروز جشن است يا عزا؟ يعني از اينکه صداي مداحي داشت پخش مي شد معلوم بود که امروز يک مناسبتي است ولي اينها عيد و عزاشون شبيه هم است و نمي شود تشخيص داد که يارو دارد جشن مي گيرد يا نوحه مي خواند!!!!!
خيلي ببخشيد ولي من اسمشون را به جاي "مداح اهل بيت" گذاشته ام "مداح اهل بيت المال!"
حالا همين نقص را بعضي ها دستاويز قرار داده و همانطور که گفتم از اون ور بام مي افتند! يعني انگار صبح تا شب بايد در همه جا بزن و برقص و .... باشد.
دقيقا" همان افراط کارها و همين تفريط کارها، بدترين آدمهاي موجود هستند که دارند تيشه به ريشه مملکت مي زنند و بايد حواسمان باشد با آنها مقابله کنيم.
در خاتمه به اين نکته تاکيد کنم که از نظر من مسئوليت اصلي انحتاط افراد بر عهده فرد و خانواده اش است، اگر چه عوامل اجتماعي تأثير گذار است ولي به هيچ عنوان پذيرفته نيست که من بگويم چون به من سخت گرفتند! يا چون جامعه فلان بود! من هم اينطور شدم!
عزت زياد!
علاقه مندی ها (Bookmarks)