دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 213

موضوع: صندلــی داغ با حضـــــور جنــاب داداشــی

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #11
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    4,926
    ارسال تشکر
    2,530
    دریافت تشکر: 10,158
    قدرت امتیاز دهی
    3888
    Array
    داداشی's: جدید130

    پیش فرض پاسخ : صندلــی داغ با حضـــــور جنــاب داداشــی

    نقل قول نوشته اصلی توسط *FATIMA* نمایش پست ها


    ايا اين احساس براتون پيش اومده طرف مقابل از رفتار شما حداكثر سو استفاده رو بكنه؟

    بله اتفاق افتاده


    وقتي تو زندگي به بن بست مي رسيد اولين چيز چيه به ذهنتون مي رسه؟


    به فکر پیدا کردن راه می افتم


    فرق من میسازم با ما میسازیم چیه؟ راستی ما باید بسازیم یا دیگران بسازند و ما حرکت کنیم ؟

    تک روی معمولا جواب نمیده یا اگر جواب بده کامل نیست.
    همه ما بسازیم و حرکت کنیم


    اگه مردی ژولیده و کثیف کنار خیابون کنار ماشینت داره جون میده و باید برسه به بیمارستان ,عکس العملت چیه ؟ میرسونیش ؟ نمی ترسی دزد باشه ؟

    زنگ میزنم اورژانس.


    خواب هات چه رنگی اند؟بهترین خوابی که دیدی؟آخرین خوابی که دیدی؟

    رنگی
    بهترین خوابی که دیدم :

    یک خوابی بود که کاملا حس داشتم داخلش و همه چی قابل لمس بود.
    هر کسی که توی زندگیم دیده بودم و میشناختم حضور داشت.
    زمین بین کوه ها صاف و شفاف و سرسبز. قسمتی که با سنگ های گرد و نرم و سبزه ها هم از کنار این سنگ ها بیروز زده بودند.
    تک درختی بزرگ و سبز بود که نهری کوچک از بقل اون میگذشت. سفره ای بلند که روی اون غذاهایی خوب بود ، تجملی نبود ولی همه بسیار راضی بودند و ازش لذت میبردند.
    همه غرق لبخند و شادی بودند. آفتاب روی ما افتاده بود اما اونچنان نبود که کلافه بکنه و لذت بخش بود. همه با هم حرف میزدیم و لذت میبردیم. یه جورایی حس میکنم که میزبان اونها بودم چون حواسم بود به همه برسه یا چیزی کم نباشه. همه چی عالی بود همه چی. ذره ای عرق روی پیشانیم بود. مدتی اونجا بودیم و لذت بردیم تا اینکه بیدار شدم.
    با لبخند و رضایت بیدار شدم و دست کشیدم روی پیشانیم که دیدم همون مقدار عرق روی پیشانیمه.
    واقعا از شگفتی هیچ کاری نکردم و فقط چند بار مرورش کردم تا عمر دارم فراموش نکنم



    دیشب که خواب ندیدم و همه چی سیاه بود. اما پریشب خوابی پریشان دیدم.
    با یک خانواده در روستایی بودم که نانوا بودند. با پسران این خانواده بسیار دوست شدم . همیشه حرفی بود که موجوداتی به اونها یا گوسفندانشون حمله میکنند.
    منم هیچ توجهی نمیکردم و با خودم میگفتم فوقه فوقش گرگه دیگه. تو روستا بالاتر از گرگ نداریم که .
    خلاصه یک بار رفتم در نون وایی اونها و مشتری ها هم بودند که راجع به این حیوان هم حرف میزدند. رومو برگردوندم دیدم از انتهای راهرو کنار تنور یه موجود سفید غول پیکر پشمالو با دست و پایی دراز اومد سمتم. جاتون خالی وحشت کردم. خواستم داد بزنم اما نتونستم اومد سمتم . تنها کاری که از دستم برمیومد قمه اوستا رو برداشتم و بصورت افقی به حرکت دراوردم .
    باورم نمیشد کشتمش. خلاصه سرتون رو درد نیارم رفتیم توی طویله که دیدم سگ هاشون غرش میکنند سمتم. گفتم یه سگه دیگه رفتم دیدم نه تا سگ غرش میکنند آروم سمتم میان.
    نشستم زمین (نخند با نه تا سگ چیکار میخوای بکنی آخه!) تا فرار کردند و سرم رو آوردم بالا یه موجود بود سمتم حمله کرد از اینور از خواب پریدم.


    بهترین sms یی که نا حالا دریافت کردی و بیشتر از بقیه تو inbox نگه داشتی ؟


    من معمولا اس ام اس نگه نمیدارم و مدتی به مدت پاک میکنم.
    در حال حاضر قدیمی ترین پیامک که دارم و بدترینش هم هست (البته هرگز پاک نمیکنم تا تو خاطرم بمونه) اس ام اس بد و بیراه گفتن کسی هست.
    نگه میدارم چون میخوام سیخ داغی باشه رو دستم. تا یادم باشه چه درسی گرفتم و چه تجربه ای کسب کردم


    اولین چیزی که به ذهنت میرسه رو درباره ی کلمات زیر بگو:

    دوچرخه بلوار کشاورز

    همکلاسی یار دبستانی من

    سوسک دمپایی

    مسی بزرگ

    کیف مدرسه بوی عالی
    کدو تنبل

    افغانستان جنگ

    زیرشلواری آبی راه راه

    عباس قادری! ها
    ماه رمضون روزه داری

    کنکور آسون

    عشق تنفر
    پول و ثروت آخیش

    صدای تیک تیک ساعت ! عجله

    یاس خوش بو
    پسر شجاع پدر پسر شجاع

    پدر پسر شجاع پسر شجاع

    کوکب خانم کبک (نمیدونم چرا یاد این افتادم گفتی اولیش اینم اولیش)
    آجیل عید خوبه
    شازده کوچولو شال قرمز

    عمه طاهره

    گشت ارشاد صادقیه
    ماه عسل احسان علیخانی هیچی نیومد به ذهنم
    ایرانسل در جزیره هوشمند ایرانسل برای هر ساعت شما تخفیف ویژه ای در نظر گرفته ایم ...

    روحانی حسن

    بفرمایید شام مرسی

    یک و نیم ! دو ، دو و نیم، سه

    پاستیل نوشابه ای
    دوست من

    اگه یه روزی صبح بلند بشی و ازتختت بیای پایین ولی ببینی که جسمت هنوز روتخت خوابیده‏(‏یعنی مردی‏)‏چی کار میکنی..؟


    هنگ میکنم ولی فکر کنم باهاش کنار میام ، شایدم همچین فرار کنم که نکیر و منکر نتونن پیدام بکنن



    تا حالا اتفاق گنده ای تو زندگیت افتاده که به قول تو فیلما !یهو مسیر زندگیتو عوض بکنه؟

    بلی افتاده



    یه جمله هم بااین کلمات بساز:

    مرغ.بندکفش.خواستگاری.کاپشن. ماکارونی.آسمان.عشق.کله پاچه . سیرابی


    کاپشنمو که پوشیدم برم ماکارونی بخرم تا خواستم بند کفشم رو ببندم یه مرغ از آسمون افتاد رو زمین سیرابی شد بعد من هم با عشق رفتم خواستگاریه کله پاچه!!!


    نظرت درباره ی ادامه ی تحصیل "زگهواره تا گور"چیه؟دوست داری تا کجا ادامه تحصیل بدی؟

    کارشناسی بسه دیگه. الان افتادم دنبال پول و کار کردن.داره دیر میشه باید زودتر برسم به اون هدفم


    اگه ازت یه امتحات ریاضی بگیرن و1سوال بیشتر توش نباشه واون سوال 20نمره داشته باشه وسوالش این باشه"خدا=؟"اون طرف معادله چی میذاشتی؟

    من(کفر نیست اندکی تامل)


    اگه توی یه مهمونی رودربایستی دار غذایی که ازش متنفری رو جلوت بذارند چیکار میکنی؟

    میخورم!


    خدا بهت میگه امروز عزرائیل رفته مرخصی و تو باید جاش واستی .. و بهت یک فرمان میده ، باید جون عزیزترین کس زندگیتو بگیری (حالا فرضا مادر یا هر کس دیگه ای) چیکار می کنی؟

    ببخش منو اما جواب نمیدم



    مرسی ابجی ، خدا قوت واقعا.
    مبر ز موی سپیدم گمان به عمـــــــــــــــر دراز

    جوان ز حادثه ای پـــــــــــــــــیر می شود گاهی









  2. 7 کاربر از پست مفید داداشی سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •