دیګه چون این پست رو خوب پاسخ دادید یکی دو تا دیګه بپرسم چون دوستان نیستند ، بیکار نمونید
یکی از عذاب وجدان هایی که در دوران قبل از مدرسه دچار شدید ؟ در مدرسه ؟ دوران دانشګاه ؟ و در حال حاضر ؟
چه مدت هست جلو کسی ګریه نکردید ؟ دیګه لابد شده که حتی بچګی معدود البته جلو کسی ګریه کنید ، میشه دلیلش رو ذکر کنید ؟ یه مورد دیګه برای مرګ کسی ګریه می کنید ؟ (حس می کنم سؤالم رفت تو حیطه ی دخالتپاسخ ندید اصلاً ...)
با کسی شوخی کردید بعد پشیمون بشید ؟ اګه بله چرا پشیمون شدید ؟ اوشون جنبشون پایین بوده یا شوخی شما به جا نبوده ؟ (به شخصه فکر نمی کنم براتون اتفاق افتاده باشه / ببخشید دیګه اګه اشتباه تصور کردم)
حس می کنید دِینی به ګردنتون باشه که ادا نکرده باشینش ؟ مثال ؟
دم کرده ی ګیاهی میل می کنید ؟ چرا این چنین دم کرده های خوش طعمی چون ګل محمدی یا ګل ګاو زبون + سنبل الطیب و ... رو جایګزین چای نمی کنید ؟ چرا چای رو با مثال : دارچین ، زعفران ، ګلاب ، هل ، زنجبیل ، چوب وسط ګردو و ... میل نمی کنین ؟
از دسرهای مورد علاقتون که مادرتون درست می کنن ؟
به مادرتون بیش از پدرتون وابسته هستید ؟ (ببخشید شخصی شد چون از مادرتون زیاد عنوان کردید ګفتم)
تو پست قبلی در جواب بنده یه صحبت کردید تمام غلط املایی هاتون رو اصلاح کرد: «زندګی راحت تر از اون چیزیه که با واژګان دست و پنجه نرم کنیم »
![]()
نظر شخصیم هستا به نظرم بایستی تمام امور درست انجام بشن اعم از املا البته جوابتون در ارتباط با سر رفتن حوصله و حوصله نداشتن بود ولی برداشت من این هم بود ... اشتباهه ؟
ذهنم کشش نداره ، ادامه نمیدم ، دوستان وارد هستن در این امر ، بنده هوچ بلد نیستم
سربلند باشید در پیشګاه الله![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)