قبل از اینکه بخوام درباره ابعاد این قضیه حرفی بزنم باید این رو بدونیم و از یادمون نره که:
مطلب اول:
هر چیزی یک اصلی داره و اون اصل محور هست و مورد اهمیت و در یکسری موضوعات این اصل, ارزش هم حساب میشه.
اصل در دخترانی که هنوز ازدواج نکرده اند این است که بکارت داشته باشند و این یک ارزش حساب میشه و نمیشه هیچ چیز دیگری رو در مقابل این اصل قرار داد که ارزش این اصل کمرنگ بشه. (به جز مواردی که بکارت بصورت طبیعی زائل میشه که بحثی در اون نیست.)
وجود افراد سواستفاده گر رو نمیشه دلیل بر این دانست که این اصل مشکل داره و دیگه نباید به دیده یک ارزش بهش نگاه کرد.
مطلب دوم:
ما با یکسری سوالات مواجه هستیم که هر شخصی می تونه از خودش درباره دیگران بپرسه. در هر موضوع دیگری هم میشه کلی سوال پرسید که پاسخهای احتمالی اون می تونه دید ما رو نسبت به اطرافمون به شدت بدبین کنه.
بی اعتمادی در هر مرحله ای از زندگی می تونه کل زندگی رو به چالش بکشه. و در هر مرحله ای و بین هر زوج موفقی هم میشه کلی سوال مطرح کرد که به اون سوالها و جوابهای احتمالی اون فکر کنند تا چیزی از زندگی و اعتماد و .. براشون نماند!
نمیخوام بگم نباید به چیزی فکر کرد و چشمها رو بست, نه اصلا! اما پرداختن به یکسری موضوعات و سوالات هیچ وقت راهگشا نیست بلکه راه رو تیره تر و زندگی رو خراب تر می کنه. چون این دست سوالات غیر از تشویش ذهن و بی اعتمادی عمیق نسبت به یکی از مهمترین اصول زندگی بشر یعنی زندگی مشترک، نتیجه دیگری نداره.
حالا تکلیف چیه؟
فرض کنید هر دختری بخواد در مورد پسرها این سوالات رو از خودش بپرسه. و هر پسری بخواد همین سوالات رو در مورد دختران بپرسه. آیا سنگ روی سنگ بند میشه؟
پس اساسا این سوالات , به این صورتی که در پست اول مطرح شده, پرداختن بهش درست نیست. چون برخی از سوالاتش اصلا درست نیست و برخی دیگر اثر تخربیبی و ضد ارزشی اش خیلی بیشتر از چیزی هست که می خواد به ما برسه.
یکی از آموزه های دین اسلام اینه که مسلمان باید به مسلمان اعتماد کنه و بد بین نباشه. یعنی تا وقتی دلیل روشن و آشکار و منطقی برای یک چیزی نباشه نباید اون مسئله رو مطرح کرد.
یعنی همه مومنین دارای ارزش انسانی و درستکار هستند مگر اینکه خلافش اثبات بشه برای ما! اون هم نه از هر راهی مثل تجسس و .. .
چطور خیلی از جوانها در خیلی از موارد می گن به ما اعتماد کنید و به نگاه دیروزی (که اشتباهی رو مرتکب شده) به ما نگاه نکنید و .. و این خیلی مهمه که ما طبق آموزه های دین رفتار کنیم. و سعی کنیم در برابر مومنین با نگاه دینی وارد بشیم.
خوب آیا با نگاه دینی وارد شدن معناش اینه که بی اهمیت باشیم نسبت به آینده مون؟ چشمامون رو ببندیم و فردی رو که قراره شریک یک عمر زندگی ما باشه و مادر یا پدر فرزندانمون باشه و پایه زندگی و اعتماد ما باشه سرسری انتخاب کنیم؟
مسلما اینطور نیست. بلکه نگاه دینی به ما میگه قبل از ازدواج باید از راه منطقی و اصولی خودش به نتیجه مثبت و اعتماد برسیم. حالا به نظر شما این دست سوالات واقعا راه اصولی و منطقی هست؟ سوالاتی که فکر کردن و پرداختن به اونها, نه تنها قبل از شروع یک زندگی بلکه حتی زندگی های محکم رو می تونه از هم بپاشونه؟ فقط به خاطر اینکه یکسری احتمالات در مقابل ما قرار میده که هیچ جوابی براش نیست. احتمالاتی که همیشه هست و تنها در یک صورت از بین میره اون هم اینه که از راه اصولی و منطقی به قضایا نگاه کنیم و بررسی کنیم.
راه اصولی و منطقی اش هم اینه که خانواده ی خوب رو اول بشناسیم. تحقیق و بررسی لازم رو انجام بدیم اون هم از راه درستش. اگر به نکته ای منفی رسیدیم که می تونیم لحاظش کنیم در انتخابمون. و اما اگر نرسیدیم (از راه درست و اصولی ) باید چشم و گوش و فکرمون رو نسبت به امور زهرآگین ببندیم!
اینجا جاداره که بین تجسس و تحقیق فرق قائل بشیم. یعنی وقتی ما درباره شخصی اون هم برای امری که حق داریم تحقیق کنیم, تحقیق لازم رو انجام میدیم از همون راه درست اگر چیزی بر ما روشن شد می تونیم طبق آگاهی هامون تصمیم بگیریم اما ما حق نداریم تجسس کنیم! و پرداختن به این سوالات به گستردگی که مطرح شد, یکی نوع تجسس حساب میشه و این در آموزه های دینی ما منع شده چون تجسس خانمان سوز و بی آبرو کننده و از بین برنده اعتمادهاست.
من از جنابab.bb عذر می خوام که صریح دارم حرفم رو می زنم و می دونم که شما هم فقط دارید سوال می کنید و میخواید موضوع براتون روشن بشه.
شاید الان جای این نباشه که بخوام تمام ابعاد موضوع رو باز کنم تا ببینید واقعا پرداختن به این سوالات با این گستردگی فقط آسیب فردی, خانوادگی و اجتماعی رو بیشتر می کنه و ناامنی روحی و روانی ایجاد میکنه. این رو هم گفتم که بدونید با لحاظ این ابعاد این حرف ها رو مطرح کردم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)