دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: دخترزشت کلاس...(داستان واقعی)

  1. #1
    همکار تالار نرم افزار
    رشته تحصیلی
    کامپیوتر(نرم افزار)
    نوشته ها
    1,003
    ارسال تشکر
    2,633
    دریافت تشکر: 7,045
    قدرت امتیاز دهی
    29981
    Array
    "golbarg"'s: جدید56

    پیش فرض دخترزشت کلاس...(داستان واقعی)

    دختر زشت کلاس

    دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت. دندان هایی نامتناسب با گونه هایش،موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره. روز اولی که به مدرسه جدیدی آمد، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند! نقطه مقابل او دختر زیباروی و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت. او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید:

    میدونی زشت ترین دختر این کلاسی ؟

    یکدفعه کلاس از خنده ترکید …





    بعضی ها هم اغراق آمیزتر می خندیدند. اما تازه وارد با نگاهی مملو ازمهربانی و عشق در جوابش جمله ای گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ویژه ای در میان همه و از جمله من پیدا کند.

    او گفت: اما بر عکس من، تو بسیار زیبا و جذاب هستی.





    او با همین یک جمله نشان داد که قابل اطمینان ترین فردی است که میتوان به او اعتماد کرد و لذا کار به جایی رسید که برای اردوی آخر هفته همه می خواستند
    با او هم گروه باشند. او برای هر کسی نام مناسبی انتخاب کرده بود. به یکی می گفت چشم عسلی و به یکی ابرو کمانی و … به یکی از دبیران، لقب خوش اخلاق ترین معلم دنیا و به مستخدم مدرسه هم محبوب ترین یاور دانش آموزان را داده بود.

    آری ویژگی برجسته او در تعریف و تمجید هایش از دیگران بود که واقعاً به حرف هایش ایمان داشت و دقیقاً به جنبه های مثبت فرد اشاره می کرد. مثلاً به من می گفت بزرگترین نویسنده دنیا و به خواهرم می گفت بهترین آشپز دنیا!





    سالها بعد وقتی او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود بهدیدنش رفتم و بدون توجه به صورت ظاهری اش احساس کردم شدیداً به او علاقه مندم. پنج سال پیش وقتی برای خواستگاری اش رفتم، دلیل علاقه ام را جذابیت سحر آمیزش می دانستم و او با همان سادگی و وقار همیشگی اش گفت:

    برای دیدن جذابیت یک چیز، باید قبل از آن جذاب بود!





    در حال حاضر من از او یک دختر سه ساله دارم. دخترم بسیار زیباست و همهاز زیبایی صورتش در حیرتند.

    روزی مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زیبایی دخترمان در چیست ؟

    و همسرم اینگونه جواب داد:

    من زیبایی چهره دخترم را مدیون خانواده پدری او هستم
    ...





    شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفتند

    عشق بورز به آنهایی که دلت را شکستند

    دعا کن برای آنهایی که نفرینت کردند

    و بخند که خدا هنوز آن بالا با تـوست
    ویرایش توسط "golbarg" : 31st March 2014 در ساعت 06:01 PM
    چرا جوجه ها جیک جیک میکنند؟؟؟

  2. 7 کاربر از پست مفید "golbarg" سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 11th May 2013, 05:08 PM
  2. تصویر رایج در دستشویی دبیرستانهای دخترانه !(کاملا واقعی)
    توسط "golbarg" در انجمن سرگرمي(طنز، بازي فكري، ...)
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 3rd May 2013, 12:38 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 22nd January 2013, 11:22 PM
  4. داستان قبض تلفن(داستان واقعی است)
    توسط بلدرچین در انجمن کارگاه داستان نویسی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 3rd February 2012, 12:00 AM
  5. جمال و خصال آخرین فرستاده(شوخ طبعی)
    توسط مسلم لله در انجمن زندگی نامه ی شخصیت های مذهبی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 7th January 2011, 06:59 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •