اخی بعد عمری اومدم نخبه ها
یادش بخیر اخرین بار بعد باشگاه از کافی نت اومدم . ذوق داشتم خوشتیپ کنم برا مراسما
رو فرم شدم و قشنگترین لباسا پوشیدم . خیلی خیلی خوشگل شدم و متفاوت .
ولی بعد یه مدت حس پوچی کردم . دیگه فوق خوشتیپ بودن و لباسا شیک دلمو زد . یه کمد پر از مانتوها و لباسای مجلسی دارم
انواع مدل موها و ارایشا امتهان کردم و واقعا قشنگ بودن
ولی بعد یه مدت دلمو زد
انگار دنبال یه چیز دیگه باشم
قید باشگاهو و مدل لباسو و... زدم
دوباره چسبیدم به درس و مشق
از شانس کجم مامان مریض شد و منم تک دختر شدم پرستار مامان . دکترو اتاق عملو .............
تو بیمارستون از یه پسر رزیدنت خوشم اومد . از خودش نه . از شغلش . الن اصلا قیافش یادم نیس و عاشق شغل و موقعیتش بودم
شاید خدا بخاطر محبتام به مامان انگیزه رشته پزشکی تو دلم قرار داد
الن بکوب دارم برا پزشکی میخونم
ههههههههه
خاطره 4 ماهو تو یه پست نوشتم
خداحافظ نمیدونم تا کی ...
علاقه مندی ها (Bookmarks)