سهراب در شاهنامه فرزند رستم و از بطن تهمینه دختر شاه سمنگان است.وی در سمنگان که بخشی از توران محسوب می شود به دنیا می آید.رستم پس از به دنیا آمدن سهراب مهرهای بر بازوی وی می بندد تا شناسه ای باشد برای فرزندش و توران را ترک می کند.سهراب پس از شناختن اصلیت خود و دریافتن این که فرزند رستم است تصمیم می گیرد که ابتدا ایران و سپس توران را فتح کرده و پدر خود را بر تخت شاهی هر دو کشور بنشاند.افراسیاب پادشاه توران پس از دریافتن تصمیم سهراب از فرصت استفاده کرده و سپاهی را به همراه او به سوی ایران روانه می کند.کیکاووس شاه ایران پس از باخبر شدن از لشکرکشی تورانیان رستم را برای مقابله با آنان می فرستد.
در ادامه همه چیز دست به دست هم میدهد تا اینکه پدر و پسر رودرروی یکدیگر قرار بگیرند.سهراب با دیدن رستم مهرش را در دل میگیرد و از او می خواهد که خود را معرفی کند و بگوید که رستم است یا خیر اما رستم هر بار انکار می کند و خود را معرفی نمی کند و در آخر پس از سه روز مبارزه سهراب به دست پدر خود رستم کشته می شود.رستم پس از فرو کردن خنجر در قلب سهراب خفتانش را می گشاید ومهره را بر بازوی فرزند می بینید وهمان دم آه فغان میکند که چرا خنجر بر سینه پسر فرو کرده است.در حال پیکی بسوی کیکاووس می فرستد تا برایش نوشدارو را ارسال کند.کیکاووس که از زنده ماندن سهراب بیم دارد آن قدر در فرستادن نوشدارو سستی میکند تا سهراب جان می دهد.
علاقه مندی ها (Bookmarks)