امروز معنای کامل بی پولیه دانشجوی رو فهمیدم وقتی که با با دوستم تو خیابون نه پول تاکسی داشتیم ونه کارت اتوبوسمون شارژ داشت
اوفففففففففففففففففففففف ساعت 9بود ماهنو تو خیابون بودیم البته بماندکه ما خانما باید تا قبل از ساعت 5/8 دانشگاه باشیم
قبل اینکه بفهمییم واقعا بی پولیم داشتیم راننده تاکسی که میگفت دربست دس مینداختیم با خودمون میگفتیم این پیش خودش چی فک کرده به ما میگه دربست .راننده :خانما دربست؟؟ ما دوتا:هههههههههه
وقتی رفتیم عابرو دیدیم که.......خلاصه آخرش مجبور شدیم با همون تاکسیه تا دانشگاه بریم که یکی از رفقا پول تاکسی رو حساب کنه
حال رسیدم سر در دانشگاه من خودمو زدم به مریضی با راننده هم هماهنگ کردیم حراست دم درب: خانما کجا بودن؟؟!!!دوستم:وای آقا دوستم خیلی حالش بده بیمارستان بودیم راننده هم تاکید میکرد من که از خنده مرده بودم حراست با حالت تاسف : بفرمایین داخل حالا باید خان دوم رو رد میکردیم حراست خوابگاه:به دوستم زنگیدیم که برامون پول بیاره اینجا دیگه نمیتونستیم ترفند سر در دانشگاه رو اجرا کنیم چون پاکت های خردیمون رو میدیدن (همون خریدا کار دستمون داد)من مث ادمای که کلا یک پا ندارن ملینگیدم از بس آخ ووای کردم اصا حراست بیچاره نپرسید که شما کجا بودین البته خودم داشتم واسه اون دوستم که پول اوده بود بلند بلند میگفتم که نمیدونی تو راه پام کامل پیچ خورد اونم زود گرفت قضیه چیه گفت :وای چرا بیمارستان نرفتین خلاصه وقتی این دو خان و رد کردیم کلی خندیمخدایشقدر طبیعی بازی کردیم
علاقه مندی ها (Bookmarks)