برتر از پرواز

دریچه ی باز قفس بر تازگی باغ ها سرانگیز است .

اما ، بال از جنبش رسته است .

وسوسه ی چمن ها بیهوده است .

میان پرنده و پرواز ، فراموشی بال و پر است .

در چشم پرنده قطره ی بینایی است :

ساقه به بالا می رود . میوه فرو می افتد . دگرگونی غمناک است .

نور ، آلودگی است . نوسان ، آلودگی است . رفتن ، آلودگی .

پرنده در خواب بال و پرش تنها مانده است .

چشمانش پرتو میوه ها را می راند .

سرودش بر زیر و بم شاخه ها پیشی گرفته است .

سرشاری اش قفس را می لرزاند .

نسیم ، هوا را می شکند : دریچه ی قفس بی تاب است