دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: تفاوت منجی شیعه با دیگر ادیان و مکاتب

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #2
    همکار بخش مذهبی
    نوشته ها
    4,395
    ارسال تشکر
    7,424
    دریافت تشکر: 12,850
    قدرت امتیاز دهی
    7194
    Array

    پیش فرض پاسخ : تفاوت منجی شیعه با دیگر ادیان و مکاتب

    چه دلایل قرآنی بر ضرورت وجود امام عصر علیه السلام را وجود دارد؟

    در قرآن آیات زیادی داریم که حکایت از استمرار راه ولایت و امامت دارد، در قرآن اصطلاحاتی چون «ولی» و «امام» زیاد آمده است.

    سوره قدر

    در سوره مبارکه قدر آیه "تنزل الملائکة والروح فیها باذن ربهم من کل امر سلام هی حتی مطلع الفجر" امام صادق(ع) فرمودند؛ با مخالفان ما با سوره قدر محاجه و استدلال كنيد؛ وقتی قرآن می‌فرمايد در آن شب فرشتگان و روح كه اعظم فرشته‌هاست، فرود می‌آيند، از اين مخالفين بپرسيد كه آن‌ها نزد چه كسی و برای چه فرود می‌آيند. یک میزبان عالی می‌خواهد در طول تاریخ ملائکه بر اشخاص الهی یعنی انبیاء و اوصیاء نازل شده اند، همچنین قرآن می‌فرماید؛ ملائکه در شبهای قدر همیشه نازل می‌شوند در طول تاریخ انبیاء و اولیاء معصوم بوده اند، پس باید یک ولی و انسان معصومی باشد که فرشتگان بر او نازل شوند ؛ بعضی می‌گویند از این آیه بر نمی آید که "منزل الیه"یعنی کسی که قرآن به او نازل می شود، یک انسان کامل و معصوم باشد، ممکن است به خانه کعبه نازل یا مکان مقدس دیگری نازل شوند ادامه آیه جواب ایشان را می‌دهد "فیها باذن ربهم من کل امر" سنگ و چوب و خانه که نمی تواند حامل "کل امر" باشد، بلکه باید یک انسان جامعی باشد که دریافت کننده "کل امر" باشد که همان انسان کامل است.

    آیه انذار


    «وَ يَقُولُ الَّذينَ كَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّه‏ إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ »

    ای پیامبر تو منذری و هر قوم و گروهی هادی دارند و این" لکل قوم هاد" نیاز به وجودهادی را در طول تاریخ می‌رساند و از نظر قرآن هادی مطلق جز امام و ولی معصوم نمی تواند باشد این هادی از نظر قرآن انسان کامل است.

    آیه 119 سوره توبه

    «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ‏ الصَّادِقين‏» ای کسانی که ایمان آورده اید، همیشه با صادقان باشید، صادق معنایش راستگو نیست، چون صادق الکلام باید می‌گفت، الصادقین یعنی صادق مطلق، گفتارش، پندارش، سیره اش همه چیزش صادق باشد و معصوم باشد قرآن دستور فعلی می‌دهد، می‌گوید مردم با صادقین باشید، دستور فعلی؛ موضوع فعلی می‌خواهد، الان قرآن خطاباتش مربوط به ما هم می‌شود به ما وظیفه داد که برو با صادق مطلق باش و باید صادق مطلقی باشد که این تکلیف امکان امتثال داشته باشد .

    آیه 59 سوره نساء


    « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ » ‏

    باید متوجه این مطلب بود که آیه شریفه کلام خداست نه کلام بشر عادی و روی حرف حرف آن حساسیت وجود دارد.

    اولی الامر کیست؟

    عده ای می‌گویند کسانی هستند که خداوند او را معین کند، عده ای می‌گویند، کسانی هستند که خلیفه او را معین کند، برخی می‌گویند، کسانی هستند که حل و عقد او را معین می کند، و عده ای قائلند کسی که شورا او را انتخاب کند، عده ای می‌گویند، کسی است که مردم او را انتخاب کنند، بعضی ها معتقدند کسی است که با قهر و غلبه روی کار بیاید،و... گاهی می‌گویند اولو الامر، امیران لشگرند، اما مکتب امامیه می‌فرماید: این اولی الامر فقط و فقط کسی است که خدا و پیامبر او را معرفی کند، چون اولی الامر باید معصوم باشد و عصمت یک امر خفی است که عقل انسان نمی تواند تشخیص بدهد، پس اولی الامر را باید خدا معرفی کند.

    این آیه کدام دیدگاه را تعیین می‌کند و چطور این آیه به وجود فعلی ولی خدا دلالت می‌کند؟


    این استدلال را در سه مرحله بیان می‌کنیم. مرحله اول: اینکه عطف اولی الامر به رسول و خدا مساوی با این است که هر کسی ظالم و فاجر و فاسق باشد از این سه خارج است، چرا که خداوند خدای حکیم است وقتی خدای حکیم کسی را نزد پیامبر و خودش می‌نشاند، نباید ظالم و جائر باشد، با استدلال آسان اشخاصی مانند مأمون ، متوکل، یزید، معاویه که فاسق و فاجر بودند خارج می‌شوند وگرنه لازم بود خداوند کار لغوی انجام داده باشد ؛چطور می‌شود خداوند بگوید : از من و از پیامبر حکیم من و از مأمون و هارون الرشید و از کسانی که برادرانشان را به خاطر خلافت کشتند از یزید قمار باز و ...اطاعت کنید! این ساحت قدسی خداوند را زیر سؤال می‌برد.

    مرحله دوم اطلاق اطیعوا الله است، خداوند می‌فرماید، اطیعوا الله تا کجا اطیعوا الله و در کدام امور؟ می‌فرماید، همه جا و در همه امور اطیعوا الله، و اطیعوا الرسول و پیامبر هر چه گفت، اطاعت کن باید پیامبر معصوم باشد و بعد خدا می‌گوید، هر چه اولی الامر گفت، اطاعت کن لازم است که اولی الامر هم مانند پیامبر معصوم باشد وگر نه لازم می‌آید که خداوند ما را به جهل و گمراهی بیندازد و خدا این کار را نمی کند، اگر منظور خداوند این بود که اولی الامر انسان خطاکار و گنهکاری باشد، پس اگر من شراب خوردم و برادرم را کشتم، باید مطیع من باشند، چون خدا گفته افراد معمولی از اولی الامر اطاعت کنید و خدا هیچ وقت چنین دستوری نمی دهد.

    با این اطلاق اطیعوا که مقدمه دوم است، اولوا الامر باید معصوم باشد و در میان اصحاب پیامبر جز علی بن ابیطالب کسی ادعای عصمت نکرده و هچ یک از مسلمانان جز علی و اولاد او، بعداز پیامبر ادعای عصمت نکرده اند

    این بحث چه ارتباطی به بحث امام زمان دارد؟


    خطابات قرآن فقط مخصوص زمان پیامبر نیست، چون اسلام دین خاتم است، تا آخرین انسان روی زمین را شامل می شود، پس همین امروز برای من و شما و انسانهای آینده خداوند یک امر کرده که « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم‏ » اولی الامری که معصوم باشد و چون خداوند کار عبث و بیهوده انجام نمی دهد، امرش مکلف فیه فعلی می‌خواهد، باید یک چنین امری موجود باشد.

    فخر رازی در مفاتیح الغیب می‌گوید؛ این آیه تصریح می‌کند، باید مصداق اولی الامر در روی زمین باشد و باید معصوم هم باشد منتها یک نکته اضافه می‌کند، می‌گوید چون چنین اولی الامر معصومی را خدا معرفی نکرده و من هم پیدا نکردم، معلوم می‌شود که منظور اجماع علمای امت است که در جواب او علما پاسخهای خوبی داده اند، استدلال فخر رازی بسیار قوی است و پاسخی که داده خیلی سست است فخر رازی کسی است که فلسفه و منطق دارد، فقه و کلام دارد، ریاضیات دارد، او متوجه است که چه کاری دارد انجام می‌دهد، این توضیح را آورده که بالاخره چیزی آورده باشد، بعد علما خطاب به فخر رازی می‌فرمایند، چطور است که پیامبر امام را معرفی نکرده؟ شما ذیل تفسیر بسم الله، راجع به امام علی چه می‌گویید؟ ذیل آیه مباهله و آیه انما ولیکم الله چه می‌گویید؟ خود او در جاهای مختلف فراوان مقام علمی علی بن ابیطالب و اهل بیت(ع) را ستوده و اینها را جزو افراد استثنایی می‌داند، پس اینها معرفی شده وانگهی، شما می‌گویید اجماع علما، علما روی چه فردی اجماع کردند؟ در طول تاریخ علما جایی اجماعی نداشته اند، بعد گفته اند، اصلا عصمت یک صفت حقیقی و واقعی است، اجماع امر اعتباری است نمی شود صفت واقعی باشد و موصوف اعتباری جوابهای دیگری هم هست که جای بحث آن نیست.
    اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر


  2. کاربرانی که از پست مفید طلیعه طلا سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 3rd September 2013, 07:32 PM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 19th December 2012, 10:59 AM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 29th August 2012, 12:21 PM
  4. علت تفاوت وضوی شیعه و سنی
    توسط kamanabroo در انجمن مقالات مذهبی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 13th May 2010, 11:09 AM
  5. خبر: شیعه‌کشی در یمن با مشارکت عربستان و سکوت داخلی‌ها
    توسط m.g.s.t.r در انجمن اخبار سیاسی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 24th August 2009, 11:44 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •