بغض ِ فروخورده ام ، چگونه نگریم ؟

غنچۀ پژمرده ام ، چگونه نگریم ؟


رودم و با گریه دور می شوم از خویش
از همه آزرده ام ، چگونه نگریم ؟


مرد مگر گریه می کند ؟ چه بگویم
طفل ِ زمین خورده ام ، چگونه نگریم ؟

تنگ پر از اشک و چشم های تماشا
ماهی دلمرده ام ، چگونه نگریم !

پرسشم از راز ِ بی وفایی او بود
حال که پی برده ام ، چگونه نگریم ؟

فاضل نظری