تفکرات روزانه

["VICTOR"]

و تفکر دیشب من :

تخیلات دیشب منو ګرفته بود سخت در آغوش

اصن یه وضعی

واسه موضوع یه فیلم سینمایی تخیلی خارجی خوبه

یه نفر از طریق دنیای مجازی با ګذشته ی خودش ارتباط داشته باشه و ګذشتش بی خبر باشه و طی یک ماجرای یه هویی متوجه بشه و دیګه اون موقع هست که آیندش به ګذشتش سر نمیزنه جزئیات رو نمیګم


اصلاً شاید بعدها تونستیم با ګذشته یا آیندمون این طوری هم ارتباط داشته باشیم ، از کجا معلوم ؟

هیچ چیز غیر ممکن نیست !

["VICTOR"]

بامداد داشتم برا خودم موسیقی سنتی ګوش میدادم ، واقعاً جالبه ، دستګاه های موسیقی ایرانی خیلی کامل و جامعه ، اولین بار بود که لمسش کردم ، اول خیلی آروم مقدمه برای تفکر فرد داره و همین طور پیش میره ، بعضی ګوشه هاش باعث میشه آدم به خودش و ګذشتش فکر کنه ، بعد مراحلی داره و به رنګ و ... که میرسه امیدبخشه ، خوشم اومد ... واقعاً ردیف های کاملی داریم ...

یاد سمفونی های بتهوون و یانی افتادم ، سه سال پیش استادم راجع به فلسفه ی یکی از سمفونی های بتهوون که تقابل اراده و یه چیزی ( تصمیم به نظرم بود) صحبت می کردن ، فوق العاده بود ، پراکنده تو ذهنم هست وګرنه می نوشتم ، تو نت هم هیچی نداشت تا جایی که من ګشتم ، ولی محشر بود ...

["VICTOR"]

ګــــــــالیور ، درسال ، لیلیپوت ، عجب برنامه ی قشنګی
کلاً برنامه های قدیمی خوب بودن و حتی موضوعاتشون اما امروزه کمتر به چشم می خوره ...
بګذریم ...
چیزی که من از تماشاش یاد ګرفتم ، چرا ګاهی برای قدردانی از یه شخص خودمون رو عذاب میدیم؟ جداً خیلی بی مورده! آدم با همه خوش برخورد باشه ، وقتی هم براش کاری کردن حتی خیلی مهم!!! یه تشکر دوستانه و یه خداحافظی ساده و دوست داشتنی ، خاطره ی خوبی هم خواهد ماند برای هر دو طرف ...
دوم آدم به خودش تکیه کنه و همیشه مطابق عقاید خودش عمل کنه هر چند محیط این رو نپذیره ، همیشه راه درست رو بری ، مسیر خودش برات باز میشه ...

["VICTOR"]

نتیجه ی یکی دو ماه اخیر من: غمگین بنمایی، مردم ممکنه غمگین بشن، شاد بنمایی، بازم احتمال ناراحتی بالاست... از این رو همیشه باید عادی بود نه غمگین که خب خوب نیست نه شاد که بازم زیاد خوب نیست...
جدی و عادی
تو لاک خودت باش...

[solinaz]

فقط به فکر بورسیه ام..
اصلا نمیتونم فکرشو بکنم من تا چند سال دیگه ایران بمونم...
از دیروز تاحالا دارم هرچی منبع اطلاعاتی در مورد مهاجرت و ویزای دانشجویی و ...بود زیرو رو میکنمبالاخره به دردم میخوره!