دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 115

موضوع: خواستگار دارم ولی پرده بکارتم را از دست داده ام ...

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #27
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    منابع طبيعی و محيــط زيست
    نوشته ها
    578
    ارسال تشکر
    4,403
    دریافت تشکر: 3,142
    قدرت امتیاز دهی
    1180
    Array
    A M S E T I S's: جدید63

    پیش فرض پاسخ : خواستگار دارم ولی پرده بکارتم را از دست داده ام ...

    چطور به خودتون اجازه میدید اینقدر راحت درباره انسان ها قضاوت کنید؟
    هیچ کسی از هیچ اشتباه و بلایی در امان نیست
    شما جای هیچ کسی نیستید
    بهتره هرکسی حواسش شش دانگ به اعمال خودش باشه
    خدا اگه بخواد بنده ای رو از عرش به فرش میاره و برعکس
    بخونید و قضاوت نکنید:

    روزی حضرت موسی (ع)رو به بارگاه ملکوتی خداوند کرد و از درگاهش درخواست نمود:بار الها، می خواهم بدترین بنده ات را ببینم.

    ندا آمد: صبح زود به در ورودی شهر برو. اولین کسی که از شهر خارج شد، او بدترین بنده ی من است.

    حضرت موسی صبح روز بعد به در ورودی شهر رفت. پدری با فرزندش، اولین کسانی بودند که از شهر خارج شدند.

    پس از بازگشت، رو به درگا خداوند کرد و ضمن تقدیم سپاس از اجابت خواسته اش، عرضه داشت: بار الها ، حل می خواهم بهترین بنده ات را ببینم.

    ندا آمد: آخر شب به در ورودی شهر برو. آخرین نفری که وارد شهر شود، او بهترین بنده ی من است.

    هنگامی که شب شد، حضرت موسی به در ورودی شهر رفت...

    دید آخرین نفری که از در شهر وارد شد، همان پدر و فرزندش است! رو به درگاه خداوند، با تعجب و درماندگی عرضه داشت: خداوندا!چگونه ممکن است که بد ترین و بهترین بنده ات یک نفر باشد!؟

    ندا آمد:

    ای موسی، این بنده که صبح هنگام میخواست با فرزندش از در خارج شود، بدترین بنده ی من بود. اما... هنگامی که نگاه فرزندش به کوه های عظیم افتاد، از پدرش پرسید:بابا! بزرگ تر از این کوه ها چیست؟

    پدر گفت:زمین.

    فرزند پرسید: بزرگ تر از زمین چیست؟

    پدر پاسخ داد: آسمان ها.

    فرزند پرسید: بزرگ تر از آسمان ها چیست؟

    پدر در حالی که به فرزندش نگاه می کرد، اشک از دیدگانش جاری شد و گفت:فرزندم. گناهان پدرت از آسمان ها نیز بزرگ تر است.

    فرزند پرسید: پدر بزرگتر از گناهان تو چیست؟

    پدر که دیگر طاقتش تمام شده بود، به ناگاه بغضش ترکید و گفت:عزیزم ، مهربانی و بخشندگی خدای بزرگ از تمام هرچه هست، بزرگتر و عظیم تر است.
    آهنگ تــــــند زندگی، برای رقــــصیدن است نه دویدن!





  2. 6 کاربر از پست مفید A M S E T I S سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 3rd November 2013, 11:36 PM
  2. پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: 31st March 2013, 05:54 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 4th August 2010, 02:22 AM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 2nd March 2010, 10:10 PM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 14th September 2008, 12:38 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •