دلایل خاص قرآن راجع به رجعت
دلیل دوم: دلایل خاص قرآن راجع به رجعت
یکی از راهای اثبات رجعت، قرآن است، در قرآن که شریفترین کتاب مسلمانان است چند مرتبه مسئلهی رجعت را در ضمن داستانهای زیبایی از انبیاء (علیهم السلام) بیان نموده است که ما نیز تعدادی از آنها را به طور مختصر در اینجا بیان مینمائیم.
داستان اول: قوم حضرت موسی (علیهالسلام)
این داستان اجمالاً به زنده شدن مردگان در دنیا اشاره دارد و میخواهد بیان کند که ممکن است انسان مرده در همین دنیا زنده شود و این داستان جواب شبهه کسانی است که در حالی که به قرآن معتقدند ولی رجعت و زنده شدن مردگان را در این دنیا انکار مینمایند.
در زمان حضرت موسی (علیهالسلام) در قوم بنیاسرائیل قتلی صورت گرفت ولی قاتل شناخته نشد قوم بنیاسرائیل خواست قتل را به گردان قوم دیگر بیندازد تا بتواند از آن قوم انتقام بگیرد. خبر به گوش حضرت موسی (علیهالسلام) رسید حضرت دستور دادند اولیاء دم گاوی را بکشند و قسمتی از دم گاو را به آن مقتول بزنند تا مقتول زنده شود و حقیقت را بازگو کند.
ابتداء بنیاسرائیل تعجب کرده و دستور حضرت موسی (علیهالسلام) را مسخره کردند و با بی اعتنایی دستور را عملی ساختند، هنگامی که دُم گاو را به آن مقتول زدند، مقتول بلافاصله به اذن الهی زنده شد و قاتل را معرفی کرد و بعد از آن خداوند به او زندگی دوباره بخشید.
آنچه را از این داستان نتیجه میگیریم همین است که خداوند قادر و توانا قدرت انجام هر کاری را دارد و شاید در قرآن از این گونه داستانها را آورده است تا امروز منکرین رجعت حضرت مهدی (عجل الله تعالیفرجه الشّریف) نتوانند استدلال کنند و امر به این مهمی را انکار نمایند.
خداوند در قرآن در این داستان میفرماید: « فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها کَذلِکَ یُحْیِ اللَّهُ الْمَوْتی وَ یُرِیکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ »(19) (اینگونه خداوند مردگان را زنده میکند و نشانهای خود را به شما مینمایاند، شاید عقل خود را به کار گیرید)
داستان دوم: عزیر پیامبر
یکی دیگر از پیامبران قوم بنیاسرائیل « عزیر» است که قرآن کریم داستان او را به عنوان یکی دیگر از زنده شدگان در این دنیا بیان مینماید داستان عزیر را قرآن اینگونه بیان میکند:
« أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلی قَرْیَةٍ وَ هِیَ خاوِیَةٌ عَلی عُرُوشِها قالَ أَنَّی یُحْیِی هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ موتها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ کَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِلی طَعامِکَ وَ شَرابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلی حِمارِکَ وَ لِنَجْعَلَکَ آیَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَی الْعِظامِ کَیْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَکْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیر»(20)
یا همانند کسی« عزیر پیامبر» که از کنار یک آبادی (ویران شده) عبور کرد، در حالی که دیوارهای آن، به روی سقفها فرو ریخته بود، (و اجساد و استخوانهای اهل آن، در هر سو پراکنده بود، او با خود) گفت:" چگونه خدا اینها را پس از مرگ، زنده میکند؟!" (در این هنگام،) خدا او را یکصد سال میراند، سپس زنده کرد، و به او گفت:" چه قدر درنگ کردی؟" گفت:" یک روز، یا بخشی از یک روز." فرمود:" نه، بلکه یکصد سال درنگ کردی! نگاه کن به غذا و نوشیدنی خود (که همراه داشتی، با گذشت سالها) هیچ گونه تغییر نیافته است! (خدایی که یک چنین مواد فاسد شدنی را در طول این مدت، حفظ کرده، بر همه چیز قادر است!) ولی به الاغ خود نگاه کن (که چگونه از هم متلاشی شده! این زنده شدن تو پس از مرگ، هم برای اطمینان خاطر توست، و هم) برای اینکه تو را نشانهای برای مردم (در مورد معاد) قرار دهیم. (اکنون) به استخوانها (ی مرکب سواری خود) نگاه کن که چگونه آنها را برداشته، به هم پیوند میدهیم، و گوشت بر آن میپوشانیم!" هنگامی که (این حقایق) بر او آشکار شد، گفت:" میدانم خدا بر هر کاری توانا است."این آیه نیز، همچون آیه قبل، حجتی روشن و برهانی آشکار و قاطع بر وقوع رجعت در دنیا دلالت میکند.
داستان سوم: اصحاب کهف
یکیدیگر از داستانهای قرآن که دلالت میکند بر زنده شدن مردگان در دنیا داستان اصحاب کهف است که اینها گروهی از مردم مؤمن و خداترس بودند که در غاری به خواب رفتند و حدود سیصد سال بعد بیدار شدند و قرآن اینگونه میگوید:
وَ کَذلِکَ أَعْثَرْنا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَةَ لا رَیْبَ فِیها إِذْ یَتَنازَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقالُوا ابْنُوا عَلَیْهِمْ بُنْیاناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلی أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِداً سَیَقُولُونَ ثَلاثَةٌ رابِعُهُمْ کَلْبُهُمْ وَ یَقُولُونَ خَمْسَةٌ سادِسُهُمْ کَلْبُهُمْ رَجْماً بِالْغَیْبِ وَ یَقُولُونَ سَبْعَةٌ وَ ثامِنُهُمْ کَلْبُهُمْ قُلْ رَبِّی أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِمْ ما یَعْلَمُهُمْ إِلاَّ قَلِیلٌ فَلا تُمارِ فِیهِمْ إِلاَّ مِراءً ظاهِراً وَ لا تَسْتَفْتِ فِیهِمْ مِنْهُمْ أَحَدا(21)
این چنین مردم را متوجه آنها کردیم تا بدانند وعده خداوند حق است و در پایان جهان و قیام قیامت شکی نیست، در آن هنگام که میان خود در این باره نزاع میکردند: گروهی میگفتند بنائی بر آن بسازید (تا برای همیشه از نظر پنهان شوند و از آنها سخن نگوئید که) پروردگارشان از وضع آنها آگاه تر است (ولی آنها که از رازشان آگاهی یافتند و آن را دلیلی بر رستاخیز دیدند) گفتند: ما مسجدی در کنار (مدفن) آنها میسازیم (تا خاطره آنها فراموش نشود).گروهی خواهند گفت آنها سه نفر بودند که چهارمینشان سگ آنها بود، و گروهی میگویند پنج نفر بودند که ششمین آنها سگشان بود- همه اینها سخنانی بدون دلیل است- و گروهی میگویند آنها هفت نفر بودند و هشتمینشان سگ آنها بود، بگو پروردگار من از تعداد آنها آگاهتر است، جز گروه کمی تعداد آنها را نمیدانند، بنابراین در باره آنها جز با دلیل سخن مگوی و از هیچ کس پیرامون آنها سؤال منما.
داستان چهارم: احیاء مردگان توسط حضرت عیسی (علیهالسلام).
یکیدیگر از داستانهایی که در قرآن آمده است و به ما کمک میکند تا بتوانیم وجود رجعت را اثبات کنیم داستان زنده شدن مردگان به دست حضرت عیسی (علیهالسلام) به اذن خداوند متعال است.
« وَ رَسُولاً إِلی بَنِی إِسْرائِیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِآیَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْیِ الْمَوْتی بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُکُمْ به ما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ »(22)
و عیسی را رسول و فرستاده به سوی بنی اسرائیل (قرار داده، که به آنها میگوید:) من نشانهای از طرف پروردگار شما، برایتان آوردهام، من از گل، چیزی به شکل پرنده میسازم، سپس در آن میدمم و به فرمان خدا، پرندهای میگردد. و به اذن خدا، کور مادر زاد و مبتلایان به برص [پیسی] را بهبودی میبخشم، و مردگان را به اذن خدا زنده میکنم، و از آنچه میخورید، و در خانههای خود ذخیره میکنید، به شما خبر میدهم، مسلما در اینها، نشانهای برای شماست، اگر ایمان داشته باشید!
این داستان و داستانهای قبل از این که در قرآن کریم آمده است همه بیانگر امکان رجوع مردگان به دنیا را میرساند، این داستانها با بیان بسیار شیرین و آشکار قرآن وقوع رجعت را برای تمام افراد به تصویر میکشد.
وجه تعلیل
علت اینکه سعی کردیم تا از قرآن کریم برای منکرین رجعت دلیل و استدلال بیاوریم این است که تنها منبع مشترک بین شیعه و سنی که هر دو به آن معتقد هستیم و میگوئیم این کتاب، هیچ گونه تحریفی نشده است همان قرآن است، برای همین اولین استدلال ما نیز از آیات قرآن شروع شده است.
ادامه دارد ...
علاقه مندی ها (Bookmarks)