من قبلا یک داستان خوندم که مال زمان خلافت امام علی بود
متن دقیقش یادم نیست اما ماجرا اینطور بوده:
موقعی که امام علی (ع)خلیفه میشن یکی از زنان اشراف مرتکب دزدی میشه امام دستور قطع انگشتان اون زن رو صادر میکنن همه اعتراض میکنن که نباید این کارو بکنیم این زن از اشرافه
امام میگن:در حکومت من همه برابر هستن در زمان خلفای قبلی این اصل رعایت نمیشده و مجازات های اسلامی فقط برای اقشار ضعیف تر اجرا میشده برای همین اینقدر اختلاف و درگیری در جامعه اسلامی زیاد شده (باز هم تاکید میکنم متن دقیق یادم نیست کسی از دوستان داستان رو دقیق میدونه مرقوم کنه)
الان شده حکایت روزگار ما
ما خودمون و جامعمون رو اسلامی میگیریم اما از اسلام واقعی خییییییییییییییلی دوریم






پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)