2-راهبردهاى قومى و ميهنى
الف) نفى نژادپرستى و قوميتگرايى
يکى ديگر از راهحلهايى که پيامبر مکرم اسلام صلى الله عليه و آله در مسير بنيانگذارى وحدت امت اسلامى به کار مىگرفت، نفى نژادپرستى، قوميتگرايى و تبعيضهاى ناروا و ناپسند بود.
شکستن ارزش هاى جاهلى:
مبارزه پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله با بردهدارى آن زمان که همراه افزايش تدريجى قدرت سياسى و اجتماعى حضرت با قاطعيت روزافزونى نيز توام بود، بهترين شاهد است. اين جنبش، بخشى از حرکتهاى عدالتخواهى پيامبر صلى الله عليه و آله در برابر ظلم آشکار آن دوره به شمار مىآيد چرا که حضرت به دنبال تاسيس جامعه فلاحپسند دينى و پايهگذارى حزب رستگاران است که: «الا ان حزب الله هم المفلحون» (مجادله /22) و نيک، از قرآن آموخته که فلاح و سعادت با ظلم و شقاوت قابل جمع نيست: «... انه لايفلح الظالمون». (انعام /35)
يکى از تلاشهاى پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله در دوره ابتدايى حضور ده ساله مکه مکرمه، گسستن مبانى نظام ارزشى حاکم بر جامعه جاهلى آن زمان بود. در بافت پيوندهاى عشيرهاى؛ بردگان و کنيزکان بدون اذن صاحبان خود، حق هيچگونه تصميمگيرى مستقل و يا اظهار مشارکت اجتماعى خاص نداشتند. اجازه بردهها در پذيرش يا عدم پذيرش معتقدات دينى خويش نيز به دست خود آنان نبوده است.
دعوت فرهنگى پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله به توحيد، و نيز دعوت ارزشى حضرت به ايجاد تعلق دينى و حب اجتماعى توحيدى، سبب شد تا زمينه شکستن چنين تبعيضهاى ظالمانهاى فراهم گردد، معيارهاى جاهلى روابط نسبى از بين رفته و در نهايت افراد، بدون وابستگى قومى و قومگرايى به دين جديد بگرايند چرا که: «لاعصبية فى الاسلام».
حاصل توفيق پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله در به کارگيرى اين راه، مسلمان شدن افرادى از عشيرهها و قبايل متعدد مشرکين و تمرد آنان از قوانين نظام قبيلهاى و سپس، پيوستن به صفوف مؤمنان بود. اين روش، علاوه بر تاثيرگذارى «ارزشى و اجتماعى» يعنى ايجاد ياس و وحشت در دل مشرکان و ويران شدن اصول ارزش حاکم، زمينهاى براى زايش نظام اجتماعى جديد پديد آورد.
ارزش مساوات توحيدى:
بعدها پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله در قالب فرمان، ارشاد يا نصيحت، مسلمانها را رهنمون به آزادسازى بردگان مىسازد و خود نيز چنين مىکند و اين فرمان «خداى» بود که ايمان به خود و آخرت و پيامبران را با بخشش مال در جهت آزادى انسانهاى ديگر همسنگ مىداند: «.. ولکن البر من آمن بالله واليوم الآخر والملئکة والکتاب والنبيين و اتى المال على حبه ذوى القربى و ... و فى الرقاب و ...» (بقره /177)
حضرت، افرادى مانند «زيد بن حارثه» را فرمانده سپاه اسلام، «بلال حبشى» را مؤذن ويژه قرار مىدهد و از «سلمان فارسى» ايرانى تجليل مىکند و به او مقام و منزلت والا مىبخشد تا به اين ترتيب هم با تبعيضهاى موجود به مبارزه برخيزد: «من اعتق مؤمنا اعتقه الله العزيز الجبار... «و هم به تدريج ارزش تقوا را ملاک منصبها و منزلتهاى اجتماعى، معرفى نمايد که: «ان اکرمکم عندالله اتقيکم...» (حجرات /13)
پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله آشکارا اعلام مىکرد آن غلام حبشى و اين سيد قريشى (هر دو) در نزد من يکسان هستند و بدينسان آن حضرت را منادى به حق مساوات توحيدى دانستهاند. چه اين که: «کلکم لآدم و آدم من تراب ليس لعربى على عجمى فضل الا بالتقوى». (1)
به هر حال رعايت تساوى و عدالت توسط پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله که دقيقا در برابر ظلم و تبعيضهاى رايج قرار داشت، از مؤثرترين راهکارهاى ايجاد وحدت اسلامى در جامعه آسيبديده آن روزگار بود.
در متون تاريخى و روايى مىخوانيم که حضرت تفاوتى بين برده و غيربرده نمىگذاشت و خود نيز در اجراى احکام، طعم شيرين حق مساوات و عدالت را به ديگران مىچشانيد؛ که حتى در جمع مسلمانان، جايگاه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ناپيدا بود و هر زمانى در مجلس مىنشست افراد ناشناس به سادگى نمىتوانستند حضور رسول الله صلى الله عليه و آله را نزد مردم بيابند. اوج درخشش اين مساواتطلبى حتى در چشمان مبارک رسول رحمت نيز نمايان بود که: «کان رسول الله يقسم لحظاته بين اصحابه، ينظر الى ذا و ينظر الى ذا بالسوية». (2)
البته شکى نيست که همه اين آداب الهى در جلب حمايت توده مردم بسيار مؤثر بوده است. حضرت در يک تمثيل گويا مىفرمايد: «ان الناس من عهد آدم الى يومنا هذا مثل اسنان المشط لا فضل للعربى على العجمى ولا للاحمر على الاسود الا بالتقوى.» (3)
اين سيره با درايتى خاص و تدبيرى موشکافانه در دوران حکومت پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله نيز دنبال مىشود تا همواره نقش خود را به عنوان يکى از ابزارهاى ارزشى وحدتساز ايفا کند. پيامبر صلى الله عليه و آله درصدد است تا همه پايههاى نابرابرىهاى جاهلى را از ميان بردارد و بازگشت به عهد جاهليت و پسند احکام غيرالهى را ناممکن سازد که: «افحکم الجاهلية يبغون...» (مائده/50)
رسول الله صلى الله عليه و آله خود، آغازگر اين حرکت بزرگ اجتماعى - ارزشى است و از هر رخدادى در جهت القا و تثبيت روح مساوات و عدالت انسانى در جامعه نوپاى آن زمان بهره مىبرد. در جايى به زيبايى تمام مىفرمايد: «ان الله يکره من عبده ان يراه مميزا بين اصحابه». (4)
بدينترتيب مىتوان نتيجه گرفت: نفى قوميتگرايى و هر نوع تعصب ناپسند جاهلى، هميشه مدنظر پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله بوده است و هشدارهاى حضرت نيز به کسانى که حسب و نسب را ملاک افتخارات و ارزشها مىدانستند، در تاريخ اسلام ثبت شده است:
«سلمان فارسى در مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله نشسته بود. عدهاى از بزرگان اصحاب نيز حاضر بودند و سخن از اصل و نسب به ميان آمد هر کسى درباره اصل و نسب خود چيزى مىگفت تا اين که از سلمان سؤال کردند... او گفت: انا سلمان بن عبدالله، کنت ضالا فهدانى الله عزوجل بمحمد، کنت عائلا فاغنانى الله بمحمد و کنت مملوکا فاعتقنى الله بمحمد. سپس پيامبر صلى الله عليه و آله وارد شدند و سلمان گزارش جريان را به حضرت رساند. رسول اکرم صلى الله عليه و آله به آن جماعت که همه از قريش بودند فرمود: يا معشر قريش ان حسب الرجل دينه و مروئته خلقه و اصله عقله. (5)
همچنين در روايت ديگرى، افتخار و فخرفروشى بر محور تعصبات قومى را از آتش جهنم مىشمارد: «ليدعن رجال فخرهم باقوام انما هم فحم من فحم جهنم...»(6)
در همين رديف بايد بر زندگى بسيار ساده پيامبر عزيز صلى الله عليه و آله اشاره کرد که به نقل اميرالمؤمنين عليهالسلام حتى اجازه نصب پردهاى با نقش و نگار معمولى را بر در خانه خود نمىدهد. اين امر، بهترين شاهد و عالىترين زمينه براى جذب انسانهاى محروميت کشيده آن زمان و عامل تحقق وحدت دينى بود. به نقل صحابه آن حضرت: «کان رسول الله صلى الله عليه و آله خفيف المؤونة.»
زيباترين تعبير پيرامون نقش ارزشى پيامبران همان است که در نهجالبلاغه مىخوانيم: «مع قناعة تملا القلوب والعيون غنى و خصاصة تملا الابصار و الاسماع اذى.»(7)
علاقه مندی ها (Bookmarks)