دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: مرگی دردناک که از دلش زندگی روئید؛

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #2
    همکار تالار اخبار و کاربر فعال
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    2,339
    ارسال تشکر
    6,263
    دریافت تشکر: 9,972
    قدرت امتیاز دهی
    16032
    Array
    m.g.s.t.r's: بی حوصله

    پیش فرض پاسخ : مرگی دردناک که از دلش زندگی روئید؛

    قاتل ساناز اتهام قتل را گردن نگرفت


    سؤال‌های بی‌جواب

    محاکمه نیما نصیری در حالی ادامه دارد که هنوز برای خانواده ساناز سؤال‌های زیادی بدون جواب باقی مانده است؛ اینکه چرا ساناز از طریق فیسبوک فریب نیما را خورد و تن به ازدواج با او داده بود. به گفته خانواده ساناز، او نیاز به ازدواج با نیما برای سفر به آمریکا نداشت چرا که پیش از آن از سوی دانشگاه میشیگان پذیرش شده بود و می‌توانست با ویزای دانشجویی به این کشور سفر کند.پدر ساناز می‌گوید: نمی‌دانم دخترم چطور عاشق این پسر شد. حتی دانشگاه اوتاوا هم ساناز را پذیرفته بود و هیچ نیازی نداشت برای ادامه تحصیل در خارج از کشور با این پسر ازدواج کند. من مخالفتی با رفتنش نداشتم. بارها گفتم خودت برو. این همه دانشجوی تنها خارج از ایران زندگی می‌کنند، تو هم مثل آنها ولی نمی‌دانم واقعا ساناز چرا با نیما ازدواج کرد.

    کتک‌های سریالی

    ساناز پیش از این هم توسط شوهرش کتک خورده بود؛ درست همان روزی که برای ازدواج با نیما به آنکارا رفته بود. ساناز و نیما که پس از آشنایی در فیس بوک با هم قرار ازدواج گذاشته بودند راهی آنکارا شدند تا عقد کنند چرا که نیما حاضر نشده بود برای ازدواج به ایران بیاید. او متولد کالیفرنیا و بزرگ شده لس‌آنجلس بوده و تا حالا به ایران سفر نکرده بود.

    پس از عقد آنها در ترکیه زمانی که در هتلی در آنکارا بودند، نیما با حمله به ساناز او را کتک زده بود؛ تا جایی که خانواده ساناز به پلیس شکایت کردند اما نیما به پای آنها افتاد و عذرخواهی کرد. با این حال خانواده ساناز اصرار داشتند که دخترشان این ازدواج را به‌هم بزند اما ساناز به اصرارش ادامه داد و نیما را بخشید.

    پدر ساناز که در طول یک سال، هم همسرش و هم دخترش را از دست داده و حال خوبی ندارد، می‌گوید: خانواده نیما گفته بودند که پسرشان از هر لحاظ سالم و قابل اعتماد است. بارها از آنها پرسیدم که آیا او سلامت روحی و اخلاقی دارد؟ و آنها هم تأیید کردند که بله دارد و پسر بسیار آرامی است.

    حالا این پسر آرام سردخترم را به زمین کوبیده و موجب مرگ وی شده است. من از همان فرودگاه که نیما را دیدم از او خوشم نیامد. نه تحصیلات عالیه، نه شغل درست و حسابی، نه حتی ظاهری که باعث شود دخترم به آن دل ببندد. حتی خواهر ساناز و داماد ما بارها گفتند که این پسر به درد تو نمی‌خورد.

    بعد از کتک خوردن ساناز هم مطمئن شدم که از نظراخلاقی این پسر مسئله‌دار است. کاش ساناز همانجا به حرف من گوش می‌کرد و با او ازدواج نمی‌کرد. امیدوارم حداقل دختران دیگر با خواندن داستان ساناز عبرت بگیرند و به راه اشتباه نروند و بدانند پدر و مادرها خیر و صلاح آنها را می‌خواهند. بدانند خارج از ایران حلوا خیرات نمی‌کنند. حتی اگر یک نفر هم از راه اشتباه بازگردد و به جای عشق کورکورانه، با منطق تصمیم بگیرد، فکر می‎کنم مرگ ساناز بیهوده نبوده است. ساناز ارزش زندگی‌کردن را داشت و می‌توانست خیلی مفیدتر از اینها باشد.




  2. 2 کاربر از پست مفید m.g.s.t.r سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •