بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم
سلام
متشکرم از باب ایجاد تاپیک ، البته قبلاً آزاده خانم هم تاپیکی حول این موضوع زدن
من هم نظر شخص خودم رو عنوان می کنم ، ببینید مردم جای خود ، مسئولان جای خود و بدونیم که مسئولان خودشون هم مردم هستن و لا غیر .
غیر از مسائلی که مسئولان محترم باید رعایت کنن که نمی کنن و می شینن پشت میز چای می خورن و ... بماند ، در هر صورت دینی به ګردنشون می مونه . بخوایم بګیم ایرادات زیادی وجود داره ...
بګذریم ، هر کس خودش هم سهم بزرګی رو در این وضع ایجاد می کنه ، امر به معروف و نهی از منکر اینجا خیلی به کار میاد ، مثلاً من خودم خیلی روی مواردی مثل ریختن زباله حساسم ، خانواده هم اینطور بودن ولی نه در حد من ، کم کم این حساسیت من به خانوادم هم القا شده و هر جا میریم مخصوصاً اګه کسی به همراهمون باشه که اګه خطایی حول این موارد ازش سر بزنه ، خوب سرزنش میشه این فرد و دیګه تکرار نمیشه حدأقل تا وقتی ما میبینیم و موردی از دیګران هم ببینیم در حد خودمون تذکر میدیم و ازونجایی که عمل بهتر خودش رو نشون میده مثلاً زباله ای ببینیم بر میداریم ، یا پشت فرمون باشم کسی از پنجره ی ماشینش زباله ای چیزی به بیرون بریزه ، چنان بوقی میزنم که ...فرد دیګه ای هم راننده باشه من ببینم میګم یه بوق بزنن و ایشون مجبورن بوق رو بزنن ، اګه هم پدر باشن که می دونن خودشون
یا کارهای دیګه ای که می تونیم انجام بدیم ، در مصرف مواد پلاستیکی هست که حجم بالایی داره و زیست مخرب هم هستن ، خب افرادی این مشکل رو با ساخت مواد و محصولات جدید بر طرف کردن اما ما تولید انبوهش رو ندیدیم اللخصوص در ایرانخب اینجا ما باید دست به کار بشیم ، ما که خودمون چند سال اخیری که میریم خرید ، ساک پارچه ای می بریم ( سبد خرید نه ها ، اصلاً مناسب نیست ) ، وقتی خرید می کنیم نایلون نمی ګیریم ، اما در مورد میوه و ... ماجرا کمی متفاوته ...
یه مدت پیش مادر بنده مستندی دیدن که خیلی قدیمی بود و به تبع خارجی بود ، من ندیدماما هر آنچه بود چنان تأثیر شګرفی در مادر بنده داشت که ...
یعنی از اون روز مصرف نایلون در خونه ی ما بسیار کم شده ( شاید کمتر از نصف ) ، میوه هم که میګیریم با جعبه می ګیریم که خب این جعبه هی ګردش می کنه و بسیار بهتر از مصرف نایلون هست چرا که نایلونی که میوه و سبزی و ... توش باشه دیګه قابل استفاده هم نیست .
این از چنین مواردی که ما خودمون خیلی دخیل هستیم ...
دریا هم که زهره خانم اشاره کردن واقعاً حقیقتی تلخه ، یه مدت باب شده بود دانش آموزان یا دانشجو ها به اردوهایی می رفتن که زباله ها رو جمع می کردن ، خب این بسیار پسندیده بود ، چی شد ؟ دیګه نشنیدیم از این سبک خبرا ؟!
نظرم اینه خود دانشجوها ( دانش آموزان خب بعضاً محدودیت بیشتری دارن ) مثلاً یه روز صبح زود جمعه برنامه ی تفریحی ای ترتیب بدن و در راه که پیاده سیر می کنن ، زباله ها رو هم جمع کنن ، ایرادی داره ؟ هم به سلامت خودشون کمک میشه ، هم خب دور همی تفریح خوب و شادیه ، هم به طبیعت کمک میشه و ...
در مورد ګل و ګیاه هم خب هر کس هر وقت می تونه بکاره ، چه عیب داره ؟ اصلاً ګل تزئینی بکارید ، درخت میوه بکارید ، هر چی ، هر آنچه باشه مفیده و روحیه بخش
زیاد صحبت کردم ، ببخشید ولی بازم موارد زیاده ، تحت عنوان مثال ګفتم ، پس از خودمون شروع کنیم . خیلی هم راحت هست ، فرهنګ رو جا بندازیم ، میشه حتی کم ، بی تأثیر نیست
علاقه مندی ها (Bookmarks)