هی روزگار....

[sr hesabi]

چون شمعم و سرنوشت ِ روشن، خطرم
پروانهٔ مرگ پر زنان دور سرم
چون شرط ِ اجل بر سر از آتش تبرم
خصم افکند آوازه که با تاج زرم!
اکنون که زبان شعله ورم نیست، چو شمع
وز عمر همین شبم باقی ست، چو شمع
فیلم نه به یاد ِ هیچ هندوستانی
پس بر سرم آتشین کجک چیست، چو شمع؟
از آتش دل شب همه شب بیدارم
چون شمع ز شعله تاج بر سر دارم
از روز دلم به وحشت، از شب به هراس
وز بود و نبود خویشتن بیزارم

اخوان ثالث

[s..o..s]

چو دخلت نیست ، خرج آهسته تر کن

که می گویند ملاحان سرودی

اگر باران به کوهستان نبارد

به سالی دجله گردد خشک رودی

[s..o..s]

آن یکی خر داشت ، پالانش نبود

یافت پالان ، گرگ خر را درربود

کوزه بودش ، آب می نامد به دست

آب را چون یافت ، خود کوزه شکست!!!

[آن شرلی]

بردباری تان وقتی هیچ چیز ندارید و نحوه رفتارتان وقتی همه چیز دارید !

[sr hesabi]

سنگینی بی مهری چشمهایت
کمرم را خم کرد
روزی چشمان تو را
کوهی در پشت خود میدیم
و با آنها در مقابل مشکلات می ایستادم
ولی حال چشمهای تو کوهی شده است
بر پشتم
که قبل از همه مشکلات مرا در زیر
سردی رابطه ها میکشد
-------------------------------------------------------------------------------------
خودم نوشتم ولی فکر نکنم خوب باشه
در هرصورت نظراتتون رو بهم بگید

[Almas Parsi]

سنگینی بی مهری چشمهایت
کمرم را خم کرد
روزی چشمان تو را
کوهی در پشت خود میدیم
و با آنها در مقابل مشکلات می ایستادم
ولی حال چشمهای تو کوهی شده است
بر پشتم
که قبل از همه مشکلات مرا در زیر
سردی رابطه ها میکشد
-------------------------------------------------------------------------------------
خودم نوشتم ولی فکر نکنم خوب باشه
در هرصورت نظراتتون رو بهم بگید

سلام جناب sr hesabi بزرگوار
ممنون از دعوتتون و ایجاد این تاپیک
متن تون زیبا بود
مشخص هست که طبع نوشتاریتون خوبه و دستی بر قلم دارید ...
همینکه اقدام به نگاشتن میکنید و جسارت دست به قلم شدن رو دارید ...
یعنی راه شکوفایی براتون باز هست و قطعا در این مسیر موفق خواهید شد ...
امیدوارم شاهد کارهای متعدد تون در این زمینه ها باشیم

[zoh_reh]

سنگینی بی مهری چشمهایت
کمرم را خم کرد
روزی چشمان تو را
کوهی در پشت خود میدیم
و با آنها در مقابل مشکلات می ایستادم
ولی حال چشمهای تو کوهی شده است
بر پشتم
که قبل از همه مشکلات مرا در زیر
سردی رابطه ها میکشد
-------------------------------------------------------------------------------------
خودم نوشتم ولی فکر نکنم خوب باشه
در هرصورت نظراتتون رو بهم بگید

سلام آقای حسابی

نوشته هاتون قابل تقدیره

به نظرم از اونجائیکه کوه نشانه سختی و سنگینیه،

در جمله آخر به جای سردی اگه از سنگینی استفاده میشد بهتر بود.

موفق باشید

[اسپوتنیک]

سنگینی بی مهری چشمهایت
کمرم را خم کرد
روزی چشمان تو را
کوهی در پشت خود میدیم
و با آنها در مقابل مشکلات می ایستادم
ولی حال چشمهای تو کوهی شده است
بر پشتم
که قبل از همه مشکلات مرا در زیر
سردی رابطه ها میکشد
-------------------------------------------------------------------------------------
خودم نوشتم ولی فکر نکنم خوب باشه
در هرصورت نظراتتون رو بهم بگید

شعرتون خیلی قشنگ بود به نظر من به جای میکشد از میشکند استفاده کنید بهتره . این نظر من بود و این شعر شما . هر تغییری که به نظر خودتتون مناسبه اعمال کنید

[AaZaAdeh]

سنگینی بی مهری چشمهایت
کمرم را خم کرد
روزی چشمان تو را
کوهی در پشت خود میدیم
و با آنها در مقابل مشکلات می ایستادم
ولی حال چشمهای تو کوهی شده است
بر پشتم
که قبل از همه مشکلات مرا در زیر
سردی رابطه ها میکشد
-------------------------------------------------------------------------------------
خودم نوشتم ولی فکر نکنم خوب باشه
در هرصورت نظراتتون رو بهم بگید

من الان اینجوووریم
سلام
جدای از شوخی ،زیباااا بود

[sr hesabi]

زندگی صحنه خندیدن هاست
خندیدن ها صحنه ایست از شادی و غم ها
شادیهایی که پس عادت به درد ها پدید می اید
و غم هایی که هر روز در ذهن و جان من پر و بالی دوباره میگیرند
باز هم باید رسید به این شعر :
خنده تلخ من از گریه
غم انگیز تر است
کارم از گریه گذشته بدان میخندم

همیشه به دنبال زیاد بودم
ولی همیشه آخرش گفتم هیچی
شاید سهم من از این دنیا فقط یک چیز است
هیچ

-------------------------------------------------------------------------------
ممنون بابت نظرات بالا
و ممنون که خوندید