دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

موضوع: زندگاني حضرت امام حسن عسکري(ع)

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #3
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    کلام,فقه,اصول,
    نوشته ها
    4,108
    ارسال تشکر
    27,914
    دریافت تشکر: 19,740
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    kamanabroo's: جدید150

    پیش فرض پاسخ : زندگاني حضرت امام حسن عسکري(ع)

    امام عسكرى (ع) و زندانهاى طاغوت

    هرچند حضور اجبارى امام حسن (ع) در محله «عسكر» شهر سامرا كه شهرت عسكرى را برايش به ارمغان آورد، نوعى زندان شمرده مى‏شود؛ اما طاغوتيان به اين مقدار بسنده نكردند و بارها حضرت را به زندانهاى مخوف افكندند. بى‏ترديد اين زندانها نتيجه رويارويى آن بزرگوار به چهار خليفه عباسى (المستعين بالله، المعتز بالله، المهتدى بالله، المعتمد بالله) بود؛ مبارزاتى كه نگاهى گذرا بدان سودمند مى‏نمايد:
    1- مرحوم كلينى مى‏نويسد: امام عسكرى (ع) را نزد على بن «نارمش‏» زندانى كردند. او ناصبى بود و بر آل ابى طالب سخت مى‏گرفت. درباريان به وى سفارش كردند كه بر حضرت سخت‏بگيرد؛ ولى هنوز يك روز از زندانى شدن امام نگذشته بود كه ابن نارمش تحول يافت و چنان شد كه از هيبت و عظمت امام چشم از زمين برنمى‏داشت. چندى بعد، المستعين، خليفه عباسى، تصميم گرفت‏حضرت را به قتل برساند. او به سعيد دربان دستور داد امام (ع) را سمت كوفه برده، در راه نابود سازد. اين خبر ميان شيعيان منتشر شد. پاكدلان ضمن نامه‏اى حضرت را از اين تصميم آگاه ساختند. امام در پاسخ آنان چنين نوشت: من از خدا خواستم اين طاغوت را تا سه روز ديگر از ميان بردارد. دعاى امام به اجابت رسيد و روز سوم تركها المستعين را از خلافت‏بركنار كردند.
    2- ابى هاشم جعفرى مى‏گويد: من همراه امام عسكرى (ع) در زندان مهتدى بودم. حضرت به من فرمود: ابو هاشم، اين طاغوت مى‏خواهد امشب مرا به قتل برساند؛ ولى در اين شب، عمرش پايان مى‏يابد. او فرزندى ندارد؛ ولى خداوند به من فرزندى عنايت‏خواهد كرد. خليفه، بامداد، به وسيله‏ى تركان به قتل رسيد، ناآگاهان با معتمد بيعت كردند و ما سالم مانديم.
    3- وقتى «معتمد»، خليفه عباسى، حضرت را همراه برادرش «جعفر» به زندان على بن حزين فرستاد، پيوسته از حال وى مى‏پرسيد و على بن حزين پاسخ مى‏داد: روزها را به روزه و شبها را به عبادت مى‏گذراند. معتمد روزى تصميم گرفت امام (ع) را آزاد سازد. على بن حزين پيام معتمد را به حضرت ابلاغ كرد. حضرت از زندان بيرون آمد و منتظر ماند تا جعفر نيز به وى بپيوندد. على بن حزين گفت: منتظر نمانيد، تنها فرمان آزادى شما آمده است.
    امام فرمود: به معتمد بگو، من و جعفر با هم دستگير شديم و مى‏دانى كه اگر تنها برگردم، چه خواهد شد؟ اين پيام سبب شد معتمد با آزادى جعفر نيز موافقت كند. صميرى مى‏گويد امام در حال بيرون رفتن اين آيه را تلاوت فرمود: (يريدون ليطفئوا نور الله بافواههم و الله متم نوره و لو كره الكافرون)(صف، 61: 8) اراده مى‏كنند نور الهى را با دهانهاشان خاموش كنند، اما خداوند نورش را كامل مى‏كند، هرچند كافران را ناخوشايند باشد. سالهاى زندان بر امام بسيار سخت مى‏گذشت. رفتار زندانبانان اغلب بسيار وحشت‏زا بود. در يكى از زندانها همسر زندانبان شوهرش را نصيحت كرد و ضمن يادآورى شخصيت الهى حضرت، او را از بدرفتارى باز داشت. مرد گفت: تصميم دارم وى را ميان درندگان بيفكنم. آنگاه از مسؤولان اجازه گرفت و حضرت را ميان درندگان افكند. البته درندگان حرمت فرزند فاطمه (س) را نگاه داشتند و بى‏هيچ آزارى پيرامونش حلقه زدند.
    - - - به روز رسانی شده - - -

    امام عسكرى (ع) و رابطه تشكيلاتى با شيعيان

    يكى از روشهاى امام (ع) در مبارزه با خلفاى ستمگر، ايجاد رابطه عميق با شيعيان است. ابو هاشم جعفرى مى‏گويد: در يكى از روزها امام مرا فرا خواند، چوبى در اختيارم گذارد و فرمود: اين را به «عمرى‏» برسان. در راه به سقائى رو به رو شدم. مرد آبكش از من خواست كنار روم تا مزاحم استرش نباشم؛ من كنار نرفته، چوب را بلند كردم و به استر زدم. ناگهان چوب شكافته شد و نامه‏هاى درونش بر زمين فرو غلتيد. شتابان، نامه‏ها را جمع كردم و در حالى كه سقا دشنامم مى‏داد پى ماموريت‏خويش شتافتم.
    وقتى به خانه امام (ع) باز گشتم، عيسى، خادم حضرت، نزدم شتافت و گفت: آقايت مى‏گويد: چرا استر را زدى و چوب را شكستى؟
    ديگر چنين مكن. اگر شنيدى كسى به ما دشنام مى‏دهد، از معرفى خود بپرهيز و راه خويش پيش‏گير؛ زيرا ما در بد سرزمينى زندگى مى‏كنيم. آنچه احمد بن اسحاق بيان مى‏كند نيز در همين راستاست. او مى‏گويد: از امام عسكرى (ع) خواستم چيزى بنويسند تا خط حضرت را بشناسم و بتوانم نامه‏هاى آن بزرگوار را تشخيص دهم. امام (ع) فرمود: خط گاه با قلم درشت و زمانى با قلم باريك است؛ از اين جهت‏به خود ترديد راه مده.
    سپس دوات خواست و به نوشتن پرداخت. با خود گفتم: خوب است قلم حضرت را بگيرم. پيش از آنكه سخنى به زبان آورم، حضرت قلم را به من بخشيد. روايات فوق نشان مى‏دهد كه ارتباط امام (ع) با شيعيان از دقت و ظرافت‏خاصى برخوردار بود و حضرت همواره آنان را در يك حركت هماهنگ و نظام‏مند رهبرى مى‏كرد.
    امام و پاسدارى از شيعيان

    يك حركت اصيل، براى تداوم، به حفظ موجوديت و استفاده درست و به جا از نيروهاى وابسته است. حركتهاى غير اصولى و نابجا خطر بزرگى است كه حتى نهضتهاى الهى را سمت نابودى پيش مى‏برد. بدين سبب، امامان معصوم (عليهم السلام)، همواره شيعيان را به رعايت اصل قرآنى «تقيه‏» سفارش مى‏كردند. امام عسكرى (ع) ضمن تاكيد بر برائت از دشمنان، پيوسته اين اصل را به شيعيان يادآورى مى‏كرد. بخشى از رواياتى كه بدين حقيقت اشاره مى‏كند، عبارت است از:
    1- يكى از دوستداران امام (ع) مى‏گويد: در سامرا به انتظار زيارت حضرت در بيرون از خانه‏اش به سر مى‏برديم كه نامه امام را دريافت كرديم. حضرت نوشته بود: كسى به من سلام و اشاره نكند، در اين صورت امنيت جانى نخواهد داشت.
    2- صميرى مى‏گويد: حضرت برايم نوشت: مواظب خود باشيد و آمادگى داشته باشيد. پس از سه روز، حادثه‏اى رخ داد. به حضرتش نوشتم: آيا منظورتان آمادگى براى اين حادثه بود؟ پاسخ داد: خير، مواظب باشيد؛ پس از چند روز، معتز كشته شد.
    3- ابو هاشم جعفرى، ياور نزديك امام (ع) مى‏گويد: وقتى در زندان بودم، امام عسكرى (ع) را همراه برادرش جعفر به زندان آوردند. براى عرض سلام به حضورش شتافتم؛ حضرت به مردى كه خود را علوى معرفى مى‏كرد، اشاره كرد تا بيرون رود. پس از خروج او، فرمود: مواظب اين مرد باشيد كه جاسوس است و گزارشى از شما براى خليفه آماده كرده است. اندكى بعد، لباسهاى آن مرد را گشتيم چنانكه حضرت فرموده بود گزارشى دقيقى به همراه داشت.
    تبرّی و تولّا

    چهارمين جلوه مبارزاتى امام (ع) فرمان بيزارى از دشمنان اهل بيت (عليهم السلام) و اظهار ولايت و همبستگى با آنان است.
    على بن عاصم به امام عسكرى (ع) گفت: من بر حمايت عملى از شما توانا نيستم و جز ولايت‏شما و برائت از دشمنانتان سرمايه‏اى ندارم.
    حضرت فرمود: كسى كه توان يارى ما را ندارد؛ ولى در خلوت دشمنان ما را لعنت مى‏كند؛ خداوند فرشتگان را از كردارش آگاه مى‏سازد و آنها براى او آمرزش مى‏طلبند.
    سلام و رحمت پروردگار بر يازدهمين گوهر درخشان درياى عصمت. هنگامى كه در سال 232 ه. ق ديده به جهان گشود و زمانى كه در سال 260 به شهادت رسيد. و وقتى كه كنار پدر بزرگوارش به خاك سپرده شد.

    ماهنامه كوثر شماره 28


  2. 2 کاربر از پست مفید kamanabroo سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 8th April 2013, 08:30 PM
  2. تاپیک جامع زنبور عسل و عسل
    توسط moji5 در انجمن مقالات زیست شناسی
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: 23rd December 2011, 12:02 PM
  3. روش تشخیص عسل طبیعی از عسل تقلبی
    توسط ماری مریم در انجمن سایر موضوعات علمی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 29th October 2011, 02:15 PM
  4. از زنبور عسل بیشتر بدانیم
    توسط M.A.A.H.R در انجمن میکروبیولوژی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: 3rd September 2011, 01:24 PM
  5. هر عسلی را با عنوان عسل طبیعی نخرید
    توسط سلوى در انجمن تغذیه
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 22nd December 2009, 08:38 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •