فرهنگ واژگان زبان فارسی هند
گوئی از اواخر قرن هشتم ببعد دانشمندان هند بلغات فارسی و اصطلاحات شعری بیش از ایرانیان توجه داشتهاند زیرا که دوازده فرهنگ مربوط باواخر سده هشتم تا آخر سده دهم در دست است که در هند تالیف شده و در همین مدت فقط دو فرهنگ در ایران تالیف گردیده است.
فرهنگ جهانگیری بسال ۱۰۱۷ بهترین و جامعترین فرهنگ فارسی در زمان خود بوده است . مؤلف آن جمال الدین حسین انجوی شیرازی یکی از امراء دربار اکبر شاه و فرزند و جانشین او جهانگیر شاه بوده و پنجاه و سه فرهنگ فارسی در دست داشته و در لغات مندرج در آنها و نیز در لغاتی که خود پیدا کرده تحقیق و ریشه یابی نموده و تحریفات را دور ریخته است.خود گوید«بسیاری از لغات که در هیج فرهنگی نشانی از آن نبود بهمرسید حل آنرا چاره جز تفحص از اهل دیاری که مصنف یا ناظم از آنجا بوده یا توطن در آنجا داشته نیافتم.مثلا لغاتی که از حدیقه و دیوان حکیم سنائی غزنوی یافته شد از مردمان غزنی و کابل پژوهش نمودم».ترتیب لغات پسندیده نیست حرف دوم هر کلمه را باب و حرف اول را فصل قرار داده است.شاید بهمین جهت کمتر از آنچه شایسته است طرف توجه واقع گردیده بسال ۱۲۹۳ هجری در شهر لکهنو چاپی سراسر غلط از این فرهنگ سودمند انجام یافته است.
در قرن یازدهم و دوازدهم هفده فرهنگ در هند تالیف گردید.از آنجمله است.
۱- برهان قاطع تالیف محمد حسین متخلص ببرهان که سال پایان تالیفش ۱۰۶۲ میباشد و بترتیب حروف تهجی تنظیم گردیده.هزارها لغت و معنی زائد بر فرهنگهای سلف دارد که بعضی اصیل نیست.این فرهنگ شهرت بسیار یافته و چندین نوبت چاپ شده است.
۲٫ دیگر فرهنگ رشیدی تالیف عبد الرشید الحسینی از مردم سند است که تحقیقات مفیدی در لغات فارسی کرده و حرف اول و دوم بترتیب حروف تهجی است و بسال ۱۲۹۲ در کلکنه چاپسر بی خورده است.
۳٫ دیگر بهار عجم بهار عجم تالیف تیک چند متخلص به بهار است.در ۱۱۵۲ باتمام رسیده و شامل الفاظ مرکب و اصطلاحات فارسی است.بقدری پسند ادباء معاصر او واقع شد که تا ۱۲۰۰ که تاریخ وفات مؤلف است هفت بار بچاپ رسید و پس از آن هم چند بار چاپ سنگی خورده است.
از سده سیزدهم یازده فرهنگ در دست میباشد که یکی از آنها
۱٫ انجمن آراء ناصری تالیف رضا قلی هدایت از رجال نامی سلطنت ناصر الدین شاه قاجار و صاحب تالیفات بسیار دیگر است و بسال ۱۲۸۸ پایان یافته و در همان سال هم چاپ سنگی خورده است.بعض الفاظ جعلی برهان و دساتیر را ضبط کرده و بسیاری لغات تاریخی با تحقیقات زمان خود آورده که قابل استفاده است. ترتیب لغات بحروف تهجی است و تلفظ را بکمک هموزن هر لغت روشن ساخته است.دیگر هفت قلزم تالیف غازی الدین حیدر فرمانروای استان اود واقع در شمال هند است.از ۱۲۲۹ که سال جلوس او بوده تا ۱۲۳۲ آنرا نوشته و قبول محمد نام آنرا مرتب کرده و دیباچه آنرا نگاشته است.این فرهنگ براساس برهان قاطع قرار دارد و دو بار بچاپ سنگی رسیده است.
۲٫ غیاث اللغات تالیف محمد غیاث الدین رامپوری که چهارده سال رنج برده و کتاب خود را بسال ۱۲۴۲ بپایان رسانیده است.لغات عربی و اصطلاحات علمی بسیاری در آن مضبوط و حرف اول و دوم هر لغت بترتیب حروف تهجی است.
در ابتدای قرن چهاردهم مفصلترین فرهنگ فارسی بنام
۱٫ – فرهنگ آنندراج آنندراج فرمانروای شهرستان ویجینگر واقع در جنوب هندنوشته شد.مؤلف محمد پادشاه متخلص بشادد بیرراجه آنندراج و مردی دانشمند و شاعر بوده.لغات عربی را از منتهی الارب و منتخب اللغه و صراح و غیاث و فرهنگ فرنک(اشتاینگس یا جانسون)و لغات فارسی را از مؤید الفضلا و بهار عجم و غیاث و انجمن آراء و برهان و هفت قلزم و کشف اللغات و شمس و مصطلحات وارسته با توضیح و شواهد هر یک نقل کرده و بترتیب حروف تهجی در آورده است.از جهانگیری و رشیدی و سراج استفاده نکرده.تاریخ پایان تالیف ۱۳۰۶ است بسال ۱۳۰۷ در شهر لکهنودر ۳۰۱۱ صفحه بزرگ چاپ سنگی خورده است.
دو فرهنگ دیگر بنام ۱٫ فرهنگ آصف اللغات ونقش بدیع در هند۲ .فرهنگ نوبهار و کاتوزیان در ایران چاپ شده است و علاوه بر فرهنگهای یاد شده چهار فرهنگ فارسی بترکی بنام “اقنوم عجم” و شامل اللغات و قائمه لطف اللّه و لغت نعمت اللّه تالیف قرن نهم و دهم در دست میباشد.(شرح فوق از مقدمه جلد پنجم فرهنگ نظام تالیف علامه آقا محمد علی داعی الاسلام باختصار نقل گردید).این فرهنگ جامع لغات فارسی و لغات عربی مستعمل در فارسی بامر«نظام» حکمران دکن واقع در جنوب هند از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۸ قمری تالیف و در همانجا در ۵ جلد و ۳۵۳۶ صفحه چاپ سنگی شده است.از فرهنگ جامع مرحوم ناظم الاطباء نفیسی که از«ا»تا«ل» در چهار جلد بطبع رسیده و جلد آخر آن زیر چاپست و نیز از لغتنامه آقای علی اکبر دهخدا که چهار جزء آن بتازگی از چاپ در آمده چون هر دو پس از ۱۳۱۸ تاریخ اتمام فرهنگ نظام انتشار یافته یاد نشده است.
مطالب بر گرفته از وبلاگ parssea.org





پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)