دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: چرا تمام مراسم دينى به حزن و اشك آميخته است؟

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #2
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    روانشناسی عمومی
    نوشته ها
    3,348
    ارسال تشکر
    31,663
    دریافت تشکر: 11,131
    قدرت امتیاز دهی
    29291
    Array
    zoh_reh's: جدید88

    پیش فرض پاسخ : چرا تمام مراسم دينى به حزن و اشك آميخته است؟

    سه. شادى از ديدگاه روان‏شناسى‏

    به منظور تكميل پاسخ و نتيجه‏گيرى مطلوب، لازم است از زاويه روان‏شناسى به چند نكته اساسى و ضرورى دراين باب اشاره شود: 1. تعريف شادى، 2. راه رسيدن به شادى.

    1. تعريف شادى‏
    اگر چه موضوع شادى از غريب‏ترين موضوعات روان‏شناسى است و كمتر به آن پرداخته شده است؛ ولى با وجود اين، تعاريف متفاوتى از شادى ارائه شده است:
    - «شادى عبارت است از احساس مثبتى كه از حس ارضاء پيروزى به دست مى ‏آيد».
    - «شادى عبارت است از مجموع لذت‏هاى منهاى درد».
    - به عقيده ارسطو از ديدگاه علمى، نمى ‏توان براى تمام افراد در همه سطوح، يك تعريف جامع از شادى ارائه كرد؛ لذا وى قائل است حداقل سه سطح از شادى وجود دارد:
    يك. سطح نازل شادى، «لذت بردن» است.
    دو. سطح متوسط شادى، با «عملكرد خوب» داشتن تعريف مى‏شود.
    سه. سطح عالى شادى «زندگى متفكرانه» داشتن است. براى افراد بسيار عادى، شادى به تعداد لذّات در زندگى معنا مى ‏شود. حال تفاوتى ندارد كه اين لذّات از فعاليت‏هاى پست و نكوهيده، ناشى شده باشد و يا ناشى از قربانى كردن بزرگوارانه خود باشد.
    اين مفهوم شادى با زندگى انسانى، هرگز هماهنگى ندارد؛ چرا كه برخى بر اثر استفاده از مواد شادى آفرين (نه لذت نامشروع) ممكن است مدتى شاد باشند؛ ولى از سطح رضايت در زندگى كاسته شود! اينجا است كه سقراط حكيم مى ‏گويد: بهتر است غمگين باشم تا يك خوك خوشحال؛ چه اينكه خوك از سطح لذّت بالايى برخوردار است؛ ولى نمى ‏تواند از لحاظ ذهنى موقعيت تلاش‏هاى خود را بسنجد؛ فلذا قادر نيست رضايت خود را نشان دهد. بر اين اساس بايد به تعريفى قابل اجرا براى همگان از لذت بپردازيم كه در آن «شادى» مساوى با رضايت به اضافه سطح لذت (شادى = رضايت + سطح لذت) است؛ بنابراين اگر به سطح عالى شادى (زندگى متفكرانه) نمى ‏توان رسيد، حداقل نبايد به صرف لذّت فارغ از سطح رضايت اكتفا كرد و به شادى حيوانى قانع شد.

    2. راه رسيدن به شادى‏
    زندگى دنيا هيچ‏گاه فارغ از خستگى و رنج نيست، ولى نمى ‏توان آن را بر تمام زندگى تعميم داد واجازه داد مشكلات بر تمام زندگى سايه بيفكند و لذت را از انسان سلب كند.
    از اين رو بايد مسيرى را جهت تأمين شادى پيش گرفت كه به اختصار مى‏ گويند: رضايت و شادى طولانى صرفاً از طريق داشتن يك زندگى اخلاقى و مذهبى، مى ‏تواند كسب شود. پس هرگز نه شادى به معناى لذت بردن است، و نه راه آن به ولنگارى و رهايى از تمام قيد و بندهاى اخلاقى، اجتماعى، قانونى و دينى محدود مى ‏شود.
    از ديدگاه علمى چندين راه براى شاد بودن وجود دارد كه به اختصار آنها را نام مى ‏بريم:
    الف. مبارزه با نگرانى‏ها.
    ب. افزايش سطح تحمل و پذيرش.
    ج. مسافرت‏
    د. ورزش‏
    ه . تبسم و خنده‏
    و. مزاح‏
    ز. پوشيدن لباس‏هاى روشن‏
    ح. خود آرايى‏
    ط. حضور در مجالس شاد.
    ی. كاستن از توقعات و انتظارات.

    چهار. شكل صحيح و مطلوب غم و شادى‏

    بر اساس آنچه گذشت نتيجه مى‏ گيريم كه :
    1. يكى از راه‏هاى شادى، خنده و تبسّم است؛ ولى بايد توجه كرد كه آنچه مطلوب است، هميشه شاد بودن است؛ نه هميشه خندان بودن. شادى مداوم، پسنديده و هدف زندگى اسلامى است. اين شادى بر اساس يافته‏هاى علمى از مسير زندگى اخلاقى و دينى به دست مى ‏آيد.

    2. خنده اگر شيوه درمان باشد - كه هست - براى تمام سطوح غمگينى درمان نيست. براى زدودن غم ناشى از آسيب جسم و تهديدهاى زندگى حيوانى و يا حد متوسط زندگى انسانى، درمان است. از اين رو سقراط، افلاطون و ارسطو، شادى عالى انسانى را شادى متفكرانه معرفى كرده‏اند. پس اگر در صدد شادى هستيم، بايد بكوشيم تا به مراتب عالى شادى برسيم و به شادى‏هاى نازل اكتفا نكنيم.

    از اين سطح عالى از شادى در روايات به «شادى زاهدانه» تعبير شده است. آن‏سان كه امام على(ع) در وصفشان مى‏ فرمايد: «زاهدان در دنيا اگر چه مى‏ خندند، قلبشان مى ‏گريد و اگر چه شاد باشند، اندوه‏شان شديد است».همان ص 485.



    با دلى خونين لب خندان بياور همچو جام نى گرت زخمى رسد چون چنگ آيى در خروش
    ديوان حافظ.

    پس هميشه نبايد به شادى‏هاى نازل اكتفا كرد؛ بلكه بايد شادى زاهدانه را جست و در مسير درك شادى عالى، به اولين مزه‏هاى و شيرينى‏هاى بچه‏گانه آن دل خوش نبود.

    3. نه تنها هيجان حاكم بر زندگى اجتماعى؛ بلكه هيجان مطلوب و حاكم بر زندگى فردى، شادى و نشاط است. اگر شما احساسى غير از اين، از مراسم دينى و مذهبى داريد، معلول عملكرد افراط گونه افرادى است كه نام برديم؛ نه آنكه شيوه دينى و اسلامى چنين باشد. يك مورد براى گريه در اسلام سراغ داريم كه آن فقط گريه از خشيت خداوند است كه در سجده، سجاده را رنگين مى ‏كند و يا در ظلمت شب نردبان عروج صاحبان معرفت و ترقى روحى را تا هفت آسمان مى ‏سازد؛ نه آنكه در كوى و برزن دل افراد ناآشنا و بيگانه را بربايد.

    4. محتواى مراسم مذهبى بر سه پايه استوار است:
    الف. روشنگرى نسبت به احكام، معارف دينى و حقايق علمى و وظايف اجتماعى و فردى و نيازهاى زندگى،
    ب. ايجاد الفت و صميميت انسانى،
    ج. عبادت و بندگى خداوند.
    لذا هر عنصر غير از اين (همانند گريه و خنده و غم و شادى) از دايره عمومى مراسم مذهبى خارج است و صرفاً در موقعيت‏هاى خاص، به محتواى مراسم دينى اضافه مى ‏شود.

    با توجه به اين نكته به بررسى «مصيبت خوانى، مرثيه سرايى، دعا و زيارت ...» مى ‏پردازيم :
    1. بيشتر جلسات دينى و بنيان اين گونه مراسم بر مرثيه خوانى و مصيبت خوانى استوار نيست؛ بلكه اين مراسم محدود به ايام مصيبت اهل بيت(ع) (مانند: ايام محرم و روز شهادت ائمه(ع) است.

    بر اساس معارف دينى، مراسمى كه با محتواى مصيبت خوانى و مرثيه سرايى برگزار مى ‏شود، بايد محدود به ايام حزن و اندوه اهل بيت(ع) (سالروز شهادت) باشد. چون ائمه هدى(ع) خود مى ‏فرمايند: «شيعيان ما به حزن ما اندوهگين و در شادمانى ما شادمان هستند».؛ بحار الانوار، ج 51، ص 151. يعنى، در ايام حزن اهل بيت(ع) بايد محزون بود و گريست و مصيبت آنها را بيان كرد (نه هميشه). همان‏گونه كه شادى ما نيز با شادى اهل بيت(ع) تراز مى شود (نه هميشه).

    از اين رو اگر در غير از آن ايام، به بر پايى مراسم مصيبت و عزادارى و ياجشن اقدام كنيم، به افراط و يا تفريط مبتلا شده‏ايم.
    2. ماهيت اين نوع جلسات اگر چه گريه است؛ ولى غم افزا و ماتم آفرين نيست. درست است كه در اين نوع مراسم گريه مى ‏كنيم، مصيبت مى ‏خوانيم و مرثيه سرايى مى ‏كنيم؛ منتها محصول آن، نشاط و هيجان مثبت و حركت در مسير اهل بيت(ع) است. همان‏گونه كه هر خنده‏اى، خنده شادى نيست؛ گريه بر اهل‏بيت(ع) نيز گريه غم وافسردگى نيست. بنابراين اگر مى‏ گوييم گريه از خوف و خشيت خداوند ارزشى است، از اين رواست كه اين نوع گريه غم‏انگيز نيست.

    3. انگيزه بر پايى جلسات مصيبت و عزاى اهل بيت، احساس تعلق و دل‏بستگى است از اين رو با شيعيان با ذكر مصايب اهل بيت(ع) علاقه خود را اظهار مى ‏كنند و در پى آن آرامش مى ‏يابند؛ نه آنكه ذكر مصايب اهل بيت(ع) سبب غم و اندوه آنان شود. ايشان با اقامه عزا براى اهل بيت(ع) و نسبت به افرادى كه خود را مديون آنان مى ‏دانستند، اداى دين مى‏ كنند. آيا اداى دين موجب راحتى جان است، يا غم‏افزا و حزن آفرين و گريبان گير جان؟! اين اداى دين تنها در مصيبت اهل بيت نيست؛ بلكه در شادمانى اهل بيت(ع) نيزبا بر پايى محفل جشن شادى، انجام مى ‏گيرد و روح افزا است.

    4. پرداختن به مصيبت و مرثيه اهل بيت(ع) به صورت اندك در پايان مراسم، خود نوعى اداى دين و نوعى زندگى دينى و اخلاقى است و چنانچه گذشت داشتن زندگى دينى و اخلاقى خود شادى آفرين است. از جانب ديگر بر پايى مراسم جشن شادى، در شادمانى اهل بيت(ع) نيز خود بخشى ديگر از مراسم دينى بوده و شادى آفرين است.
    5. انجام مرثيه و مصيبت در ضمن دعا و زيارت و تكرار بى مورد يك فراز از آن، كه موجب مى ‏شود دعا و زيارت ديگر به شكلى كه امام معصوم خوانده‏اند، خوانده نشود اين نوعى افراط است. از اين رو اگر اعتراض شما به برخى مراسم دعا و زيارت باشد، بجا است و همان گونه كه گذشت محصول عدم اطلاع برگزار كنندگان اين مراسم مى‏ باشد.

    پس روح حاكم بر مراسم دينى چيزى جز چند مطلب زير نيست :
    1. عبادت و بندگى آن‏گونه كه خداوند و اهل بيت بيان داشته‏اند،
    2. روشنگرى نسبت به امور دينى و حقايق علمى و نيازها و وظايف،
    3. ايجاد الفت و صميميت،
    4. اداى دين نسبت به اهل بيت و كسب نشاط براى ادامه مسير زندگى معنوى آنان.


    منابع :
    1. محمدى رى شهرى، محمد، ميزان الحكمة، مكتب الاعلام اسلامى، 1362.
    2. مجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء، بيروت 1403.
    3. كلينى، محمد، اصول كافى.
    4. طريقه‏دار، ابوالفضل، شرع و شادى، حضور، 1380، ص 43-13.
    5. پلاچيك روبرت، هيجانها، ترجمه محمود رمضان زاده، آستان قدس رضوى، 1371، ص 156.
    6. عزيزى، عباس، فضايل و سيره امام حسين(ع)، صلاة، 1381، ص 364.
    7. آبزيك مايل، روان‏شناسى شادى، ترجمه مهرداد فيروز بخت و خشايار بيگى،بدر، 1375، ص 82.
    8. لطفى، محمد حسن، دوره آثار افلاطون، ج 3.
    9. كن ويز، به دنبال شادكامى، ترجمه ف شجرى، انجمن قلم ايران، 1379، ص 67.
    10. مطهرى، مرتضى، حماسه حسينى، صدرا 1367، ص 95.
    11. الضوء و اللدن فى‏القرآن الكريم، نذير، حمدان دار ابن‏كثير، بيروت،2002، ص‏38.
    12. اكبرزاده، على، رنگ و تربيت محمدى، 1374، بى جا، ص 24.

    http://moshavereh.porsemani.ir/content/%DA%8

    قوانین تالار روانشناسی



    الهی مرا آن ده که مرا آن به...

  2. 5 کاربر از پست مفید zoh_reh سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تماس با کدام شماره‌ها در تهران رایگان است؟
    توسط م.محسن در انجمن اخبار اجتماعی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th April 2013, 07:22 PM
  2. تصویر: بر قفل درب خانه ام‌ابیها (س) چه نوشته شده است؟ + عکس
    توسط Almas Parsi در انجمن زندگی نامه ی شخصیت های مذهبی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 14th April 2013, 01:24 AM
  3. به نظـــر شما دردِ انســان ، چــه دردی است؟
    توسط طلیعه طلا در انجمن سایرموضوعات مذهبی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 14th April 2013, 12:50 AM
  4. کدام یک سنگین تر است؟
    توسط Rez@ee در انجمن فیزیک
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 19th January 2011, 08:51 AM
  5. آموزشی: فاصله سنی ایده‌آل بین فرزندان چقدر است؟
    توسط ارغنون در انجمن روانشناسی خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 26th December 2010, 01:38 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •