متاسفانه تو ایران اکثر استاتید به لحاظ کار در علوم تخصصی، تک بعدی هستند در واقع تنها در یک رشته مدرک دارند و زمانی که به یک طرح جدید برمیخورند تنها در حیطه علمی خودشون پاسخ گو هستند.
به همین دلیل در زمان ارزیابی اختراعات حداقل 6 تا از باهوش ترین های هر پژوهشکده دور هم جمع میشن تا در موردش تصمیم گیری کنند.
خب در این مورد خاص تقصیر ماست که از یه استاد فیزیک میخوایم به سوالات شیمی جواب بده!
ما میتونیم طرح خودمون رو حداقل درست تفکیک کنیم که استاد مورد نظر تنها در حیطه علمی خودش پاسخ گو باشه.
درمورد انتقاد و همینی هست که شما میگید متاسفانه برای مخترعان جامعه ای وجود نداره که مخترعان رو شاغل بدونه.
به همین دلیل مخترع با چشمای بسته کارش رو شروع میکنه و انتطارات نا بجایی از کارش داره.
ببینید قراره ته سرنوشت یک ایده بشه طرحی از طرح های یک شرکت تولیدی!(در مواقعی که مخترع تنها پول میخواد)
یا به شیوه هایی که در آن قرار نیست پولی عاید مخترع بشه اعتبار بیآفرینه.مثلا عضو بنیاد ملی نخبگان بشه یا توسط جشنواره های مختلف مزایا دریافت کنه.
اگر مخترع از اول این موضوع رو بدونه دیگه خیلی راحت با مسئله برخورد میکنه و سریع تر کارش رو راه میندازه تا وقتش تلف نشه.![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)