با سلام خدمت دوست عزیزم
نمیدونم حرفام فایده ای داره یا نه، ولی گفتنش بهتر از نگفتنه، ایشالا که مفید باشه!
- اگه شرایطش هست اگه میتونین، با خودتون خلوت کنین، اگه یه جا باشه که باهاش ارتباط معنوی دارین خیلی عالیه، یه امامزاده، یه مسجد حتی سر سجادتون هر جا که احساس آرامش میکنین!
با خودتون و خدا خلوت کنین، درد دل کنین، باهاش حرف بزنین، هیچی به اندازه یه درد دل اونم با کسی که شما را آفریده و با ذره ذره وجودت آشنایی داره و میدونه تو دلت چی میگذره آرومت نمیکنه!
- سعی کنید شرایط الانتونو بپذیرید و باهاش کنار بیاین، الان شما مریض هستین و نیاز به مداوا دارین، شاید نتونین مثل سابق فعالیت هاتونو ادامه بدین، پس برنامه ریزی کنین برای زندگی تون، نذارین ناامیدی بهتون غلبه کنه، شما خدا رو دارین، همین برای آرامش وجودتون کافیه، فقط به خدا اعتماد کنید، اعتماد کنید و بدونید حتما در این کارش مصلحتی هس که شما ازش بی اطلاعید، توکل تون به خدا باشه !
- دلیل برای زندگی کردن پیدا کنید، دوست داشتن همه اونایی که دوستون دارن و دیدن شادیشون با شادی شما کامل میشه، رسیدن به تمام آرزوهایی که باید بهشون برسین و خیلی چیزای دیگه !
- اگر وقت کردین حتما صحیفه سجادیه بخونین، بهتون قول میدم خیلی آرومتون میکنه!
میدونم هیچ وقت نمیتونم حالتونو درک کنم و جای شما نیستم، ولی یکی اون بالا هست که خیلی خوب از حال بندش آگاهه، به همون توکل کنین، همه چی رو به اون بسپارین، راضی باشین به رضاش!
"اللهم اشف کل مریض، آمین یا رب العالمین"
علاقه مندی ها (Bookmarks)