1.من خودم به عنوان یه مربی تمام سعیم را میکنم که اموزش هایی که میخوام بدم در موقعیت های واقعی زندگی باشه تا دانش اموزم بفهمه یادگرفتن این مطالب یا مفاهیم چقدر با ارزش هستش ومهمه
بنظرم تا بچه ندونه چرا باید این چیزا رو بدونه دل نمیده
مشکل بی علاقگی بچه های ما حفظیات ومطالب حفظی هستش با وجود بازیها رایانه و خیلی چیزای دیگه که لذت بخشه براشون به کتاب اهمیت نمیدن
تازگی نداره براشون
2.بازی از علاقه های بچه هاست وقتی اموزش در قالب بازی مطرح بشه یادگیری بهتره جذابیت میره بالا بهشون انگیزه میده
3.تکالیف چالش برانگیز نه خیلی ساده باشه نه سخت
4.وسایل کمک اموزشی حتی ساده ترین چیزها برای اموزش وقتی استفاده میشه خیلی بهتر توجه میکنن
تکلیف حتما نبای رونویسی کتاب باشه باید ازشون بخوایم که مسائل مربوط به اون موضوع را بیابند واین خیلی میتونه تاثیرگذار باشه چون میخوان یه جورایی کشف کنن
...
و در اخر وقتی که اموزش براشون خوشایند باشه تکلیف هارو هم بهتر انجام میدن
البته اینا جزئی از تجربیات من تو کلاسام بوده
مثلا خود من بعد از اموزش یه صدا به بچه ها کتاب قصه یا یه تکه روزنامه یا مجله میدم تا اون صدا را توی متن کتاب پیدا کنن ودورش خط بکشن
این براشون مثل یه کشف میمونه ودقتشونم بالا میبره
شاید ساعتها میشینم براشون توی دفتراشون شکل میکشم تا مفاهیم ریاضی را یاد بگیرن وخیلی دوست دارن وعلاقه نشون میدن
علاقه مندی ها (Bookmarks)