دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 109

موضوع: صندلی داغ با حضور masoume.a.92

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #11
    همکار تالار بیماریها
    نوشته ها
    1,311
    ارسال تشکر
    12,105
    دریافت تشکر: 7,437
    قدرت امتیاز دهی
    31773
    Array
    masoume.a.92's: جدید33

    پیش فرض پاسخ : صندلی داغ با حضور masoume.a.92

    نقل قول نوشته اصلی توسط سونای نمایش پست ها
    سلام بر انرژی سلام عزیزم. خوش اومدی قدم سر چشممون گذاشتی... بعدا از خجالتت درمیام!!!
    خانوم فسفر سوزوندم الان نیم ساعته فکر میکنم چی بپرسم چیزی به ذهنم نمیاد!! دلمم نمیاد وقتتو نگیرم مونا جان چقد طولانیه پستت؟

    خب..خوبی؟ قربونت خوبم مرسی.

    روبراهی؟ ای.. همچین...

    میگما چجوری میشه مقاله برای کنفرانس بین المللی رو توو دوروز آماده کرد؟
    آبجی یکی طلبت... خب من موضوعی انتخاب کرده بودم که توش یک پیش زمینه ای داشتم... اذیت نکن دیگه...

    بنظرت همچین ادمی نخبه نیست عایا؟ اذیت نکن... حالتو میگیرما؟


    حالا اماده شد بنظرت یا نه؟ چی؟ مقالم؟

    وقتی عصبانی میشی چیکار میکنی؟ اگه وسط غذا خوردنم باشه بیشتر میخورم (دست خودم نیس) اگه وسط غذا نباشه بعدش دیگه اشتهام کور میشه (اینم دست خودم نیس) کلا بیشتر وقتا بروز میدم عصبانیتمو

    شده کسی رو عصبانی کرده باشی؟ بسیار!

    تو خونه سفیر صلحی یا سفیر دعوا؟ صلح... بسیار صلح... اصلا بخدا یه جوری من صلح میکنم بیا ببین....

    با داداشت دعوا میگرفتی؟ یا میگیری؟ آره
    اگه اره چقدر؟

    با داداشم. کم... خیلی خیلی با هم دوست و رفیق بودیم... بسیار دوس میداشتیم همو... اگرم دعوا میکردیم من هرکار میخواستم میکردم و اون تهش کوتاه میومد..

    تا حالا شده بخوای الکی حرصشو در آری؟ یادم نیس... فک نکنم...

    چیکار میکنی؟ ----- مثل اینکه دراین موضوعات پرونده ی سیاهی داریا...

    شده لجبازی کنی و خودتم بدونی توو دلت که لجبازی میکنی اما کوتاه هم نیای؟ آره... ولی خیلی خیلی کم... تا طرف کی باشه و موضوع چی باشه

    چقدر گذشت داری؟ احتمالا نمیتونید تصور کنید چقدره و چقدرش واقعیه... ولی انقدر زیاد که گاهی از خودم بدم میاد! تعریف هم نیس!

    بزرگترین گذشتی که تا حالا داشتی؟ یا حالا بزرگترین گذشتی که یادت میاد چیه؟ اینو یادمه:
    یه بار یکی از دوستام بدجور درحقم نامردی کرد... بدجورااااااااا.... بعد اومد عذرخواهی... من بخشیدمش که همه گفتن نباید میبخشیدی... بعد طرف به محضی که بخشیدمش آخرین استفاده شو ازم کرد و نامردی رو تموم کرد و رفت بعدم همه جا نشست از ترس اینکه من موضوع نامردی شو همه جا میگم یه داستان دروغی ساخت و همه جا گفت.... ولی من هنوزم به کسی نگفتم اون دختر چیکار کرد...

    توو دانشگاه چقدر حقتو خوردن؟ تقریبا میتونم بگم هیچی... من معتقدم اولا تا مظلوم کمر خم نکنه ظالم جرئت نمیکنه ظلم کنه. ثانیا حق گرفتنی ست... من حقمو همیشه میگیرم. بدون کمک کسی...

    اگه نمره ای کمتر از حد انتظارت باشه میری اعتراض میدی؟ بله. همین ترم معدلم باید بالای 18 میبود یه درس بهم دادن 16.25 درس عملی بود و هیچ مدرکی نداشتم ولی رفتم یونی ثابت کردم حقم بالای 18 بود... استاد که (اتفاقا مدیر گروه هم بود) قبول کرد ولی چون از موعدش گذشته بود نمرمو درست نکرد... عوضش قول داد اون نمره رو این ترم به یکی از درسام اضافه کنه.

    تا حالا ازت تقلب گرفتن؟ تقلب گرفتی یا تقلب دادی؟ نگرفتن! مگه آدم عاقل تقلب میبره سر جلسه؟ ولی یه بار موقع مشورت با بغل دستیم دیدنم!
    نقل قول نوشته اصلی توسط سونای نمایش پست ها

    عکس العملت چی بود اونموقع؟ هنک کردم! بعدم خودمو زدم به اون راه و خیلی ریلکس سرمو گذاشتم تو برگه و ادامه سوالا...!

    چه تنبیهی برات در نظر گرفتن؟ برگمو از دستم گرفت نامرد! نمرمم کم رد کرد... ولی من نمیتونستم اعتراض کنم!

    بنظرت معدل ربطی به سواد و مهارت داره؟ تاحدی داره ولی صرف معدل معنی با سوادی یا بی سوادی نیس... دقیقا عین کنکور که گاهی بیسوادا توش خوب میارن و برعکس

    چرا معدل همه جا شرطه؟ چون چیز دیگه ندارن جاش شرط بذارن!

    بهترین تفریحت؟ بهترینش کتاب ولی بیشترینش اینترنت کوفتی!

    بجز مامایی حرفت چیه؟ چه کارای جانبی انجام میدی؟ میدونی دیگه؟ تحقیقاتت... جدیدا کار نشریاتی... مدیرمسئول یک نشریه تخصصی دانشکده هستم. مربی هم هستم... یکم منصب و اینای دیگه هم دارم... حالا اگه بگیم میگن چقد از خودش تعریف میکنه...

    ساعت 10 دقیقه به دو هست!! من دو باید دوباره درس رو شروع کنم.... خداقوت!


    برنامه ریزی کردم روزی 14 ساعت!! البته نشمردم سعید شمرد گفت 14 ساعت
    حالا یکی دوساعتم پرتی.... 12 ساعت...
    بنظرت میتونم بخونم یا نه؟
    میتونی... مطمئنم.

    چرا سعید میگه نمیرسی این نهایت دو هفته طول بکشه... سعیدو ولش کن... ببین من چی میگم! میتونی.

    بنظرت توو این 5 ماهه باقی مونده میتونم جوری بخونم که 6+9 نفر بشم؟ یعنی 15!!!! ممکنه ولی سخته.

    باید دورقمی بیارم که قبول شم!!! میشم؟؟؟؟؟ میشی...

    اونم توو کل کشور! که زاهدان اهواز مشهد دوره خانواده نمیزارن!!! چرا نمیزارن؟؟؟؟؟ خخخخ باهاشون حرف بزن متقاعدشون کن!


    اگه نمیشم چرا تلاش میکنم پس؟ سوال خوبیه! واقعا چرا؟

    پیشنهادی داری که باهاش امیدوار شمو به قبولی فکر کنم؟؟عایا؟ اول برو رو مخ خانواده... بعدش بخون قبولی.. زبانو زیاد بخون....

    یادمه تو یه تاپیک جمع بستی گفتی خدایا ازون بنده های پرروییم دیگه! میدونی اینو گل گفتی؟؟؟ منم سردسته ی این پرروها هستم!!! دور از جون

    الان امید قبولیم یه پررو بودن میخواد که من اضافشم دارم دمت گرم
    سه دقیقه به 2 هست
    من دیگه میرم.... بسلامت
    همش سوال نبود یکم باهات درد دل کردم کار خوبی کردی عزیزدلم.
    آهان راستی تو چرا انقد شبیه اون دختر بچه تو آواتارت هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ واقعا جدی میگی؟ نمیدونم...
    هروقت میبینمش انگاری با تو صحبت میکنم!!! لطف داری

    خب دیگه خوب وقتتو گرفتم... به پاس ِ این اعتراف اون دنیا یقمو نگیر...
    محبت کردی...








  2. 7 کاربر از پست مفید masoume.a.92 سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •