یار همراه
این مطلب بیشتر جنبه عمومی دارد و فقط مختص بانوان نیست
ظاهری جذّاب یا آراسته، همواره موجب جذب دیگران می شود، امّا موضوع این است که اگر
فردی از نظر شخصیت معنوی و خصوصیات درونی درجه ی والای داشته باشد، خود موجبزیبا جلوه دادن آن فرد می شود.به نوعی ظاهری زیبا بدون شخصیتی زیبا، بی معناست.برای تقویت و جذّابیت شخصیت خود چه کار کنیم؟
اینکه هر فردی در زندگی به دنبال هدف خود از زندگیست، امری عادیست، امّا اگر بخواهدبه خودی خود و تنها مسیر خود را دنبال کند، در نقطه ای از این راه بالاخره به نقطه ی ضعفو کمک به دیگران می رسد. همانطور که بسیاری از مردم آنقدر لجوجانه و به تنهایی بررسیدن به خواسته خود در زندگی پافشاری می کنند که نهایتاً به دلیل تهی شدن از انگیزه
و انرژی، دیگر قادر به ادامه راه نیستند. بنابراین هر فردی برای نیل به هدف خود، با برقراریارتباط با دیگران، باعث اتّحاد و در آخر افزایش معلومات و ... می شود و در آخر به هدف خودمی رسد.برای مثال، یک نویسنده اگر بخواهد تنها با تکیه به خود، به مهارت در این حرفه برسد،نمی تواند توانایی های خود را ثابت کند، چرا که در این راه با بسیار کند پیش می رود وبا مشکلاتی روبرو می شود که ناخودآگاه به بن بست می خورد، امّا با تکیه بر تجربیاتو چگونگی موفقیت کسانی که در این راه مشهور شدند، قادر است است از سدّ موانععبور و به درجات عالی در شغل خود برسد.افراد موّفقبطور مثال، امروز موقع خوردن صبحانه، تلویزیون روشن بود، آگهی تبلیغاتی پخش شد کهتبلیغات آن توسط سه دختر سفیدپوست، شرقی و سیاه پوست تهیه شده بود. همچنانکه مشغول خوردن صبحانه بودم، تنها گوش می کردم و نگاهم به تلویزیون نبود، امّا ازطریقه ی لهجه ی آنها کاملاً تفاوت نژادی آنها را فهمیدم.دختر سفید پوست، با لهجه ی آرام آمریکایی حرف می زد و دختر شرقی تندتر صحبت کردامّا کاملاً لهجه ی آسیایی داشت و ناخودآگاه بعضی از حروف را با شدّت بیشتری تلفظمی کرد و دختر سیاه پوست با لهجه ی مخصوص محلّی های بومی آفریقا حرف می زد.البته اگر از آنها در مورد تفاوت لهجه شان بپرسید، شاید نظری قاطع نداشته باشند و بهدرستی نمی دانند که دلیل این تفاوت چیست. در واقع لهجه متفاوت آنها، ربطی به نژادندارد، بلکه این تنها به دلیل محیط و مردمی بوده که در آنجا بزرگ شده اند. بنابراین انسانهاهمواره در تماس با دیگران تحت تأثیر قرار می گیرند.بهترین راه موفقیت و نیل به رشد شخصیت این است که در اجتماع و در بین افرادی باشیمکه به نوعی قبلاً به هدفی همانند هدف ما رسیده اند.آیا تا به حال برای شما هم پیش آمده که ناخودآگاه شبیه دوستان خود شوید؟! این امریغیر ارادیست. بطور مثال، نحوه ی حرف زدن، نوع کلام و حتّی روش زندگی آنها روی شماتأثیر می گذارد. بدیهیست هر فردی در اثر تعامل طولانی مدّت با مردم محیط خود، رفتار،کلام، عقاید و روش زندگی آنها را پیش می گیرد.به همین دلیل است که همواره باید در انتخاب دوستان یا افرادی که با آنها در ارتباط هستیم،دقّت کنیم. چرا که شخصیت ما همچون اسفنجی تمامی رفتارها و منش آنها را دنبال می کند.در صورت عدم انتخاب افرادی مناسب و در اثر رفت و آمد با آنها، خود مانعی بزرگ برای نیل بهمقصود ما در زندگیست و در مقابل همراهی با افرادی لایق، درهای منفعت و موفقیت را به سویما می گشاید.افراد نابغهناپلون هیل، سالها در مورد آدم های موفق در زندگی مطالعه کرده است، در کتاب خود، به نام"فکر کنید و موفق شوید"، همواره به این نکته اشاره می کند که برای نیل به پیروزی و پیشرفتدر مراحل زندگی باید همراه با آدم های موفق پیش روید. این به آن معنا نیست که با افراد اطرافخود که فکر می کنید کمکی به رشد شخصیتی شما نمی کنند، قطع رابطه کنید، بلکه باید بادیدی وسیع مزیتهای آنها را تشخیص و از آن بهره مند شوید، برای مثال، اگر دوست شما خیلیهم شخصیتی برجسته ندارد امّا در کامپیوتر مهارت خاصّی دارد، می توانید از این ویژگی ویبرای احیاء و پیشرفت کار با کامپیوتر خود استفاده کنید.برای مثال، در برخورد یا مشاهده کمدین های ماهر، شاید در ابتدا تنها بی اراده بخندید، ولیبه مرور زمان با دقّت در روش و منشاء هنر خنداندن آنها، شما نیز می توانید با پیروی از همانرویه، شخصیتی شاد و سرگرم کننده داشته باشید، بنابراین با دیدن و تجربه و تقلید از رویه آنهااست که توانسته اید خود شما نیز تبدیل به یک فرد خندان شوید.با ارتباط با افراد شایسته و والا در زندگی، قادرید ابعاد شخصیتی خود را بسوی مسیری مثبتسوق دهید.این ارتباط می تواند از طریق خواندن کتابها، مقالات، نوارهای صوتی و تصویری و هر چیز دیگریکه موجب اتصال شما با آنها شود، صورت گیرد. اگرچه، تماس و رفت و آمد مستقیم با ایناشخاص ، بسیار موثرتر است، چرا که تحت راهنمایی و پیروی آنها می توانید ضمن تقویتعقاید، باورها و توانایی های خود، تمام موانع را از سر راه خود برداشته و با انگیزه ایبیشتر، طمع زندگی دلخواه و حقیقی را تجربه کنید.با بررسی و نگاهی به خصوصیات خود، آن ویژگی شخصیتی را که همیشه به دنبالدستیابی به آن بودید را در نظر بگیرید، سپس با جستجو در افراد دیگر آن خصوصیاترا بیابید و سعی کنید با آنها ارتباط برقرار کنید. اکنون دیگر می توانید با پیروی و اجرایروش زندگی آنها، به تغییر رفتاری خود نیز بپردازید.خودتان تجربه کنید.با ارتباط و کسب تجربه، راههای پیشرفت شخصیتی خود را عملاً می یابید، اگر تنهابا مطالعه بخواهید، این تغییرات را به ظاهر و طبق آن تئوری ها پیش ببرید، دیر یا زودشخصیت قبلی شما دوباره نمایان خواهد شد. اگر همواره با افراد برجسته در تماسباشید، نشست و برخاست کنید و به رفتارشان دقّت کنید، در نهایت می توانید پلیبین خود و آنها برای رسیدن به آن ویژگی رفتاری، ایجاد کنید.شاید در ابتدا با دیدن الهامات، ارتباطات معنوی و روحانی و توانایی های جسمیفوق العاده آنها ناامید شوید، امّا باید بدانید که آنها نیز در ابتدا مثل شما بودند و ضمنوقت گذاشتن برای هدفشان ، به این درجات نائل شدند، پس نترسید و با شناخت واجرای خصوصیات و منش ها، شما نیز از ابتدا شروع کنید. رسیدن به هدف هموارهمستلزم صرف وقت و اراده قوی بوده، بنابراین در این راه ثابت قدم باشید.دانش خود را بیافزاییدالبته همانطور که در فوق اشاره شد، هیچ چیز جای تجربه مستقیم را نمیگیرد، امّادر این بین یادگیری یک سری تئوری های اولیه می تواند شما را در ایجاد ارتباط،درک و پیروی بهتر رویه افراد والا یاری دهد.ثابت قدم باشید،کلید اصلی برای دستیابی به شخصیتی والا، صبوریست، مطمئناً با گذشت زمانو کشف حقایق، به هدف خود می رسید.شاید در ابتدا با تمسخر و تحقیر اطرافیان خود که افرادی معمولی هستند روبرو شوید،مهم خود شما هستید که به عمق خواسته ی خود پی ببرید، هرچقدر در رسیدن بههدف خود مصمم تر باشید، موفق ترید. بر اعصاب خود مسلط باشید و با سیاستیزیرکانه، تحقیر های آنها را تحمّل کرده و تنها به هدف خود فکر کنید، اگر تحت تأثیر ایافراد کوته فکر قرار گیرید، ناخودآگاه هدفتان برای خودتان هم بی معنا می شود.باورها سازنده ی شخصیت و رفتار انسانهاستشکستها و عدم موفقیت افراد ناشی از باورهای غلط آنهاست. متأسفانه برخی تنهابا یک سری معلومات تئوری و عدم تحقیق و کسب تجربه، شخصیتی متغیر دارند، البتهاشکال این است که آنها حتّی همان معلومات و مطالعات را هم بطور صحیح اجرا نمی کنند.اگر هم تجربه ای داشته باشند، در مرحله اوّل با ناامیدی کنار می کشند.برای مثال، برخی پسرها در ارتباط با جنس مخالف مشکل دارند و این به دلیل تجربه اولیهتلخیست که در ابتدا داشتند، شاید دختری زیبا را در دانشگاه دیده اند و به محض صحبتو قصد دوستی با وی، دختر به او می گوید:"وای تو چقدر زشتی!"، آن پسر اینقدرسرشکسته و ناامید می شود که جرأت تجربه دوم را ندارد.این درحالیست که با تجارب اولیه، رفع اصلاحات و کسب اخلاق و رفتاری والامنش،می توانید در تجارب بعدی موفق تر باشید.از تجربیات و معلومات دیگران استفاده کنید.اگر مستقیم نمی توانید یا برایتان پیش نیامده که وقایع جدیدی تجربه کنید، می توانیداز تجربیات دیگران و معلومات تئوری اولیه ذکر شده در کتابها، نوارهای آموزشی و ...استفاده کنید.یکی از دلایل عدم موفقیت کسانی که برای پیشرفت در زندگی و ترقّی شخصیتی دستبه خواندن هزاران کتاب و شرکت در کنفرانس ها و مجامع کرده اند، این است که تنها بایک تجربه تلخ در گذشته، تنها بصورت تئوری می خواهند تا آخر عمر، خود را اصلاح کنند.در حالی که همانطور که قبلاً به این موضوع اشاره شد، مطالعه و کسب معلومات وقتیموثر است که در عمل نیز اجرا شود و در این میان با آثار تجارب آموخته شده، شکستهاو پیروزی ها به اعتماد به نفس کامل برسید.برای مثال، فرض کنید از دختری خوشتان آمد و خواستید به او پیشنهاد دوستی دهید،در ابتدا شاید بترسید که وی به شما پاسخ رد بدهد، امّا با دیدن پسرهای دیگری کهبراحتی به دختران دوست می شوند، این باور در ذهن شما ایجاد می شود که شماهم می توانید، تا اینجا اندکی امیدواری در شما ایجاد شده است، امّا بازهم از انجاماین کار می ترسید.بیشتر مردم در این مرحله، توانایی خود را باور داشته ولی هنوز در مرحله اجرای عمل نیستند.در اینجاست که باز هم تأکید می کنیم، برای اینکه بتوانید باورهای خود را به مرحلهعمل برسانید، باید با افراد باتجربه تعامل کنید. کسی که قبلاً در این موقعیت بوده،حتّی با ظاهری متفاوت، می توانید ترس شما را از بین ببرد و اعتماد به نفس شمارا افزایش دهد. آنها قادرند موانع و مشکلات شما را توجیه و برطرف کنند، با ذهنیتاین تجارت عملی، قادرید خواسته های خود را عملی کنید.در طی کسب این تجارب و معلومات باید:به غیر از تجارب دیگران و منابع بیرونی، از خود اتّفاقاتی که برای خودتان پیش آمده نیزبه عنوان یک تجربه جدید استفاده کنید. در واقع شما با این تجربه شخصی و عبور ازموانع آن، خود به نوعی مثل افراد شایسته ای هستید که در ابتدا آنها نیز با شکست هایا اولین تجارب، پیشرفت کرده اند.یاد بگیرید سریعاً چیزی را که همیشه از انجام آن می ترسید، براحتی عملی کنید.خودتان نیز می توانید با کسب تجارب، به خودسازی بپردازید و بدانید که در اثرشکستهاست که به موفقیتها دست می یابید.شاید در مرحله اوّل از شکست خود ناراحت و بحت زده به فکر فرو روید، ناامید نشوید،ناراحتی ها را فراموش کنید، امّا از تجربه خود و اشتباهات درس عبرت بگیرید. چرا کهاکنون شما اوّلین تجربه را کسب کرده اید.برای دستیابی به هدف خود، همواره تلاش کنید.وینی کرتزکی،یکی از قهرمانان تاریخ بازی گلف، همواره خود را در مقام یک مبتدی می داند، چرا کهعقیده دارد کسی که فکر کند کامل است، دیگر انگیزه ای برای کسب تجارب جدید ندارد.حقیقت این است که هیچ کسی در دنیا به خودی خود و به تنهایی به موفقیت نرسیدهاست، افراد موّفق همواره با همفکری و بهره بردن از تجارب اساتید، نام آوران و دوستان بهاین درجات نائل شدند. همانطور که برخی با تشکیل اجتماعاتی، با سهیم کردن معلومات،گذشته ها، تجارب و ...باعث پیشرفت و تشویق یکدیگر جهت نیل به پیروزی، می شوند.و در آخرهمواره برای نیل به شخصیت و هدفی والا، باید از افراد با تجربه و موفق در این زمینه کهدر مرحله ای بالاتر از شما هستند، یاری بخواهید. آنها با نصایح و توصیه های خود، انگیزهشما را افزایش می دهند، لحظه و فرصتها را غنیمت شمرده و بدانید در چه زمان، چهمی خواهید؟ در این بین با کسب تجربه های مستقیم و غیر مستقیم و با ایمان بهتوانایی های خود، انرژی دوباره ای برای رشد شخصیتی خود می یابید، می بینیدکه با اجرای دقیق توصیه های این مقاله، دیگر بهانه ای برای نیل به یک شخصیتبرجسته نخواهید داشت.
GOD is Watching YOU
insta:
_shiny7_
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)