دلم پوسید در غربت خدایا شود جانم فدای شهر سمنان
گل ریحان و عطر بوی نرگس بود زینت فزای شهر سمنان
دلم همچون کبوتر می‌کشد پر به هر ساعت برای شهر سمنان
اگر چه دورم، اما فکرم آنجاست به سر دارم هوای شهر سمنان
خوش آن روزی که چشمانم دوباره بیفتد بر فضای شهر سمنان
به شهمیرزاد و آب خوش گوارش کند افزون بهای شهر سمنان
به مهدی شهر و مردان غیورش سلحشور و قوای شهر سمنان
به مسجد جامع و آن چهل ستونش به بازار و سرای شهر سمنان
به یاد مسجد سلطانی شهر چو یوسف دلربای شهر سمنان
به یاد آن منار و آن شبستان بلال خوش صدای شهر سمنان
به شب‌های کویر و پر ستاره نسیم دلگشای شهر سمنان
به آن دروازه ارگ عهد قاجار بود زیبا بنای شهر سمنان
همیشه سرفراز و پای بر جا برای ما بمان ای شهر سمنان
خداوندا به آن عزّ و جلالت ز تو خواهم بقای شهر سمنان