چیزی که تو روستاها من زیاد میبینم و متاسفانه افرادی از یه خانواده هایی طلاق میگیرند که آدم باورش نمیشه.
ته مشکلشون انتظارات بیجا داشتن نسبت به هم هست.
تو روستاها زیاد دیدم به جای اینکه انتخاب همسر رو سخت بگیرن و گرفتن مراسم ازدواج رو آسون برعکس شده.انتخاب همسر رو راحت میگیرن و تلاششونو روی مراسم میزارن.یعنی حتی به اندازه مردم شهر نشین هم روی انتخاب همسر دقت ندارن.بر اساس رودربایستی دختر میدن به هم.
مثلا دختر خاله پسر خاله.مادر دختره میگه من چجوری روی خواهرمو زمین بندازم و بهش دختر ندم؟
یا خانواده دختر روی پسر سخت گیری ندارن.بدون توجه به سابقه پسر دختر بهش میدن و میگن سر زندگی بره ادم میشه.خلاصه طرز فکرا مورد داره.
اما دوست داشتم بدونم متغیر ها توی شهر ها چی هستند؟طبق متن دیگه مثل قدیم زن ها از کتک خوردن شکایت ندارند.الان موضوعات حول چی میچرخه؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)