کاربر اخراج شده
اصلا خوشم نمیاد از این زندگی ای که پیدا کردم امروز سر کلاسم گریه کردمهیییییییییییییییییییییییی ییییییی خدااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااا اخه چرااااااااااااااااااااااا ااااااا من یعنی انقدر بدبخت شدم که از همه عقب افتادم اصلا فکر نمیکردم یه روز به اینجا برسم خیلیییی حالم بده
آخرشم سر جلسه کنکور من این شکلی میشم هیچ وقت هم به آرزوم نمیرسم
![]()
کاربر جدید
ای خدااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااا پدرم دراومد حدود 100 خط فقط درمورد یه مطلب دارم مینویسم که پست بزارم بعد که گزینه ارسال رو میزنم تازه میفهمم دیسکانکت شدم و اینترنت قطعهههههههههههههههههههههه هه دارم دیوونه میشم اون تبی که مطلب رو توش نوشته بودم هم پرید تازه خر کیف هم شده بودم که به به چه مطلبی نوشتم حالا ارسال کنم که این بلای آسمونی شلوارموگرفت یعنی دارم دق میکنم اییییییییی خدااااااااااااااااا
![]()
ویرایش توسط MILAD KHAN : 30th November 2013 در ساعت 04:46 PM
عجب روزگاریست!
شیطان فریاد می زند ؟!
انسان پیدا کنید، سجده خواهم کرد...
دوست آشنا
بسی خسته هستم
اتاق تکونی عظیمی داشتم
آهنگ تــــــند زندگی، برای رقــــصیدن است نه دویدن!
![]()
همکار تالار بیماریها
انسان های بی نزاکت چقدر زود خودشون رو نشون میدهند!
واقعا مدارا تا کجا؟
![]()
یار همراه
امروز برگه های امتحان ریاضیمونو دادددددددددددددددددددددن! ه نمره ی شاهکاری بود تو برگه!حدودا 10 بیستا تک داشتیم...منم لبببببببببببببببب مرززززززززززززززززز............ .....
اصلا....!
بیخیال.....!هـــــــــــــــ ـــــــــی.....جبران میکنمهی میگم جبران میکنم اما هیـــــــــــــــــــــــ ــچ اتفاقی نمیافته
امروز قرار بود امتحان زیست میان ترم داشته باشم پریددددددددددددد....فردام قرار بود شیمی میان ترم داشته باشم اونم پریددددددددددباورم نمیشه
فقط بخاطر بچه هایی که رفتن اردوی راهیان نور شلمچه
حتی فردام قراره با دوستم رها برم تئاتریادش بخیر منم یه روزی خییییییییییییلی تئاترو دوست داشتم ولی از بس درس خوندم این ذوق هنریم کور شد
منو رها از ابتدایی باهم قرار گذاشته بودیم جفتمون بازیگر شم
ولی من میچوندم...اون رفت هنر ولی منو عشق پزشکی گرفتتتتتتتتتتتتت!
هی هی هی...!
ولی یه خبر نسبتا خوبم گرفتم امروز....انشاء نمازی که نوشتم تو منطقه رتبه اولو اوردم!ولی خیـــــــــــــــــلی میترسم از اجرای عملیش!
سال دوم راهنمایی تا مرحله ی استانی پیش رفتم ولی از مرحله ی استانی، اجرای عملی نمازم هست...!منم...!
![]()
بهمون گفتـــــــــــــــــــن نماز صبحو بخونید....منم حمدو جااااااااااااااا انداختم....اخر سر که نمازم تموم شد با خودم گفتم چقدر زود خوندماااا...خوش گذشت بازم میامآآآآآآآآآآآآآما بعدش یکی از ناظرا اومد جلو بهم گفت:دخترممممممممممم حمدو برای ما بخون ببینم
ابروم رفت!ملت میخندیدن!هرکی رفت و اومد یه سوتی داد
استرس داشتم خب
100 نفر نشستن روبروت دارن تورو نگاه میکنن
امسالم به اجبار عمم دوباره شرکت کردم!
تصمیم دارم دیـــــــــــــــــــــــ ــگه تو این دفترخاطرات ننویسم!
9/9 /92
همکار تالار سایر موضوعات
عصر حجر ... عصر اطلاعات ... عصر ارتباطات ... عصر فن آوری ... عصر دیجیتال ... همه اینا ثابت میکنن که پیشرفت بشر همیشه در عصر صورت گرفته ... و از صبح زود بیدار شدن آدمی به جایی نمیرسه .
این است زندگی . . .
امروز روز خیلی خیلی خسته کننده بود ، مثلا ما رو برده بودن اردو یک ساعت سر بالایی رفتیم
شیب سربالایی هم خیلی تند بود . جوری که برگشتن ما 5 دقیقه طول کشید بیایم پایین اما بالارفتن یک ساعت بود .
توی اتوبوس که همه از حال رفته بودن منم خوابم میومد شدید ، خونه هم که رسیدم کی خوابم برد فقط فهمیدم از ساعت 3 تا 6 خواب بودم
خیلی خیلی روز خسته کننده ای بود...
ویرایش توسط Sa.n : 30th November 2013 در ساعت 09:11 PM
" برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "
همکار مدیر سایت
بله
امیدوارم اتفاقی که درطول این سه روز برام افتاد برای هیچ احدی نیفته چون خیلی بده فقط همین
خدایا !!!! اخه چرا...
92/9/9
کاربر اخراج شده
*FATIMA*, *nura*, Almas Parsi, aty.a, m@some, Sa.n, solinaz, sr hesabi, یاسمین5454, رضوس
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)