سلام...
ممنونم...
برداشت هاي اينچنيني از پديده اي به نام مُد ريشه ميگيره...
و حتما شما هم تا حالا نديد كسي رو كه از چند برنامه تلويزيوني محرف يا سر به راه شده باشه و عموما شنيديد و يا خونديد...
هر اتفاقي ميتونه تاثير بر جهت گيري داشته باشه و برنده كسيست كه بتونه اتفاقات موثر تر رو درمان كنه...
اما در كشور ما هميشه مانورهاي فرهنگي اجتماعي روي اتفاقات كم تاثير تري مثل برنامه هاي تلويزيوني تمركز بيشتري داشه...
سلام عزيزم...
اين اتفاق در ايران هم ميوفته...
چند بار در اين جلسات حضور داشتم...
بهش ميگن ك ج ج...
جلسه كاهش جرم و جنايت...
ولي بيشتر شبيه پر كردن بيلان كاري هست...
و جاي اينكه از روانشناسان و جامعه شناسان كار كشته استفاده كنن...
از قاضي ها و بازپرسها و افسران استفاده ميكنن...
يعني در حقيقت ما در خيلي از بخش ها هدف رو ميدونيم و سرمايه و وقت هم مصرف ميكنيم ولي به علت عدم آگاهي مناسب...
هچ وقت مثل ديگر كشورها نتيجه نميگيريم...
ــــــــــــــ
بله در حقيقت ريشه يابي صحيح علل، مهم ترين بخش هر كار است...
و ما قبل از اينكه ريشه يابي صحيح داشته باشيم دنبال اجراي ضربالاجل هاي بازدانده هستيم...
يه جور ماسمالي خودمختار و كدخدامنشانه و بي برنامه و تحت آزمايشات صحيح و خطا سليقه اي...
ــــــــــــــــ
بله دين و قانون هر دو عامل بازدارنده هستند...
در حقيقت ترس از جزا و تمايل به تشويق به هر شكلي كه باشد تاثير گذار است...
اما نه ريشه يابي كاملي ميكند و نه راهكار مناسبي ارئه ميدهد...
ــــــــــــــــ
كمبود دليل كافي بر توجيه انحراف نيست...
همه ي ما كمبود هاي مختلفي داريم و قرار نيست بدين سبب از ديوار كسي بالا بريم...
اما به علت محدوديت ظرفت اقشار جامعه، كمبودها يكي از عوامل موثر در ساخت بستر انحراف هستند...
علاقه مندی ها (Bookmarks)