دوست جدید
دست گلت درد نکنه بابت این مطالب . خیلی عالی بود من تا حالا نه اسمی ازشون شنیده بودم نه خبری داشتم ازشون. حیف نیست واقعا؟؟!! اگه من جای این کرگردانا و نویسنده هامون بودم جای این سریالای تکراری مضخرف و فیلمای خارجی چند صد بار تکرار اینارو میساختم!! البته کار هرکسیم نیست نوشتن داستانهای تاریخی .بعضی از این نویسنده های محترم انقد کلیشه ای و بد مینویسن که جذابیتی برا داستان نمیذارن!! اونایی که خوبن اندکن و یا اینکه شانس در خونشونو نزده!!
خدایا، به داده و نداده و گرفته ات شکر
که داده ات نعمت است و نداده ات حکمت است و گرفته ات امتحان!
دوست آشنا
چند تن دیگر از سرداران و جنگاوران زن در ایران باستان
نام تنی چند از سرداران و جنگاوران زن که از زمان مادها هخامنشیان٬ اشکانیان و ساسانیان به جا مانده اند ولی از کارهایشان هنوز آگاهی چندانی در دست نیست٬ چنینند:
ویرایش توسط کاساندان : 14th August 2013 در ساعت 01:34 PM
دوست آشنا
ورزا
در لغت به معنی نیرومند و توانا٬ سرداری از هخامنشیان.
هومی یاستِر
که از سرداران و بزرگان سپاه هخامنشی بود.
وهومسه
در لغت به معنی والاتبار و نیکزاده بزرگ٬ از سرداران هخامنشی.
هومی یاستِر
در لغت به معنی دوست و هم پیمان و پشتیبان٬ از سرداران هخامنشی.
پریساتیس
در چم فرشته و زیبا٬ همسر داریوش دوم که پا به پای همسر و دختر به جنگها میرفت و پیکار میکرد.
آمسترس
در لغت به معنی هم اندیش و پشتیبان و یار٬ دختر داریوش دوم که پا به پای پدر در نبردها میجنگید.
سی سی کام
در لغت به معنی کامروا٬ مادر داریوش سوم که هیچگاه در برابر اسکندر تسلیم نشد و همچنان جنگ را دنبال نمود.
استاتیرا
دختر داریوش سوم و از سرداران هخامنشی نیز بود.
آرتونیس
در زمان داریوش كبیر فرمانده ای شجاع بود نام شوهرش آرتاباز بود كه یكی از سپهبدان داریوش شاه بود.
داناک
در لغت به معنی باهوش و خردمند و فرزانه٬ از سرداران هخامنشی.
مهرمس
در لغت به معنی مهر بزرگ٬ خورشید درخشان٬ از سرداران هخامنشی.
آذرنوش
در لغت به معنی پرفروغ آتشین٬ از شاهدختهای هخامنشی و هم سردار سپاه.
ویرایش توسط کاساندان : 14th August 2013 در ساعت 01:38 PM
دوست آشنا
آسپاسیا
همسر کورش دوم که از سرداران او نیز بود.
آرتونیس
در لغت به معنی راست و درست٬ دختر «ارته باز» که او خود نیز سردار بزرگ داریوش بزرگ بود.
آپاما
در لغت به معنی گیرا٬ خوش آب و رنگ و زیبا میباشد، دختر «سپیتمن» که خودش از سرداران زمان هخامنشیان بود.
داناک
در لغت به معنی باهوش و خردمند و فرزانه٬ از سرداران هخامنشی.
میترادخت
در لغت به معنی دختر مهر٬ دختر خورشید٬ از سرداران اشکانی.
پرین
دختر قباد مشاور امور قضایی ساسانیان بود.
نوشین
سردارنامی ساسانی در زمان انوشیراوان دادگر
دوست آشنا
رودابه:
دختر مهرآب کابلی و همسر زال و مادر رستم که به روایت شاهنامه دلباختگی زال به او یکی از زیباترین صحنه های شاهنامه است. رودابه در موقع تولد رستم اولین سزارین را انجام داد.
بنابراین، چنین زایمان ها را باید "رستمی" گفت نه سزارین. زیرا سزار قرن ها پس از تولد رستم به دنیا آمده است.
دوست آشنا
ببخشید تصویر مناسبی پیدا نکردم!
کاربر جدید
واقعا باعث افتخاره که ما ایرانی هستیم.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)