دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9

موضوع: چرا چهارده قرن گریه!

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #9
    همکار بخش مذهبی
    نوشته ها
    4,395
    ارسال تشکر
    7,424
    دریافت تشکر: 12,850
    قدرت امتیاز دهی
    7194
    Array

    پیش فرض پاسخ : چرا چهارده قرن گریه!

    حال پس از شناخت انواع اصلی گریه و عوامل هر یک از آن ها، باید بررسی کرد که گریه بر امام حسین(علیه السلام)از کدام نوع است؟
    در پاسخ، نخست باید تأکید کرد که عزاداری امام حسین(علیه السلام)از دیرباز در بستر وسیع زمانی،و پهنه‌های مختلف مکانی انجام شده، وطیف وسیعی از گریه کنندگان را در برگرفته است. بر این اساس، تشخیصِ نوع گریه امام حسین(علیه السلام)، بدون توجه به تفاوت شرکت کنندگان در سوگواری و مراحل مختلف آن، امری ناممکن می نماید.


    بی گمان، گریه‌های طولانی بزرگ ترین بازمانده عاشورا، حضرت امام سجاد(علیه السلام) که از نزدیک صحنه‌های مصیبت بار کربلا و مظلومیت‌های پدر، برادران، عموها و دیگر عزیزان و همراهان خود را مشاهده کرده بود، گریه هایی بود کاملا متمایز، و ناشی از هر سه عامل: گریه از روی رحمت و رأفت در داغِ عزیزان; گریه بر مظلومیت ها; و گریه بر فقدان انسان هایی در حدّ اعلای فضل و کمال و پاکی.


    پس از آن، در دوران متأخرتر، گریه‌های کسانی که با تشویق‌های ائمه اطهار(علیهم السلام)، و با آگاهی از اجر عظیم گریه بر امام حسین(علیه السلام)، اقدام به برپایی مجالس عزا برای آن حضرت می کردند و به یاد مصائب او می گریستند، گریه هایی بوده است بر مظلومیت، و ناشی از عقیده.

    بر این اساس، اعتقاد به پاداش فراوان گریه بر امام حسین(علیه السلام)و نیز یادکرد از مصیبت‌ها و مظلومیت‌های آن حضرت، همواره در طول تاریخ، در برپایی عزاداری‌های حسینی تأثیرگذار بوده، و سبب شده است تا احساسات و عواطف عزاداران، با یاد و نام اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و یاران با وفایش، پیوندی ناگسستنی و عمیق بیابد، و پس از قرن ها، برای آنان، همچون عزیزترین نزدیکان خود سوگواری کنند، بگریند و بر سر و سینه بزنند.


    در این میان، «مظلومیتِ» امام حسین(علیه السلام)۳۷ و دیگر شهیدان کربلا، عاملی بسیار مهم در برانگیختن احساسات و هیجانات همه انسان‌های پاک دل بوده، بسیاری از افراد غیرشیعه و حتی غیرمسلمان را در زمره سوگواران حسینی در آورده است. «مظلومیتِ» آنان که در قالب مصیبت هایشان یادآوری می شده، برای دل و جان عزاداران «سوز»، و برای چشم آنان، «اشک» را به ارمغان می آورده است; البته عشق و محبت نسبت به امام حسین(علیه السلام) و یارانش در عمق وجود برخی از عزاداران، چنان نفوذ کرده است که گاهی، فقط با شنیدن «نامِ» آنان، اشک از چشمانشان جاری می شود:

    آن چنان کز برگ گل، عطر و گلاب آید برون
    تا که نامت می برم، از دیده آب آید برون
    رشته الفت بود در بین ما، کز قعر چاه
    کِی بدون رشته، آب بی حساب آید برون؟
    تا نسوزد دل، نریزد اشک و خون از دیده‌ها
    آتشی باید که خوناب کباب آید برون
    گر نباشد مهر تو، دل را نباشد ارزشی
    برگِ بی حاصل شود گل، چون گلاب آید برون.۳۸


    آری، در عزاداری امام حسین(علیه السلام)، آنچه در برون تجلّی می یابد، «اشکِ چشمِ» عزاداری است، و درون آن، مهر و محبتی است که خداوند در دل‌های آنان قرار داده است; «اشک، زبانِ دل و شاهد عشق است.»۳۹


    آنچه در بالا گذشت، بیانگر چیستی گریه بر امام حسین(علیه السلام)بود، و نیز با شناخت عوامل آن، بخشی از چرایی گریه بر حسین(علیه السلام)را بیان می کرد; در ادامه، به برخی از آثار و کارکردهای گریه‌های سوگواران حسینی اشاره می شود تا بدین سان، چرایی آن بیشتر روشن شود، همچنین، آنان که ناآگاهانه به تشکیک و تردید درباره مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین(علیه السلام)می پردازند به خطای خود پی ببرند، نیز آشکار شود که معاندان، چرا به این مراسم، بسیار هجوم می آورند.


    برخی از آن آثار و کارکردها، جنبه فردی، و برخی نیز جنبه اجتماعی و سیاسی دارد. از نظر فردی، گریه‌های عزاداران، از یک سو، آنان را تخلیه هیجانی می کند، به آرامش روحی ـ روانی می رساند و باعث صفای باطنی می شود که در این باره، پیش تر نیز سخن به میان آمد. از سوی دیگر حضور عزاداران در مراسم عزای حسینی، عواطف و شناخت آنان را تقویت می کند، و نیز سبب می شود تا آنان بکوشند در رفتار خود، شبیه به آنان باشند که برایِشان می گریند; هنگامی که عزاداران به یادِ وفاداری ابوالفضل العباس(علیه السلام)، یا آزادگی حرّبن یزید ریاحی اشک می ریزند، ناخود آگاه، خواهند کوشید تا در حد توان، آزاد مرد و وفادار باشند، و از نامردمی به دور.۴۰


    گریه بر امام حسین(علیه السلام)، از نظر سیاسی و اجتماعی نیز آثار و کارکردهای بسیار مهمی دارد; زیرا این گریه‌ها در جایگاه یک رفتار کاملا احساسی و هیجانی، و در عین حال کاملا آگاهانه، به یادِ بزرگمردی است که برای احیای دین و اجرای عدالت، خود را در سخت ترین شرایط قرار داد و هر گونه مصیبت و مظلومیت را به تن خرید; بدین سان، این گریه، شخصیت فرد عزادار را به شخصیت عظیم چنان انسان وارسته ای پیوند می زند، و اهداف و آرمان‌های او را در عمق جان وی پایدار می کند.


    فرد عزادار با سوگمندی و گریه برای امام حسین(علیه السلام) آشکارا اعلام می کند که او وفادار به امام حسین(علیه السلام)، نهضت او، و آرمان‌های او است، و در میدان عمل نیز وفاداری خود را به اثبات می رساند; به یاد داریم که در همین روزگار، در صحنه‌های مختلف انقلاب و دفاع مقدس، مردان حسینی در میدان عمل چه خوش درخشیدند!


    گریه و عزاداری برای حسین(علیه السلام)، در واقع، انقلاب و مکتب او را زنده نگاه داشته و پیام امام حسین(علیه السلام)را به همه انسان‌ها انتقال داده است. بر این اساس، گریه در فرهنگ عاشورا، سلاح همیشه برّانی است که فریادِ اعتراض بر ستمگران است و پاسدارِ خون شهیدان.۴۱ در این باره، این سخنان از حضرت امام خمینی(قدس سره)بسیار گویاست: «هر مکتبی، تا پایش سینه زن نباشد، تا پایش گریه کُن نباشد،... حفظ نمی شود»;۴۲ «گریه کردن بر عزای امام حسین(علیه السلام)، زنده نگه داشتن نهضت، و زنده نگه داشتن همین معنا است که یک جمعیت کمی در مقابل یک امپراتور بزرگ ایستاد... آن‌ها از همین گریه‌ها می ترسند، برای اینکه این گریه ای است که گریه بر مظلوم است، فریاد مقابل ظالم است.»۴۳






    پی نوشت :
    ۱ـ نوشتار حاضر، بخشی از طرح جامع مقتل امام حسین (ع) است که به وسیله گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در حال تدوین می باشد.
    ۲ـ ادوارد گیبون (۱۷۳۷ـ۱۷۹۴م) مورخ انگلیسی می گوید: «در طی قرون آینده بشریت، و در سرزمین های مختلف، شرح صحنه های حزن آور مرگ حسین موجب بیداری قلب خونسردترین قارئین ]و مخاطبان [خواهد شد.» (سید عبدالکریم هاشمی نژاد، درسی که حسین(علیه السلام)به انسان ها آموخت، چ سوم، تهران، فراهانی، ۱۳۵۱، ص ۴۴۸٫)
    ۳ـ احمد تقی الدین ابن تیمیّه» (۶۶۱ـ ۷۲۸ق) و پس از او، فرقه وهابیت عزاداری برای امام حسین(علیه السلام)را بدعت و حرام دانسته اند. (ابن تیمیّه الحرّانی الدمشقی الحنبلی، منهاج السّنة النبویة فی نقض کلام الشیعة و القدریة، ریاض، مکتبة الریاض الحدیثة، القاهرة، مکتبة الجمهوریة، ج ۲، ص ۳۲۳ـ ۳۲۶٫)
    ۴ـ عبدالحکیم سلیمی، فلسفه عزاداری امام حسین(علیه السلام)، اهداف و آثار قیام امام حسین(علیه السلام)، تهران، مرکز چاپ و نشر مجمع جهانی اهل بیت(علیهم السلام)با مشارکت نشر شاهد، ۱۳۸۱، ص ۲۲۹٫
    ۵ـ برای آگاهی درباره برخی از این گونه پرسش ها و شبهات و نیز پاسخ های آن ر.ک: محمّدتقی مصباح، آذرخشی دیگر از آسمان کربلا، چ چهارم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(قدس سره)، ۱۳۸۰، ص ۱۴ـ۲۳٫


    ۶ـ ابن منظور، لسان العرب، تصحیح امین محمد عبدالوهاب و محمدالصادق العبیدی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۱۶، ج ۹، ص ۱۹۵ و ۱۹۶ (ماده عزا).
    ۷ـ علی اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۳، چ اول از دوره جدید، ج ۱۰، ص ۱۳۹۸۴ (ماده عزا).
    ۸ـ ابن منظور، پیشین، ج ۹، ص ۱۹۵و ۱۹۶ (ماده عزا) / احمدبن محمد بن علی المقری الفیومی، المصباح المنیر، قم، مؤسسة دارالهجرة، ۱۴۰۵ق، ص ۴۰۸ (ماده عَزَوْتُه).
    ۹ـ محمد کاویانی، «روان شناسی عزاداری»، تعالیم اخلاقی و عرفانی امام حسین(علیه السلام)، تهران، مرکز چاپ و نشر مجمع جهانی اهل بیت(علیهم السلام) با مشارکت نشر شاهد، ۱۳۸۱، ص ۳۴۶ و ۳۴۷٫
    ۱۰ـ همان، ص ۳۴۷٫


    ۱۱ـ امام محمّدباقر(علیه السلام) در پاسخ به یکی از اصحاب که پرسیده بود: عزاداران امام حسین(علیه السلام)چگونه به یکدیگر تسلیت بگویند؟ چنین فرمودند: «یقولون: عظّم اللّه اجورنا بمصابنا بالحسین(علیه السلام)، و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیّه الامام المهدی من آل محمد(صلی الله علیه وآله)»: (به یکدیگر) چنین می گویند: خداوند پاداش های ما را در «مصیبتِ مان» درباره حسین(علیه السلام)عظیم گردانَد، و ما و شما را از زمره کسانی قرار دهد که به خونخواهی او، همراه با ولی خدا، امام، مهدی آل محمد(علیهم السلام)قیام می کنند. (جعفربن محمد بن قولویه القمی، کامل الزیارات، تحقیق الشیخ الجود القیومی، لجنة التحقیق، مؤسسة نشر الفقاهة، ۱۴۱۷ ق، ص ۳۲۵و ۳۲۶٫)
    ۱۲ـ محمد کاویانی، پیشین، ص ۳۵۰و ۳۵۱٫
    ۱۳ـ مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی (عج) به ضمیمه شهید، چ پنجم، قم، صدرا، ۱۳۹۸ق، ص ۱۲۲ و ۱۲۳٫
    ۱۴ـ میرزا حسین نوری طبرسی، مستدرک الوسائل، چ دوم، قم، مؤسسه آل بیت(علیهم السلام)لإحیاءالتراث، ۱۴۰۸ ق، ج ۱۰، ص ۳۱۸٫
    ۱۵ـ سید عبدالکریم هاشمی نژاد، پیشین، ص ۴۵۱٫


    ۱۶ـ عبارتی است از «زیارت امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا» (جعفر بن محمدبن قولویه القمی، کامل الزیارات، ص ۳۳۰٫)
    ۱۷ـ یکی دیگر از موارد مهم، نقش عزاداری امام حسین(علیه السلام) در ترویج مذهب تشیّع است. اثر ژوزف، خاورشناس فرانسوی در کتاب «اسلام و مسلمانان» در فصل «شیعه و پیشرفت های خیره کننده آن» به این امر اذعان کرده است. ر.ک: سید شرف الدین عاملی، فلسفه شهادت و عزاداری حسین بن علی(علیه السلام)، ترجمه علی صحت، انتشارات مرتضوی، ۱۳۵۱، ص ۹۴ و ۹۷٫
    ۱۸ـ امام خمینی، صحیفه نور، مجموعه رهنمودهای امام خمینی(قدس سره)، تهران، تهیه و تدوین انتشارات سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۶۹ ـ۱۳۶۱ش، ج ۱۸، ص ۲۲٫
    ۱۹ـ همان، ج ۸، ص ۶۹٫
    ۲۰ـ مرتضی مطهری، حماسه حسینی، چ هفدهم، تهران، صدرا، ۱۳۷۴، ج ۳، ص ۹۴٫


    ۲۱ـ حکیمه قاسمی، «فلسفه عزاداری یا اهمیت سوگواری»، حماسه عاشورا، تهران، مرکز چاپ و نشر مجمع جهانی اهل بیت(علیهم السلام)با مشارکت نشر شاهد، ۱۳۸۱، ص ۱۶۷٫
    ۲۲ـ محمد کاویانی، پیشین، ص ۳۵۲، به نقل از: حسین رجبی، پاسخ به شبهات عزاداری، ص ۲۰٫
    ۲۳ـ همان، ص ۳۵۲ و ۳۵۳٫
    ۲۴ـ ابوجعفر محمدبن الحسن الطوسی، الامالی، تحقیق مؤسسة البعثة، قم، دارالثقافة، ۱۴۱۴ ق، ص ۳۸۸، (مجلس سیزدهم).
    ۲۵ـ «… قال رسول الله(صلی الله علیه وآله): تدمع العین و یحزن القلب، و لا نقول ما یسخط الربّ…» (محمدبن یزید القزوینی، سنن ابن ماجه، بیروت، دارالفکر، ج ۱، ص ۵۰۶٫)


    ۲۶ـ «… قال رسول الله(صلی الله علیه وآله)…: فانه مهما یکن من العین و القلب فمن الرحمة و ما یکون من اللسان و الید، فمن الشیطان.» (ابی بکر بیهقی، السنن الکبری، بیروت، دارالفکر، ج ۴، ص ۷۰٫)
    ۲۷ـ احمدبن حنبل، مسند احمد، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ ق، ج ۲، ص ۸۴ / ابی بکر بیهقی، پیشین، ج ۴، ص ۷۰٫
    ۲۸ـ علی بن برهان الدین حلبی الشافعی، السیرة الحلبیة، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج ۲، ص ۲۴۶٫
    ۲۹ـ از جمله می توان به گریستن پیامبر(صلی الله علیه وآله) بر سر مزار مادرش اشاره کرد. (مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، ج ۳، ص ۶۵ / محمد کاویانی، پیشین، ص ۳۳۹-۳۴۱٫)
    ۳۰ـ حکیمه قاسمی، پیشین، ص ۱۶۹٫


    ۳۱ـ محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۱، ص ۲۴٫
    ۳۲ـ امام باقر(علیه السلام)فرمود: «در نجوای خداوند با موسی(علیه السلام) بر روی کوه طور چنین بود: ای موسی به قوم خود، این سخن مرا برسان که هیچ چیزی مانند گریه از روی خشیّتِ من، متقرّبین را به من نزدیک نمی کند.» (شیخ صدوق، ثواب الاعمال، چ دوم، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ ش، ص ۱۷۲٫)
    ۳۳ـ در مناجاتی از امام سجاد(علیه السلام) چنین آمده است: «خداوندا! اشکِ چشم کسی که از خوف تو بگرید، مورد رحمت تو قرار می گیرد.» (شیخ طوسی، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسة فقه الشیعه، ۱۴۱۱ ق / ۱۹۹۱ م، ص ۷۳۹٫)
    ۳۴ـ محمد کاویانی، پیشین، ص ۳۵۳و۳۵۴٫
    ۳۵ـ امّ ایمن، کنیز و دایه رسول خدا(صلی الله علیه وآله)بود و نزد حضرت منزلتی والا داشت. (محمدبن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمدعبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ ق، ج ۸، ص ۱۷۹٫)


    ۳۶ـ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة، تعلیق عبدالمعطی قلعجی، بیروت، دارالکتب العملیه، ۱۴۰۵، ج ۷، ص ۲۶۶٫
    ۳۷ـ ابن تیمیّه (۶۶۱ـ۷۲۸ق) با آنکه عزاداری امام حسین(علیه السلام) را بدعت و حرام می داند، می گوید: «فلا ریب انه قتل مظلوماً شهیداً»; شکی نیست که او (امام حسین(علیه السلام)) کشته شد در حالی که مظلوم و شهید بود. (ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ج ۲، ص ۳۲۱ و ۳۲۲٫)
    ۳۸ـ حبیب چایچیان (حسان)، ای اشک ها بریزید، چ هفدهم، تهران، جاویدان، ۱۳۷۴، ص ۱۳۱٫
    ۳۹ـ جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معروف، ۱۳۷۴، ص ۳۸۲٫
    ۴۰ـ محمد کاویانی، پیشین، ص ۳۵۴و ۳۵۵٫


    ۴۱ـ همان، ص ۳۸۴٫
    ۴۲ـ امام خمینی، صیفحه نور، ج ۸، ص ۷۰٫
    ۴۳ـ همان، ج ۱۰، ص ۳۱ و ۳۲٫
    نویسنده: حامد منتظری مقدم
    اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر


  2. 5 کاربر از پست مفید طلیعه طلا سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •