آموزه های عرفانی
عاشورا افزون بر قیام برای برپایی عدالت، از جنبه های عرفانی بیشماری برخوردار است. عاشورا، مرز مشترک عرفان و حماسه است که ایینهای سوگواری، این معنا را در مردم بارور ساخته است.
عشق
عشق، زلالترین حالت روحی انسان است. پیشوایان ما در فرازمندترین قله آن ایستاده اند و در بستر آن به کمال مطلق رسیدهاند. شهادت و عروج آنان به سوی معشوق، گویای این مدعاست. آنان، تن را به سان قفسی میدیدند که مرغ جان را از پرواز به سوی حق باز میدارد. از این رو، لحظه عروجشان، زیباترین برگ از کتاب عاشقی آنان است. سوگواری، بازتاب دهنده این عشق پایانناپذیر است. حضرت امام خمینی(ره) درباره شهیدانی که این پرواز و آواز را از عاشورا دریافت کرده اند، میفرماید:
... [شهیدان] بر توسن شرف و عزت به معراج خون تاخته اند و در پیشگاه عظمت حق و مقام جمعالجمع، به شهود و حضور رسیده اند ...16 لکن آن بُعد عرفانی و آن جلوه معنوی ربّانی، که جانها را به سوی خود پرواز میدهد و آن قلبهای ذوب شده در تجلیات الهی را با چه قلم و چه هنر و بیانی میتوان ترسیم کرد؟17
یاد خدا
یاد خدا، مرتبه بلند عرفانی است که انسان در همه حال از یاد حق، غافل نشود. این مقام، دو مرحله دارد؛ قلبی و زبانی. یاد خدا و دل سپردن به یاری بی نظیر الهی در بحرانی ترین لحظه های زندگی، ویژگی برجسته ای است که در سرتاسر زندگی معصومین(ع) به چشم میخورد. امام حسین(ع) حتی در زیر خنجر دشمن، دل را از یاد خدا خالی نکرد، بلکه در شب آخر زندگی نیز مهلت میخواست تا یاد او را با نماز و نیایش برپای دارد. او هر گام را در کربلا با کلمه استرجاع برداشت و در حلقه یاد الهی، از ماجرای هستی فارغ بود.
ایین سوگواری، قصه خوبانی را بازگو میکند که اَنَا الحَق ورد زبانشان است و سینه آنان، لحظه ای از زلال یاد خدا تهی نیست و حماسه یاد الله، همواره در حرکت تکاملی ایشان به سوی خدا وجود دارد.
اخلاص
آنچه به زندگی اهل بیت صبغه ای جاودانه میبخشد، گوهر خدامحوری در صدف زندگانی آنان است. پیشوایان دین، تلاشهای خود را تنها به انگیزه خالص آغاز میکردند و به پایان می رسانیدند. به همین دلیل، حضرت امام حسین(ع) نهضت خود را اینگونه معرفی میفرماید:
من هرگز برای شورش، تفریح، سرمستی، فسادانگیزی یا ستم برنخاسته ام، بلکه برای اصلاح امت و امر به معروف و نهی از منکر قیام کرده ام.18
سوگواری خالصانه نیز شرکت در این حماسه است؛ زیرا این تلاش، با خلوص آغاز شده است. اخلاص، رمز شرکت در سوگواری و گریستن است. هرگاه دل از هوا و هوس تهی گردد، بنده به اوج میرسد و کمال مییابد. پس کمال در روح عاشورا و روحیه عاشورایی نهفته است.
آموزه های اجتماعی
از پرسشهای اساسی و سازنده برای یک انسان متعهد این است که «چگونه باید زیست؟» پاسخ این پرسش هنگامی آشکار میشود که او از خود بپرسد «برای چه زندگی میکنم؟» در واقع چرایی زندگی به چگونگی آن پاسخ میدهد.
جامعه
جامعه انسانی هنگامی زنده است که حیات طیبه داشته و فضایل، بر آن جامعه سآیه انداخته باشد. جامعهای که به آزادگی، بیشتر از آزادی بها میدهد و در راه آزادگی گام برمیدارد، آزادی را نیز به دست میآورد. چنین جامعه ای حتی اگر در راه رسیدن به آزادگی به کلی نابود شود، آزادگی خود را دست نداده است؛ زیرا بقای آن در رسیدن به آن هدف راستین است نه حیات ظاهری. این چنین است که رنگ جاودانگی به خود میگیرد و تاریخ نیز برگهای زرّین این آزادی و آزادگی را به ایندگان به امانت میسپرد.
استواری یک ملت در راه آرمان و عقیده خود، همان حیات طیبه ای است که به جامعه اصالت میبخشد. در مقابل، سکوت ملت در برابر نقصان، فساد و ذلت، مرگ جامعه را در پی خواهد داشت. جامعه ای که در عین آزادی، آزادگی ندارد و در برابر ستم، ذلیلانه سکوت کرده، پیش از مرگ، مرده است. پیام سوگواری، پیام جاوید ماندن و پیوستن به کاروان عاشوراست. این ایین، پیوستن به موج زنده فریاد و سیل فزاینده خون است. سوگواری سرمشق سربلند زیستن است و تزریق پادزهر ذلت پذیری در رگ حیات جامعه است.
خانواده
خانواده، نخستین سنگ بنای جامعه است و به عنوان جامعه ای کوچک، همه نیازمندیهای یک اجتماع کامل را در سطحی محدودتر داراست. در چنین اجتماعی است که انسانها با سرمشق گرفتن از عاشورا، بر استحکام پیوند اجتماعی خویش میافزایند. فرزندان در همین اجتماع کوچک، فرهنگ سوگواری را از پدران خویش فرا میگیرند و سپس به نسل اینده منتقل میکنند. به یقین، اگر چنین پیوندی نبود، این فرهنگ به سلامت به دست ما نمیرسید. اگر شیر مادران با اشک عزای عاشوراییان در کام کودکان ریخته نمیشد، دیگر کربلایی وجود نداشت تا آوای رسای آن از ورای قرنها به گوش برسد.
عزت هر جامعه در گرو سربلندی خانواده است و پدر و مادر وظیفه دارند فرهنگ شهادتطلبی و حسین وار زیستن را به کودک بیاموزند. آنان باید این امانت فرهنگی را همان گونه که از پدران خویش فرا گرفته اند، به فرزندانشان به امانت بسپارند تا این فرهنگ همیشه پایدار بماند. پس به طور کلی باید این سخن امام باقر(ع) را آویزه گوش کرد که فرمود:
در روز عاشورا برای امام حسین(ع) مجلس عزا برپای دارید و به همراه خانواده بر مصایب آن حضرت بگریید ...19
یا اینکه فرمود:
خانواده را گرد آورید و مجلس عزا برپا دارید و بر آن حضرت دسته جمع، بگریید.20
پانوشت
در این مقاله از کتاب پیامهای عاشورا کمک گرفته شده است.
موسوعه کلمات الامام الحسین، علی مویدی، قم، موسسه پژوهشی باقرالعلوم، انتشارات معروف و مشرقین، چاپ ششم، 1381 ه.ش، ص404.
شرح الاخبار فی فضائل ائمه الاطهار، قاضی النعمان بن محمد التمیمی، قم، موسسه النشر الاسلامیه، چاپ اول، 1412ه.ق، ج3، ص153؛ مقاتل الطالبین، ابوالفرج الصبهانی، نجف، المطبعه الحیدریه، چاپ دوم، 1965م، ص76؛ بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، بیروت، دارالوفاء، 1403ه.ق، ج45، ص45؛ الامالی، محمد بن علی بن الحسین بابویه القمی، بیروت، دارالاعلمی للمطبوعات، بی تا، ص162.
مقتل الحسین، الموفق بن احمد المکی الخوارزمی، بی جا، انوارالهدی، چاپ اول، 1418ه.ق، ج1، ص232.
الغدیر، عبدالحسین امینی، بیروت، دارالکتب العربیه، 1379ه.ق، ج10، ص160.
بحارالانوار، ص352.
مقتل الحسین، محمدتقی آل بحرالعلوم،بیروت دارالزهراء، چاپ دوم، 1405ه.ق، ص314؛ کبریت الاحمر فی شرائط اهل المنبر، الخراسانی البیرجندی، تهران، انتشارات الاسلامیه، چاپ دوم، 1376ه.ش، ص386؛ بطل العلقمی، عبدالواحد بی احمد المظفر، نجف، مطبعه الحیدریه، بی تا، ج1، ص97.
بحارالانوار، ج45، ص14.
موسوعه کلمات الامام الحسین، ص342.
مقتل الحسین، عبدالرزاق المقرم، قم، مکتبه بصیرتی، چاپ پنجم، 1394ه.ق، ص257.
صحیفه نور، ج20، ص11.
همان، روح الله خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1371ه.ش، ص50.
همان ، ص66.
همان ، ص75.
صحیفه نور، ج3، ص225.
همان ، ج20، ص59.
همان ، ج18، ص230.
تحف العقول، حسن بن شعبه الحرانی، قم، موسسه النشر الاسلامی، 1404ه.ق، ص239.
کامل الزیارات، جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه القمی، تهران، انتشارات پیام حق، 1377ه.ش، ص174.
همان
منابع و مآخذ
الامالی، محمد بن علی بن الحسین بابویه القمی، بیروت، دار الاعلمی للمطبوعات، بیتا.
بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، بیروت، دارالوفاء، 1403 ه.ق
بر شطی از حماسه و حضور، مرکز پژوهش و تحقیقات، سازمان تبلیغات اسلامی، قم، 1375 ه.ش
بطل العلقمی، عبدالواحد بن المظفر، نجف، مطبعه الحیدریه، بیتا.
تاریخ الطبری، ابوجعفر محمد بن جریر بن یزید الطبری، مصر، دارالمعارف، چاپ دوم، بیتا.
تحف العقول، حسن بن شعبه الحرانی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، 1404 ه.ق.
شرح الاخبار فی فضائل ائمه الاطهار، قاضی النعمان بن محمد التمیمی، قم، مؤسسه النشر الاسلامیه، چاپ اول، 1412 ه.ق.
صحیفه نور، روح الله خمینی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1361 ه.ش.
الغدیر، عبدالحسین امینی، بیروت، دارالکتب العربیه، 1379 ه.ق.
کامل الزیارات، جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه القمی الصدوق، تهران، انتشارات پیام حق، 1377 ه.ش.
کبریت الأحمر فی شرائط اهل المنبر، الخراسانی البیرجندی، تهران، انتشارات الاسلامیه، چاپ دوم، 1376 ه.ش.
کلمات قصار، روح الله خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1371 ه.ش.
مقاتل الطالبیین، ابوالفرج الإصبهانی، نجف، المطبعه الحیدریه، چاپ دوم، بیتا.
مقتل الحسین، الموفق بن احمد الملکی الخوارزمی، بیجا، انور الهدی، چاپ اول، 1418 ه.ق.
مقتل الحسین، عبدالرزاق المقرم، قم، مکتبه بصیرتی، چاپ پنجم، 1394 ه.ق.
مقتل الحسین، محمد تقی آل بحرالعلوم، بیروت، دارالزهراء، چاپ دوم، 1405 ه.ق.
مناقب آل ابی طالب، ابوجعفر محمد بن علی بن شهر آشوب السروی المازندرانی، قم، انتشارات ذوی القربی، چاپ اول، 1421 ه.ق.
موسوعه کلمات الامامالحسین، علی مؤیدی، قم، مؤسسه پژوهشی باقر العلوم، انتشارات معروف و مشرقین، چاپ ششم، 1381 ه.ش.
علاقه مندی ها (Bookmarks)