۲۷ مارس ۲۰۱۳- ۷ فروردین ۱۳۹۲

تکفیدرا (دی متیل فومارات): کپسول‌هاي آهسته‌رهش دي‌متيل‌فومارات با نام تجاري تکفيدرا (Tecfidera)براي درمان اشکال عودکننده ام‌اس در بزرگسالان مورد تاييد قرار گرفته‌اند.

ام‌اس يک بيماري التهابي و مزمن اتوايميون دستگاه عصبي مرکزي است که ارتباط عصبي ميان مغز و ساير بخش‌هاي بدن را مختل مي‌کند. اين بيماري از جمله شايع‌ترين بيماري‌هاي ناتوان‌کننده دستگاه عصبي در جوانان است و در زنان شيوع بيشتري دارد. در اغلب مبتلايان به ام‌اس دوره‌هاي شعله‌وري و فروکش بيماري تجربه مي‌شوند. با گذشت زمان دوره‌هاي فروکش ناکامل و در نتيجه ناتواني و اختلال عملکرد بيمار شديدتر مي‌شود. بيماران مبتلا به ام‌اس علايمي نظير ضعف عضلات و اختلال در هماهنگي و تعادل را تجربه مي‌کنند. در بيشتر موارد نخستين علايم ام‌اس بين 20 تا 40 سالگي مشاهده مي‌شوند. هيچ دارويي توانايي درمان کامل ام‌اس را ندارد بنابراين داشتن گزينه‌هاي درماني متعدد براي کمک به بيماران اهميت فراواني دارد. هر چند که مکانيسم اثر تکفيدرا به درستي مشخص نيست، احتمال مي‌رود اين دارو با افزايش توانايي بدن در دفاع از خود در برابر استرس اکسيداتيو و التهاب، در مبتلايان به ام‌اس سودمند باشد. دوز آغازين تکفيدرا، 120 ميلي‌گرم 2 بار در روز است. توصيه مي‌شود پس از 7 روز دوز آن به 240 ميلي‌گرم در روز (در 2 دوز منقسم) افزايش يابد. نتايج به دست آمده از دو مطالعه نشان داده‌اند تعداد دفعات حملات در دريافت‌کنندگان تکفيدرا در مقايسه با بيماراني که دارونما مصرف کرده‌اند، کمتر است. در يکي از اين مطالعات ناتواني بيماران تحت درمان با تکفيدرا در مقايسه با دريافت‌کنندگان دارونما کمتر بود. تکفيدرا ممکن است باعث افت تعداد لنفوسيت‌ها شود. در نتيجه بيمار در معرض خطر ابتلا به عفونت قرار خواهد داشت. البته در مطالعات هيچ تفاوت معناداري در ميزان ابتلا به عفونت در دو گروه مشاهده نشد. کنترل لنفوسيت‌ها قبل از شروع درمان با تکفيدرا و در ادامه درمان از سوي FDA توصيه شده است.

گرگرفتگي، مشکلات گوارشي نظير تهوع، استفراغ و اسهال از جمله شايع‌ترين عوارض گزارش‌شده به دنبال مصرف تکفيدرا – به خصوص در شروع درمان- بوده‌اند. لازم به ذکر است ميزان بروز اين عوارض در طول زمان به تدريج کاهش مي‌يابد.








۲۹ مارس ۲۰۱۳- ۹ فروردین ۱۳۹۲

اینووکانا (کاناگليفلوزين): سازمان غذا و داروي آمريکا قرص کاناگليفلوزين (canagliflozin) با نام تجاري اينووکانا (Invokana) را به عنوان درمان همراه با رژيم غذايي ديابتي و ورزش براي کنترل هر چه بهتر ديابت نوع 2 در بزرگسالان مورد تاييد قرار داده است. ديابت نوع 2 از جمله شايع‌ترين انواع ديابت است که حدود 24 ميليون نفر از مردم ايالات متحده را مبتلا کرده و بيش از 90 درصد از موارد ابتلا به ديابت در اين کشور را شامل مي‌شود. بالا بودن قند خون در درازمدت باعث افزايش خطر بروز عوارض کشنده ديابت نظير بيماري قلبي، کوري و تخريب عصبي و کليوي مي‌شود. اينووکانا اولين داروي مورد تاييد FDA براي درمان ديابت متعلق به گروه مهارکننده‌هاي سديم-گلوکز کوترانسپورتر2 محسوب مي‌شود. اينووکانا با بلوک بازجذب گلوکز در کليه‌ها باعث افزايش ترشح آن مي‌شود.

اثربخشي و ايمني اينووکانا در 9 مطالعه باليني روي بيش از 10 هزار بيمار مبتلا به ديابت نوع2 مورد بررسي قرار گرفت. نتايج بهبود قابل‌توجهي در سطح هموگلوبين A1C (شاخص وضعيت کنترل قندخون) و نيز ميزان قندخون ناشتا را نشان داده‌اند. در مطالعات متعدد اينووکانا به صورت منوتراپي و در ترکيب با ساير داروهاي ضدديابت از جمله مت فورمين، سولفونيل اوره، پيوگليتازون و انسولين مورد بررسي قرار گرفته است. اينووکانا نبايد براي درمان مبتلايان به ديابت نوع 1، بيماراني که ميزان بالاي کتون در خون يا ادرار آنها مشاهده شده است (کتواسيدوز ديابتي) و نيز در بيماراني که نارسايي شديد کليوي دارند يا تحت دياليز قرار مي‌گيرند تجويز شود. سازمان غذا و داروي آمريکا 5 مطالعه پس از ورود دارو به بازار مصرف براي اينووکانا شامل يک مطالعه روي اثر آن بر وضعيت قلبي-عروقي بيماران، يک مطالعه درمورد فارماکوويژيلنس آن براي کنترل بدخيمي‌ها، موارد شديد پانکراتيت، حساسيت به نور، مشکلات کبدي و اثرات آن در دوران بارداري، يک مطالعه روي ايمني وضعيت استخوان‌ها و دو مطالعه روي اثربخشي و ايمني آن در گروه کودکان درخواست کرده است.

شايع‌ترين عوارض ناشي از مصرف اينووکانا عبارتند از عفونت قارچي واژن (ولوو واژينيت کانديديايي) و عفونت ادراري. از آنجا که اينووکانا بر توليد ادرار موثر است، ممکن است باعث کاهش حجم داخل عروقي و در نتيجه افت فشارخون وضعيتي شود. علايمي نظير افت لحظه‌اي هوشياري و منگي به‌خصوص در ۳ ماهه اول شروع مصرف اين دارو شايع هستند.
اطلاعات بیشتر







۸ آپریل ۲۰۱۳- ۱۹ فروردین ۱۳۹۲

دیکلجیس (دوکسیلامین و پیریدوکسین):سازمان غذا و داروي آمريکا ديکلجيس (Diclegis) شامل دوکسيلامين سوکسينات و پيريدوکسين هيدروکلرايد را براي درمان تهوع و استفراغ دوران بارداري تاييد کرده است. ديکلجيس، قرص آهسته‌رهش است که براي آن گروه از زنان باردار که پاسخ درماني مناسبي به درمان‌هاي حمايتي تهوع و استفراغ دوران بارداري نداده‌اند، تجويز مي‌شود. تهوع و استفراغ دوران بارداري از جمله شايع‌ترين مشکلات اين دوران است. ديکلجيس، تنها داروي مورد تاييد FDA براي درمان تهوع و استفراغ دوران بارداري است. اثربخشي و ايمني ديکلجيس در 261 بيمار باردار با شکايت تهوع و استفراغ مورد بررسي قرار گرفت. زنان شرکت‌کننده در اين مطالعه همگي بالاي 18 سال داشتند و سن بارداري آنان بين 7 تا 14 هفته بود. بيماران به طور کاملا تصادفي براي مدت 2 هفته ديکلجيس يا دارونما دريافت کردند. نتايج نشان دادند که در گروه دريافت‌کننده ديکلجيس بهبود علايم تهوع و استفراغ به مراتب بيشتر بود. همچنين از اين مطالعه چنين نتيجه‌گيري شد که مواد موثره موجود در ديکلجيس براي جنين مضر نيستند. تهوع و استفراغ دوران بارداري معمولا پس از سپري شدن 3 ماهه اول بارداري برطرف مي‌شود.
خواب‌آلودگي و گيجي از شايع‌ترين علايم گزارش شده در مصرف‌کنندگان ديکلجيس در اين مطالعه بوده‌اند.

اطلاعات بیشتر







۲۹ آپریل ۲۰۱۳- ۹ اردیبهشت ۱۳۹۲

پروسیسبی (سیسترامین بیتارات): سازمان غذا و داروی آمریکا پروسیسبی (Procysbi) با نام ژنریک سیستئامین بیتارات را برای درمان سیستینوز نفروپاتیک در کودکان و بزرگسالان مورد تایید قرار داد.
اطلاعات بیشتر





۱۴ می ۲۰۱۳- ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۲

نیمالیز (نیمودیپین): سازمان غذا و داروی آمریکا محلول خوراکي نيموديپين با نام تجاري نيماليز (Nymalize) را مورد تایید قرار داد. نيماليز اولين و تنها محلول خوراکي نيموديپين است که براي بهبود علايم نورولوژي در خونريزي ساب آراکنوييد بزرگسالان تاييد شده است. قبل از تاييد نيماليز، نيموديپين فقط به شکل کپسول‌هاي ژله‌اي موجود بود. از آنجا که دارو معمولا توسط لوله نازوگاستريک براي بيمار تجويز مي‌شد، پزشک بايد محتويات کپسول ژله‌اي را درون يک سرنگ مي‌کشيد. در چنين شرايطي خطر تزريق داخل وريدي نيموديپين وجود دارد. در سال ۲۰۱۰ميلادي،FDA به دنبال گزارش 25 مورد خطاي پزشکي و تزريق داخل وريدي نيموديپين، در مورد خطر استفاده نابجاي آن به پزشکان هشدار داده بود.
اطلاعات بیشتر





۱۵ می ۲۰۱۳- ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۲

زوفیگو (رادیوم دی کلراید):سازمان غذا و داروي آمريکا در روزهاي اخير راديوم دي کلرايد 223 با نام تجاري زوفيگو(Xofigo) را براي درمان مردان مبتلا به مرحله انتهايي(متاستاتيک) کانسر پروستات مقاوم به کاستريشن (دارودرماني يا جراحي براي کاهش سطح تستوسترون) که تنها به استخوان‌ها متاستاز داشته‌اند، مورد تاييد قرار داد. هورمون تستوسترون محرک رشد اين تومور است. براساس آمار اعلام‌شده از سوي مرکز تحقيقات سرطان آمريکا، تا پايان سال 2013 ميلادي براي 200 هزار نفر از مردان اين کشور تشخيص بدخيمي پروستات گذاشته خواهد شد و 29 هزار نفر به دنبال ابتلا به اين نوع بدخيمي جان خود را از دست خواهند داد. داروي جديد زوفيگو، 3 ماه زودتر از موعد مقرر براي اعلام نتيجه بررسي‌ها، مورد تاييد قرار گرفته است.

به گفته دکتر «ريچارد پازدور»، سرپرست بخش ارزيابي و تحقيقات دارويي FDA، اين دارو به مواد معدني موجود در استخوان‌ها متصل و باعث مي‌شود اشعه مستقيما به سلول‌هاي تومور منتقل شود. زوفيگو، دومين داروي مطرح در بدخيمي پروستات است که در يک سال گذشته از سوي FDA مورد تاييد قرار گرفته است. در آگوست 2012 ميلادي، FDA داروي اگزتاندي ( Xtandi) را براي درمان مردان مبتلا به مرحله انتهايي کانسر پروستات مقاوم به کاستريشن که با وجود دارودرماني يا جراحي با هدف کاهش سطح تستوسترون بيماري آنها گسترش يافته است مورد تاييد قرار داد. مورد مصرف اگزتاندي در بيماراني است که قبلا تحت شيمي درماني با دوستاکسل قرار گرفته‌اند. اثربخشي و ايمني زوفيگو در يک مطالعه باليني روي 809 مرد مبتلا به بدخيمي پروستات مقاوم به کاستريشن علامتدار که بدخيمي تنها به استخوان آنها- و نه ساير ارگان‌ها -تهاجم داشته است مورد بررسي قرار گرفت. بيماران به‌طور تصادفي تحت درمان با زوفيگو يا دارونما همراه بهترين درمان استاندارد قرار گرفتند. مطالعه براي اندازه‌گيري شانس بقاي بيماران ترتيب داده شد. در انتها نتايج نشان دادند مردان دريافت‌کننده زوفيگو به‌طور متوسط 14 ماه و مردان دريافت‌کننده دارونما همراه درمان استاندارد به طور متوسط 2/11 ماه زندگي کرده‌اند.
شايع‌ترين عوارض ناخواسته گزارش از سوي مردان تحت درمان با زوفيگو عبارت بودند از تهوع، اسهال، استفراغ و ورم پاها. در بررسي‌هاي خوني نيز شايع‌ترين عوارض عبارت بودند از آنمي، لنفوسايتوپني، لوکوپني، ترومبوسيتوپني و نوتروپني.

اطلاعات بیشتر







۱۵ می ۲۰۱۳- ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۲

سیمپونی (گولیموماب): سازمان غذا و داروی آمریکا داروی تزریقی سیمپونی (Simponi) با نام ژنریک گوليموماب (Golimumab) را برای درمان بزرگسالان مبتلا به نوع متوسط تا شدید کولیت اولسراتیو مورد تایید قرار داد.
اطلاعات بیشتر







۲۹ می ۲۰۱۳- ۸ خرداد ۱۳۹۲

تافینلار (دابرافنیب) و مکینیست (ترامتینیب):داروي جديد دابرافنيب (dabrafenib) با نام تجاري تافينلار (Tafinlar) و ترامتينيب (trametinib) با نام تجاري مکينيست (Mekinist) براي درمان مبتلايان به ملانوم متاستاتيک يا غيرقابل جراحي مورد تاييد قرار گرفته‌اند. ملانوم علت اصلي مرگ ناشي از يک بيماري پوستي است. انجمن ملي سرطان آمريکا تخمين زده در اين کشور تا پايان سال ۲۰۱۳ ميلادي براي ۷۶ هزار نفر تشخيص ملانوم گذاشته خواهد شد و ۹ هزار و ۵۰۰نفر در نتيجه ابتلا به اين بيماري جان خود را از دست خواهند داد. تافينلار براي درمان ملانوم در بيماراني مورد تاييد قرار گرفته که تومور آنها موتاسيون ژن BRAF V600E را نشان مي‌دهد. مکينيست نيز براي درمان بيماراني توصيه مي‌شود که تومور آنها موتاسيون‌هاي ژني BRAF V600E يا V600K را داشته است. حدود نيمي از موارد ملانوم، موتاسيون ژن BRAF را دارند. لازم به ذکر است 2 داروي مذکور هر کدام به‌تنهايي و نه به صورت دارويي ترکيبي مورد تاييد FDA قرار گرفته‌اند. توليد 2 داروي تافينلار و مکينيست، حاصل شناخت مسير بيولوژي بيماري است. تافينلار و مکينيست، سومين و چهارمين داروهاي مورد تاييد FDA براي درمان ملانوماي متاستاتيک در ۲ سال اخير هستند. ومورافنيب (vemurafenib) با نام تجاري زلبوراف(Zelboraf) و ايپيليموماب (ipilimumab) با نام تجاري يرووي (Yervoy) در سال 2011 ميلادي براي درمان ملانوم متاستاتيک يا غيرقابل جراحي مورد تاييد قرار گرفته بودند.

تافينلار روي 250 بيمار مبتلا به ملانوم متاستاتيک يا غيرقابل برداشتن با جراحي که موتاسيون ژن BRAF V600E در آنها مثبت بود مورد مطالعه قرار گرفت. بيماران به‌طور کاملا تصادفي تحت درمان با تافينلار يا داروي رايج شيمي‌درماني- داکاربازين- قرار گرفتند. دريافت‌کنندگان تافينلار در مقايسه با بيماران تحت درمان با داکاربازين با تاخير 2 ماهه در رشد تومور روبرو شدند.

درمان با داربرافنيب ممکن است عوارضي نظير افزايش خطر ابتلا به کارسينوم سلول شاخي پوست، تب همراه با افت فشارخون، لرز، دهيدراتاسيون، نارسايي کليوي و بالا رفتن سطح قندخون را همراه داشته باشد، اما شايع‌ترين عوارض گزارش‌شده در بيماران تحت درمان با تافينلار در مطالعه اخير عبارت بودند از ‌هايپرکراتوز، سردرد، تب، دردمفصل، تومورهاي پوستي خوش‌خيم، ريزش مو و نشانگان دست-پا. مکينيست نيز در مطالعه‌اي با شرکت ۳۲۲ بيمار مبتلا به ملانوم متاستاتيک يا غيرقابل جراحي، با موتاسيون ژن BRAF V600E or V600K بررسي شد. ميزان تاخير در رشد تومور در دريافت‌کنندگان اين دارو در مقايسه با بيماران تحت‌درمان با شيمي‌درماني رايج، بيش از ۳ ماه بود.

اطلاعات بیشتر




۱۳ ژوئن ۲۰۱۳- ۲۳ خرداد ۱۳۹۲

اکسجوا (دنوزوماب):سازمان غذا و داروي آمريکا دنوزوماب (denosumab)، با نام تجاري اکسجوا (Xgeva) را براي درمان تومور سلول ژاينت استخواني در بزرگسالان و برخي از نوجوانان تاييد کرده است. تومور سلول ژاينت استخواني در بزرگسالان 20 تا 40 سال ديده مي‌شود. در بيشتر موارد اين تومور به ساير نقاط بدن دست‌اندازي نمي‌کند اما رشد آن در محل، باعث تخريب استخوان سالم خواهد شد. چنين وضعيتي به درد شديد، محدوديت دامنه حرکات و شکستگي‌هاي استخواني منجر خواهد شد. در موارد بسيار نادر، تومور سلول ژاينت استخواني به تومور بدخيم تبديل‌ مي‌شود و ريه‌ها را درگير مي‌کند.

اکسجوا، يک آنتي‌بادي منوکلونال است که به RANKL(يک پروتئين ضروري براي حفظ سلامت استخوان) متصل مي‌شود. به علاوه، RANKL در تومور سلول ژاينت استخواني مشاهده مي‌شود. اکسجوا در بيماراني تجويز مي‌شود که تومور سلول ژاينت استخواني آنها با جراحي قابل برداشت نيست يا خطر مرگ‌و‌مير در آنها به دنبال جراحي بالاست. تجويز اکسجوا در نوجوانان فقط در مواردي مجاز است که رشد استخواني کامل شده باشد. اکسجوا تحت پوشش قانون داروهاي تجويزي در درمان بيماري‌هاي نادر تاييد شده است. اثربخشي و ايمني اکسجوا در درمان تومور سلول ژاينت استخواني در 2 مطالعه باليني با شرکت 305 بيمار بزرگسال و نوجوان مورد بررسي شده است. تومور سلول ژاينت استخواني تمام اين بيماران راجعه يا با روش جراحي غيرقابل برداشت بود يا انجام جراحي در آنها خطر بالاي مرگ‌و‌مير به همراه داشت. از ميان 187 بيماري که اندازه تومور آنها ثبت شده بود، اندازه تومور 47 بيمار پس از 3 ماه دريافت دارو کوچک شد.
عوارض ناخواسته دارويي گزارش شده در اين بيماران عبارت بودند از درد مفصلي، سردرد، تهوع، ضعف، دردکمر و اندام‌ها. جدي‌ترين عوارض ثبت شده نيز نکروز استخوان فک و استئوميليت بودند.

در سال 2010 ميلادي اکسجوا براي پيشگيري از شکستگي‌هاي استخواني در مواردي که بدخيمي متاستاز استخواني داشته است، تاييد شده بود. گسترش استخواني، يکي از جدي‌ترين عوارض بدخيمي‌هاي پيشرفته است. ضعيف شدن استخوان‌ها در نتيجه متاستازها ممکن است به شکستگي‌ها و روي هم خوابيدن مهره‌ها بينجامد. شروع راديوتراپي و جراحي وسيع در اين گروه بيماران اجتناب‌ناپذير است. آمارها نشان داده‌اند که 3 مورد از هر 4 بيمار مبتلا به بدخيمي‌هاي پيشرفته پروستات، ريه و پستان متاستازهاي استخواني را تجربه خواهند کرد.

اطلاعات بیشتر




۲۱ژوئن ۲۰۱۳- ۳۱ خرداد ۱۳۹۲


ويباتيو (تلاوانسين): سازمان غذا و داروي آمريکا، تجويز آنتي‌بيوتيک تلاوانسين (telavancin) با نام تجاري ويباتيو(Vibativ)را براي درمان مبتلايان به پنوموني باکتريايي ناشي از ونتيلاتور و اکتسابي از بيمارستان ناشي از استافيلوکوک اورئوس مورد تاييد قرار داده است. اين دارو تنها بايد در صورتي تجويز شود که ساير درمان‌هاي موجود براي بيمار مناسب نيستند.

پنوموني باکتريايي نوعي عفونت ريه است که توسط گونه‌هاي مختلف باکتري‌ها ايجاد مي‌شود. تاييد ويباتيو فقط براي درمان عفونت استاف اورئوس است و با ساير باکتري‌هاي مسبب پنوموني کاري ندارد. پنوموني بيمارستاني عفونتي جدي است زيرا اغلب بيماراني که به ونتيلاتور وصل‌اند قدرت مبارزه با بيماري را ندارند.
اثربخشي و ايمني ويباتيو در ۲ مطالعه با شرکت ۱۵۳۲ بيمار مورد بررسي قرار گرفته است. اسهال شايع‌ترين عارضه گزارش شده طي اين مطالعات بود.


اطلاعات بیشتر







http://clinicalmedicine.ir