از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند
سخت دلبستهی این ایل و تبارم چه کنم؟
دوست آشنا
از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند
سخت دلبستهی این ایل و تبارم چه کنم؟
ما را به جز خیالت فکری دگر نباشد / در سر اگر خیالی زین خوب تر مباشد
" برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "
دوست آشنا
دوبـــاره خاک گرفته است لحظه های دلم
بـــبار و باز ببند بـــند دلـــــت را به دلم
دوست آشنا
ای که دستت می رسد کاری بکن![]()
دوست آشنا
دوست آشنا
همکار تالار مذهبی
ای کاروان ای ساربان لیلای من کجا می بری ......با بردن لیلای من جان و دل مرا می بری
یارب به کمند عشق پا بستم کناز دامن غیر خودتهی دستم کنیکباره زاندیشه عقلم برهانوزباده صاف عشق سر مستم کن
يا صاحب الزمان
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)