ببینید چند نمونه میگم براتون
داداشم فیلم میگرفت باهم میدیدم
با هم میرفتیم ماشین سواری بعد یا باهم بستنی میخوردیم یا جیگر
بازی فیفا میگرفت دو نفری فوتبال میزدیم... وااااااای چقد خوش میگذشت
سینما هم دونفری میرفتیم.
البته اگه بگم هروز هم دروغه هم انتظار بیجا
هفته ای یک بار یا دوهفته یکبار که من ازش خواهش میکردم بریم بیرون اونم قبول میکرد
ولی فوتبال زیاد میزدیم
بعد از کلاس گاهی میومد دنبالم گاهی هم میرسوند منو (اگه ازش تقاضا میکردم)
سخت ترین کاری که همیشه بابتش منو اذیت میکرد آوردن نمکدون سره سفره وسط غدا خوردنم بود چون همیشه یادم میرفت نمکدون بیارم!![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)